eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
400 دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸رفتار زیبای شهیدهاشمی در بازارچه مقابل پدر و مادرش اوایل ازدواجمون بود. برای خرید با سیدمجتبی رفتیم بازارچه. در بین راه با پدر و مادرِ آقاسید برخورد کردیم. سیدمجتبی به محض اینکه پدر و مادرش رو دید، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد، روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید. این صحنه برای من بسیار دیدنی بود. آقا سید با اون هیکلِ تنومند و قامت رشید در مقابل پدرو مادرش اینطور فروتن بود و احترام اونا رو تا حد بالایی نگه می داشت... 👤خاطره ای از زندگی سردار شهید سید مجتبی هاشمی 📚منبع: سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید خاکریز خاطرات ۵۹ 📎 📎 📎 📎
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 خاطره شنیدنی از دیدار شهید آیت الله صدوقی و آیت الله خامنه ای 🎙 حجت الاسلام راشد یزدی 📎 📎 📎
💢 آیت الله صدوقی شهید محراب 🔹 11 تیر شهادت آيت الله صدوقي چهارمين شهيد محراب به دست منافقان 🔹 شهید آیت الله محمد صدوقی سومین شهید محراب تمامی وجود خود را وقف ارزش های اسلامی و انقلاب کرد و برای تعالی اسلام ناب محمدی (ص) از هیچ تلاش و کوششی هم دریغ نکرد. 🔹 شهید صدوقی در دوران مبارزات ستم شاهی و پیروزی انقلاب همراه و همگام با امام راحل بود. 🔹 شهید محراب بازویی قوی برای امام راحل (ره)، انقلاب و استان یزد بود که با نثار خون پاک خود بر عزت و پایداری نظام افزود. 🔹 شهید صدوقی نماد ایثار و تلاش در تمامی صحنه های قبل و بعد از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ بود. آن شهید بزرگوار، شخصیتی مردمدار، فقیهی دین پرور و مجاهدی شجاع برای اسلام و انقلاب بود... 📎 📎 📎
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️📸همه روسای جمهور با دولتشون عکس یادکاری دارند... 📌به جز شهید رئیسی؛ در عوض.. 📎 📎 📎 📎
🔸ایده‌ی جالب شهید ردانی‌پور؛ برای خودسازی بی‌خبر رفتم تویِ اتاقش. سرش رو از سجده بلند کرد. چشماش سرخ بود و خیسِ اشک. رنگش هم پریده بود. نگران شدم. گفتم: مصطفی! خبری شده؟ سـرش رو انداخت پایین . زل زد به مُهـرش و گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برایِ خدا گذاشته‌ام؛ برمی‌گردم کارهام رو نگاه می‌کنم و از خودم می‌پرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برایِ دلِ خودم؟ 👤خاطره‌ای از زندگی روحانی شهید مصطفی ردانی‌پور 📚منبع: یادگاران۸ کتاب شهید ردانی‌پور صفحه ۲۲ خاکریز خاطرات ۸۵ 📎 📎 📎
🔸رتبه‌ی اول دانشگاه تورنتو کانادا بود، اما... بخاطر معدل بالا، با پیشنهاد آموزش و پرورش برای ادامه‌ی تحصیل به کانادا رفت و رتبه‌ی اول دانشگاه تورنتـو کانادا رو بدست آورد. وقتی هم درسش تموم شد، اومد ایران و تصمیم گرفت به جبهه بره. بهش‌گفتم: شما تازه ازدواج کردی، یه مدت بمون و جبهه نرو. اما گفت: نه مادر! من از امکانات کشور استفاده کردم و رفتم‌کانادا تحصیل کردم، الان‌ درسم‌ تموم شده و وظیفه‌ی‌ شرعی‌ام‌ اینه که برم جبهه و به اسلام و مردم خدمت کنم... 👤خاطره‌ای از زندگی مهندس شهید حسن آقاسی‌زاده 📚منبع: کتاب خدمت از ماست۸۲ ، صفحه ۷۰ خاکریز خاطرات۸۷ 📎 📎 📎 📎
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در یک چیز از ابراهیم(علیه السلام) پیروی نکنید! 📎 📎
💢من مرد مبارزه هستم؛ نه پشتِ میز... 🔹 از وزارتِ امورِ خارجه و چند جای دیگه پیشنهاد کار داشت؛ اما رفت عضو سپاه شد وگفت: توی مملکت جنگ باشه و من برم جای دیگه؟!!! من تا زنده‌ام ؛ رزمنده‌ام... یه بار هم رفیقش بهش گفت: اگه جنگ تموم بشه چی؟ اون موقع می‌خوای چیکار کنی؟ گفت: میرم فلسطین... گفت: اگه جنگ فلسطین تموم بشه چی؟ گفت: میرم جایی‌ که یه مظلوم داره فریاد می‌کشه؛ و کمکش می‌کنم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید عباس ورامینی 📚 منبع: کتاب در هیاهوی سکوت ؛ صفحات ۱۰۳ و ۱۱۹ خاکریز خاطرات ۹۱ 📎 📎 📎 📎
💢 علیرضا از نوجوانی پهلوان بود... 🔹علیرضا صبح‌ها حدود یک ساعت قبل از اینکه مدرسه‌اش شروع بشه، از خونه خارج میشد می‌رفت لحاف‌دوزی، یک تشک می‌دوخت و بعد می رفت مدرسه. 🔹ازش پرسیدم: علیرضا چرا اینکار رو می‌کنی؟ بهم گفت: می‌خوام توی هزینه‌های مدرسه‌ام کمک خرجِ پدرم باشم، و حداقل پولِ قلم و دفترم رو خودم تأمین کنم... 👤خاطره‌ای از نوجوانی مدافع‌حرم شهید علیرضا قلی‌پور 📚راوی: یکی از بستگان شهید 🔻خاکریز خاطرات ۹۲ 📎 📎 📎 📎
💢 به احترام مادر چشماش وا شد... 🔹سیدمهدی هیچگاه پاهاش رو جلوم دراز نکرد. جلوی پام تمام قد می‌ایستاد و تا من نمی‌نشستم، او هم نمی‌نشست. فقط یه جا پاهاش رو جلوم دراز کرد؛ اونم وقتی که شهید شد. بهش گفتم: سید! تو هیچوقت پاهات رو جلو من دراز نمی‌کردی،حالا چی شده مادر؟! یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برا چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشماش اومد... [شاید می‌خواسته به مادرش بگه: اگه می‌تونستم، جلو پاهات تمام قد می‌ایستادم...] 👤خاطره‌ای از زندگی روحانی‌ شهید سید مهدی اسلامی‌خواه 📚منبع: کتاب رموز موفقیت شهیدان ، جلد۱، صفحه ۲۵ 🔻خاکریز خاطرات ۹۸ 📎 📎 📎 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ اعتقادی ❓نحوه وفات حضرت زینب سلام الله علیها چگونه بوده و چرا در شام؟ 🎙 استاد محمدی شاهرودی 📎 📎