نشستم در #بقیع اشکی بریزم
شنیدم #علقمه رفتی عزیزم
شنیدم #کودکان بی تاب بودند
تو بودی و همه #بی_آب بودند
شنیدم از #عطش افتاده بودند
به دستت #مشک_خالی داده بودند
الا ای #ماه، بی شمشیر رفتی
میان روبهان چون #شیر رفتی
صدایت می زنم با اشک #عباس
به جای نیزه بُردی #مشک عباس
شنیدم مشک بردی #برنگشتی
هزاران تیر خوردی #برنگشتی
شنیدم مشک زیر #آب بردی
در اوج تشنگی آبی #نخوردی
🔴 گوشه هایی از زندگی علی علیه السلام
♦️امام خمینی(ره): آن شبی که شب #ضربت_خوردن ایشان هست، آن شب مهمان أم کلثوم، می گویند بوده است؛ وقتی که برایش غذا می آورند،ایشان غذا برای #افطارش می آورد، می بیند که #نمک آورده و #شیر؛ می گوید تو چه وقت دیدی من #دو_تا_خورش داشته باشم؟یکی اش را بردار.
♦️می گویند رفته است نمک را بردارد، گفته است:به جان من شیر را بردار. با نمک دو لقمه دست برد و خورد. این حکومت ماست، حکومت اسلام است. حاکم اسلام است.
📚صحیفه نور جلد ۲ صفحه ۲۴۰