میگفت: سر #پُست بود، تنها، ساعت ۲ تا ۴ صبح، وقت نگهبانی، سر #خاکریز. رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم دیدم تیر خورده تو پیشونیش افتاده کف سنگر. خیلی دلم سوخت؛ تنها بود شهید شد، کسی بالا سرش نبود سرش رو تو #بغل بگیره. از غصه بیرون نمیرفتم از فکرش. شب خوابشو دیدم! گفتم خیلی ناراحت بودم تنهایی #شهید شدی. گفت: فقط بهت بگم تیر که خوردم، قبل از اینکه بخورم کف سنگر، افتادم تو دامن امام حسین علیهالسلام!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا