#شهیدانه🌷
#شهید_محسنحججی🌷
توی نماز جماعت
همیشه صف اول میایستاد؛
همیشه توی جیبش مُهر و تسبیح تربت داشت.
گاهی وقتها که به هر دلیلی توی جیبش نبود،
موقع نماز در حسینیهی پادگان دنبال مُهر تربت میگشت. وقتی که پیدا میکرد، این شعر را زمزمه میکرد:
تا تو زمین سجدهای، سر به هوا نمیشوم..!
#یادعزیزش_باصلوات🌷
#روایت_عشق💌
در مراسمات داخل کشور که سردار سلیمانی در آن حضور داشت، مردم به دلیل عشق و علاقه و ارادتی که به حاجی داشتند معمولا به سمت او هجوم آورده و می خواستند سردار را در آغوش بکشند و همین موضوع ممکن بود برای سردار مشکلاتی بوجود آورد، این وظیفه تیم حفاظت بود که در همین موارد نیز از حاج قاسم حفاظت کنند.
یکبار در مراسمی که در کرمان بوده و سردار سلیمانی نیز در آن حضور داشت به خاطر محافظت از حاج قاسم بدلیل فشاری که مردم ایجاد کرده بودند دیسک کمر شهروز بیرون زده و او را خانه نشین کرد.
شهروز حدود یکماه در خانه فقط استراحت می کرد و بالاخره مجبور شد دیسک کمرش را عمل کند.
پس ازعمل وضعیت کمرش بهتر شد اما درحالیکه به دستور پزشکان باید مدتها از انجام کارهای سخت صرف نظر می کرد، دوباره با عشق و علاقه فراوان به کار خود بازگشت و ماموریت های سخت را دنبال کرد.
🎤: برادر شهید
#سالروز_ولادت🌷
#شهیدشهروزمظفری_نیا🌷
#یادعزیزشان_باصلوات🌷
#روایت_حبیب
یکی از سفرهایی که حاج قاسم به سوریه داشت، در نیمه یکی از شب ها، برادرم را صدا زده و به او می گوید باید با موتور، کمی جلوتر رفته و منطقه ای را شناسایی کنیم.
وقتی به منطقه می روند داعشیان متوجه حضور آنها شده و با تیربار و اسلحه های دیگری که در اختیار داشته اند، اقدام به شلیک می کنند و آتش سنگینی به سمت آنها می گشایند.
آنها نیز با موتور به سرعت به عقب برمیگردند.
برادرم به همرزمانش گفته بود: وقتی در حال بازگشت به عقب بودیم، داغی گلوله هایی که از اطراف ما می گذشت را حس می کردم اما به ما اصابت نمی کرد.
به نظر من، سالم ماندن این دونفر درآن واقعه بیشتر شبیه معجزه بوده و اراده خدا بر این بوده است که آنها درآن منطقه به شهادت نرسند.
🎤: مجتبی مظفری نیا
#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی🌷
#شهیدشهروزمظفری_نیا🌷
#یادعزیزشان_باصلوات🌷
🌷🕊
#بسم_الله_القاصم_الجبارین
السلام على عباد الله الصالحين...💕
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#درمحضرشهدا
#شهیددکترچمران🌷
💥 اوج عصبانیت شهید چمران
دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمیتوانست خط برود.
سربازی به نام "عسگری" او را با ماشین ستاد میآورد.
عسگری همیشه در آن جادههای پر از چاله با سرعت ۱۷۰ میرفت.
بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار تصادف کرد. و ماشین را درب و داغان کرد. و به همین دلیل سه روز فراری بود.
بچهها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش عصبانی بودند بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند.حسابی ترسیده بود.
دکتر تا او را دید گفت:
خودت طوری نشدی عزیز؟
او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد:
نه؛ طوریم نشده.
دکتر به او گفت: پس ببر ماشینو تعمیر کنند، دیگه هم تند نرو لطفاً.
💥این اوج عصبانیت و خشم او بود!
⭕️نصیحت حضرت روح الله (ره) به رئیس جمهور و مسئولان
🔹من آنچه که لازم است به طور نصیحت به آقای رئیس جمهور و به همه دست اندرکاران جمهوری اسلامی از لشکری و کشوری عرض کنم این است که آنچه که به سر انسان می آید از خیر و شر، از خود آدم است. آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می رساند، کوشش خود انسان است و آنچه که انسان را به تباهی در دنیا و آخرت می کشد، خود انسان و اعمال خود انسان است.
🔸این انسان است که خدای تبارک و تعالی به طوری خلق فرموده است که راه راست و کج را می تواند انتخاب کند. و تمام انبیا از صدر عالم تا آخر برای این آمده اند که این آدم را از آن راه کج و راههای باطل هدایت کنند به صراط مستقیم انسانیت؛ یک سرش اینجاست و سر دیگرش عند اللَّه است. ما خودمان را اگر توانستیم اصلاح کنیم، کنترل کنیم و تربیت کنیم خودمان را، مراقبت کنیم از خودمان، در همه امور موفق خواهیم شد.
(زمان:11 مرداد 1360/ 1 شوال 1401 مقارن با تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید محمد علی رجایی)
در محضر سرداران
سردار سلیمانی
اگر بخواهیم جامعه خودمان را که مهمترین نگرانی در آن تربیت جامعه است را راهنمایی کنیم باید به ویژگی های دفاع مقدس برگردیم. یک از ویژگی های جنگ حاکمیت «دین» بر آن بود.
در جنگ عارفترن عرفا تربیت شدند، این امر به دلیل حجم بالای دینداری بود که حضرت امام تاثیر زیادی در آن داشت.
#سردار_دلها♥️
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نقاشی زیبای "فاطمه عبادی" با شن با موضوع زیارت امام رضا علیه السلام
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
مهرش نشست بر دل و دیده جا گرفت
شور قیام او همه جا را فرا گرفت
آری گرفت هرچه ، ز مهر رضا گرفت💚
🌷🕊
#حاج_قاسم
دنیا همه شعر است به چشمم، اما
شعری که تکان داد مرا، چشم تو بود !