eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
55 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خاطره‌ای از دوران کودکی شهید حاج مهدی کازرونی: ▫️دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر. از او خواست که فردا بیاید مدرسه، مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: «این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟» پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: «دوباره به معلمات گیر دادی؛ مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون.ببین چطوری کتکت زدند.» مهدی که هشت سال بیشتر نداشت؛ گفت: «برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟» ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر: در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت: ➖دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! 🔸زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به "ساواک" و شهربانی می‌افتاد. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر، : ایستاده ‌بود کنار در مسجد. مردم می‌خواستند بعد از‌ یک‌اعتراض آرام، از مسجدخارج ‌شوند. ناگهان مهدی ‌عکس امام را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد: یا مرگ یا خمینی...