✳️ یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «میخواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار میکنی که الان بروی؟
✳️ عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
✳️ چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه همقسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچهها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید میرفت.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_کریم_اهل_بیت
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#السلام_علیک_یا_امام_رئوف
#شهید_مدافع_حرم_عباس_دانشگر
یک گلوله خورده بود توی بازوش. دکتر عکس گرفت و به او گفته بود گلوله بین استخوان و گوشت گیر کرده و خیلی خطرناکه و حتما باید عمل بشى، ولى عبد الحسين فقط میخواست تا عملیات شروع نشده خودش را برساند به منطقه. ولی دکتر این اجازه را به او نداده بود. متوسل به اهل بیت(علیه السلام) شده بود که حضرت عباس (علیه السلام) می آیند. دست می برند طرف بازویش چیزی بیرون می آورند و می فرمایند بلند شو دستت خوب شده، مجبور شده بود موضوع شفای خود را به دکتر بگوید. دکتر گفته بود تا از دستت عکس نگیرم، نمی گذارم بری.
عکسش را گرفته و هیچ اثری از گلوله ندیده بود. دکتر او را با گریه بدرقه کرده بود.
برگرفته از کتاب :ساکنان ملک اعظم ۲ صفحه ۷۵
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_کریم_اهل_بیت
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
خواهرم در عرصه های جهادی مختلف بسیار فعال بود. فائزه همیشه الگوی زندگی من بود...
او مسافرتهای جهادی زیادی رفته بود و اصلا فکر نمی کردیم که او در سفرش به کرمان شهید شود.
اولین سالی بود که فائزه در مراسم حاج قاسم شرکت می کرد و خیلی ذوق و شوق داشت. از ابتدای ترم جدید دانشگاهش درنظر داشت که طوری برنامه ریزی کند که به مسافرت کرمانش برسد؛ حتی در راه هم برای امتحان روز یکشنبه اش درس می خواند...
فائزه اتاقش پر از عکسهای رهبر انقلاب، حاج قاسم سلیمانی و شهید ابراهیم هادی بود. من از دوستانش شنیدم که هر هفته سر مزار شهدا می رفت و از آنان تقاضای شهادت می کرد...
راوی: خواهر شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_کریم_اهل_بیت
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#السلام_علیک_یا_امام_رئوف
#شهیده_فائزه_رحیمی
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛