eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
398 دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
55 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم برات تنگ شده...♥️😭 صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
سلام امام زمانم✋🌸 اے بلندترین واژه هستی شما در اوج حضور ایستاده‌اے و غیبت ما را می‌نگرے و بر غفلت ما می‌گریی از خدا میخواهیم پرده‌هاے جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلرباے شما را بنگریم 🌷اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌ الفَرَج🌷
💢 علی اکبر انگورج تقوی ( ) ۳ ۱۳۶۴ _ کربلای پنج : . 📩 قسمتی از وصیت نامه شهید : من از آيه و حديث و روايت چيزي نمي گويم و از جائي نقل نمي كنم آنچه مي نويسم آهي از سينه سوزان من است به قول شاعر آتش از خانه ي همسايه درويش مخواه آنچه از روزنه آن مي گذرد خون دل است ترجيح دادم بيشتر درد دل كنم شايد يكي از رموز وصيت نامه نوشتن ها همين باشد كه انسان در آخرين لحظه هاي رفتني خودش را سبك كند و دلش را خالي كند هر چند نمي توان همه چيز را نوشت (خيلي چيزها هستند كه نوشتن نمي باشد. آيا مي توان قطره هاي خوني كه به زمين مي رسد ترسيم نمود هر چيزي را از دست دادن راحت است و آسان ولي در اين معامله جان بايد داد و جان دادن بسيار مشكل است از هر چيز مشكلتر ولي براي عاشق آسان است يك كلمه عسل از هر شيريني شيرين تر است شهادت از عسل شيرينتر است)
💢 ولي اله خانلرپور چاری ( ) در لشکر ویژه ۲۵ ؛ ۳ ۱۳۶۵ : . ▪️سلام بر تو ای سربلند مادر، ای نور دیده من، ای کسی که مرا با رنج و مشقت بزرگ کری و انتظار دامادی مرا داشتی مادرم دیدی که چگونه به آرزویت رسیدی من داماد شدم مادرم اما دامادیم با دیگر دامادها فرق می ند و تفاوت دارد من در آن شب عروسی حجله زیبای شهادت را در آغوش گرفتم و به سوی معشوق و معبود شتافتم همان کسی که سالها انتظارش را داشتم. مادرم من ترکشهای گرم خمپاره و توپ را به جان خریدم و با آغوش باز از آنها استقبال کردم و تو ای مادرم به دشمن بگو که پسرم راهش را آگاهانه انتخاب کرد و آگاهانه هم شهید شد. 
این روزها هوای ما و بی روح است ، اما چون شما داریم ... . 🔅 رزمندگان گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا_زمستان ۱۳۶۶ _منطقه عملیاتی کربلای ۱۰: . از راست به چپ : ❄️ ۱_ داود شیخ ( علی آباد کتول) ❄️۲_ ابراهیم جهانبین( سلمان شهر) ❄️۳_ مدافع‌حرم‌رحیم‌کابلی (بهشهر) ❄️۴_ جانباز محسن قربانی (چالوس) ❄️۵_ الدینی(‌قائمشهر) ❄️۶_ رضا حق شناس( محمودآباد)
چهارشنبه شب میخواست برایش خواستگار بیاید. گفت درگیر مجلس حاج قاسمم، جمعه بیاید... اما چهارشنبه صبح در انفجار به شهادت رسید شهیده مکرمه حسینی، عضو هلال‌احمر جمهوری اسلامی روایت حادثه کرمان از خانواده‌های شهدا حسین دارابی
فرازی از وصیتنامه شهید محمدرضا موحد دانش: فراموش نکنید امام زمان شما حضرت مهدی(عجل الله) است. لحظه‌ای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید. گرفتاری‌های خود را به واسطه ایشان حل و رفع کنید. با تمام قدرت کوشش کنید تا هر چه زودتر امام زمان حضرت مهدی(عجل الله) ظهور فرماید. اطلاعات و معرفت خود را به امام زمان زیاد کنید و سعی کنید دلتان با محبت به امام انس بگیرد.
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی و کاش می‌مُردم، بعد از «فمن یمت یرنی» مقام و شأنش را غیر از خدا که می‌داند که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند. ایلیا | علی اکبر قلیچ
💔 شهیدی که عاشق گمنامی بود فرمانده گردان حضرت مسلم ابن عقیل {علیه السلام} لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} بود اما از آن همه سمَت، گمنامی را با چاشنی اخلاص، انتخاب کرده بود وصیتنامه اش را که باز کردند در سطری از آن نوشته بود: « دوست ندارم و نمی خواهم جایی یا کوچه ای یا مکانی به اسم من باشد » ثواب اعمال امروز رو تقدیم میکنیم به روح ملکوتی رزمنده مخلص دفاع مقدس، شهید محمد موافق دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 شهادت : ۱۴ تیر ۱۳۶۶، عملیات نصر ۴ - ماووت عراق مزار گلزار شهدای بهشت زهرای{س} تهران قطعه ۲۹، ردیف ۱، شماره ۱۰ یار مخلص
اگر بینِ بسیجی‌ها حرفی می‌شد ، می‌گفت: «برای این حرفها به همدیگر تهمت نزنید، این تهمت‌ها فردا باعثِ تهمت‌های بزرگتر می‌شود؛ اگر از دستِ هم ناراحت شدید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: "خـدایا! این بنـده ی تو حواسش نبود ، من از او گذشتم ، تو هم از او بگذر..." اینطور مهر و محبت بینِ شما زیاد می‌شود...» سردار شهید حسن باقری برگرفتهازکتاب: یادگاران۴ «کتاب شهیدباقری» صفحه ۳۰
صدای اذان که در دانشگاه می‌پیچید، عباس خود را برای رفتن به مسجد مهیا می‌کرد. از جلوی در هر اتاقی که رد می‌شد و می‌دید که سرباز ها در آن هنوز مشغول کارند، با خوشرویی و محترمانه می‌گفت: " کار تعطیل! " اگر همکارانش را هم می‌دید، غیر مستقیم آن ها را به نماز دعوت می‌کرد و می‌گفت: " ما رفتیم نماز! " جزو اولین کسانی بود که وارد مسجد می‌شد. بعضی از شب ها که عباس در اتاق من استراحت می‌کرد، هنگام اذان صبح که از خواب بیدار می‌شدم، می‌دیدم که عباس رفته است. برای خواندن نماز شب به اتاق خودش می‌رفت تا با خدایش خلوت کند. او دوست داشت که در سکوت و خلوت، نجوایی عاشقانه با خداوند داشته باشد. شهیدمدافع حرم عباس دانشگر