eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
54 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
☘بار آخر که اعزام شد، فقط چندماه مانده بود تا فرزند دومش متولد شود! می‌گفت: پسرم که به دنیا آمد، اسمش را ماهان بگذارید. منوچهر خیلی ذوق داشت ماهان کوچولویش را ببیند، اما قسمت بود که قبل از دیدن روی نوزادش شهید شود. ☘ماهان هنوز چشمانش به روی دنیا باز نشده بود که خبرِ رفـتنِ پـدر را آوردند؛ پدری که تمام همّ و غمش این بود تا به حریم اهل بیت علیهم‌السلام آسیبی نرسد؛ ماهان بی‌قرارتر از همیشه بود و بهانه‌جویی می‌کرد؛ شاید دلش آغوش پدری را میخواست که هیچگاه نتوانست حتی برای یکبار هم که شده، آن را تجربه کند. 📸تصویر آقا ماهان، دومین فرزند شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی که ۳ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمد! 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🧩گزیده‌ای از 📚کتاب «حلقه‌ی وصل» 🌹شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی 🎙راوے: مادر شهید 🦋از بچّگی زرنگ بود. در روستای میهم تازه نانوایی راه انداخته بودند. آنجا کار می‌کرد. یک شب، نان زیادی آورده بود خانه؛ نان‌ها را گذاشت اتاق و رفت خوابید. 🌷بعد از یک ساعت از خواب بیدار شد. با عجله و پریشان از خانه بیرون رفت. طولی نکشید برگشت و دوباره رفت بخوابد. گفتم: منوچهر این وقت شب کجا رفتی؟ جوابی نداد و رفت خوابید. 🦋بعد از چند روز به یکی از همسایه‌ها رسیدم. خیلی از منوچهر تعریف و برایش دعای خیر می‌کرد. گفتم: چرا مگه چکار کرده؟ گفت: چندشب پیش نان نداشتیم، بچه‌ها گرسنه بودند. در کمال ناامیدی، منوچهر آمد و برای ما نان آورد. 🌷به منوچهر جریان ملاقات با همسایه را گفتم. منوچهر گفت: مادر آن شب که خوابیدم، در خواب همسایه جلو درب منزل بی‌تاب بود. گفتم: چرا نگران و پریشانی گفت: نان نداریم فرزندانم گرسنه هستند. ناگهان از خواب بیدار شدم. با عجله رفتم نان ها را بُردم و به همسایه دادم تا درد گرسنگی نکشند. 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬آخرین خاطره رادمهر ، فرزند شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی از پدر قهرمانش☺️ 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹لحظه شهادت شهید منوچهر سعیدی شهید مدافع‌حرم منوچهر سعیدی به علت گرمای داخل کانتینر، بالای سقف کانتینر در منطقه‌ عملیاتی الرمادی کشور عراق خوابیده بود. ساعت۲ بامداد، سه‌خودروی انتحاری گروه تکفیری داعش از سه‌طرف به سوی نیروهای مدافع حرم حمله کردند؛ نیروهای فاطمیون دوتا از خودروهای گروه داعش را منهدم کردند اما آنها خودروی سوم را نزدیکی کانتینر منفجر کردند. منوچهر سعیدی و تعدادی از نیروهای فاطمیون در آن حمله انتحاری گروه تروریستی داعش در حالی که پیکر آنها سوخته بود، به شهادت رسیدند. 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
📝وصیت شهید منوچهر سعیدی به فرزندانش خواهرم! به پسرم بگو: شهادت شهید عبدالله اسکندری خون من را به جوش آورده است؛ نمی‌دانی به سر این پیرمرد چه بی‌احترامی‌ها که نکردند! به پسرم بگو: اگر من رفتم شهید شدم و نیامدم، من رفتم تا شما و امثال شما جنگ را نبینند، آن هم جنگی مانند جنگ سوریه! من رفتم تا تو بی‌احترامی به مادر و خواهرت را نبینی. من رفتم تا تو و امثال تو مانند بچه‌های سوریه که تمام خانواده را از دست داده‌اند، از شدت گرسنگی و تشنگی کنار خیابان در حال جان‌دادن نباشید! من با چشمانم دیدم که گلوله‌های توپ و تانک خانه‌ها را ویران می‌کرد و تمام اهل خانه زیر آوار دفن شدند و تنها فقط یک کودک شیرخواره زنده ماند. کودک کنار پیکر بی‌جان مادر گریه می‌کرد و با دستان کوچکش صورت مادرش را نوازش می‌کرد و از سینه بی‌جان مادرش خون و شیر را با هم می‌خورد😭 وقتی آمدند پیکر بی‌جان مادرش را ببرند، کودک لباس مادر را می‌گرفت و از او جدا نمی‌شد. وقتی انگشتانِ قفل‌شده به لباس مادر از دستان کودک باز می‌شد و از مادرش جدا می‌شد، کودک با حسرت به مادر نگاه می‌کرد تا شاید یکبار دیگر مادرش آغوشش را باز کند و او را در آغوش بگیرد💔 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
پسرم در سوریه به شدت مجروح شده بود، او را به بیمارستان بقیه الله تهران منتقل کرده و بستری شده بود. سردار سلیمانی برای عیادت پسرم به بیمارستان آمد وقتی بالای سرش رسید، مرا بغل کرد و به شدت گریست،گفت: من برای حامد گریه نمی‌کنم به خاطر خودم گریه می کنم که سال‌ها در این راه هستم ولی شهید نشدم، این جوانان دیر آمدند ولی زود به خیل شهدا پیوستند، دعا کنید من نیز به خیل شهدا ملحق شوم. ایشان گفت: حامد در سوریه آچار فرانسه من بود، تصمیم داشتم اگر حامد این سری آمد او را در سپاه قدس نگه دارم... سردار بعد از شهادت پسرم در شهرک الماسی تهران مراسم چهلم گرفت و ما نیز به همراه خانواده در آن مراسم حضور داشتیم، سردار سلیمانی دم در مسجد ایستاده و به خانواده‌های شهدا ابراز ارادت می‌کرد و تسلیت می‌گفت... 🎤راوی: پدر شهید مدافع حرم حامد جوانی 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🔷 امربه معروف و نهی از منکر در کلام شهدا 🔸وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را درشبکه های اجتماعی میگذارند، این است که این کار شما باعث می‌شود امام [زمان] خون گریه کند ... 🔸بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید 🔸زیرا ما میرویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم؛ مانند خانم حضرت زهرا سلام الله علیها باشید... شهید‌ مدافع‌ حرم‌ لبنانی مهدی محسن‌ رعد🕊 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌹🕊🌹🕊🌹 من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه او تحمل کرده است، پاداش می دهد. "شهید مصطفی چمران" 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
رفیق... دنیا‌جای‌ماندن‌نیست به‌چگونه‌رفتنت‌فکر‌کن مردن‌یا‌ شهادت...! 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهدا دین ما را زنده نگه داشتند 🔸خوبان همه جمعند در دایره ی عشق...آن دایره را نقطه ی پرگار حسین است. 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
این قهرمانان روح های بزرگی داشتند ! جفیر ، خرداد ۱۳۶۱ وقتی قهرمان وطن در حال مداوای متجاوز به وطنه ... 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran