eitaa logo
اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
7.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
122 فایل
کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج) #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات #اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_اشعار_مناجات_امام_زمان_عج ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود... چند گزارش پیرامون حال صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بعد از شهادت پدر و واقعه دردناک در و دیوار: 📜 ﻭَ ﺍﻣَّﺎ ﻓﺎﻃمةُ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓَﺒَﻘﻴَﺖْ ﺁﺛﺎﺭُ ﺍﻟﻌَﺼﺮةِ ﺍﻟﻘَﺎسیةِ ﻓِﻲ ﺟِﺴﻤِﻬﺎ ﻭ أﺻﺒَﺤَﺖ ﻣَﺮیضةً عَلیلةً ﺣَﺰینةً، ﻭ ﻟَﺰﻣَﺖِ ﺍﻟﻔِﺮﺍﺵ ▪️و اما صدیقه کبری علیهاالسلام بعد از آن واقعه دردناک، آثار فشار در و دیوار و آن همه ضربه و سیلی و تازیانه، بر روی جسم شریفش باقی مانده بود ، از آن همه اذیت و آزار، بیمار شده بود و در بستر افتاد بود.(۱) 📜 ﻭ ﻧَﺤِﻞَ ﺟِﺴﻤُﻬﺎ ﻭَ ﺫﺍﺏَ ﻟَﺤﻤُﻬﺎ ﻭ ﺻﺎﺭَﺕ ﻛَﺎﻟﺨِﻴﺎﻝ، ﻭ ﻣَﺮِﺿﺖْ ﻣﺮﺿﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍ، ▪️روز به روز جسم شریفش نحیف‌تر شده و گوشت بدنش ذوب می‌شد؛ به گونه‌ای که همانند یه شَبَه شده بود و شدیداً بیمار بود.(۲) 📜 ﻭ ﻣٰﺎ ﺭُﺅﻳَﺖْ ﺿﺎحِکةً... ﺍِﻟَﻲ أﻥْ ﻗُﺒﻀَﺖ ▪️بعد از شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دیگر خنده بر روی لب‌های صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها نیامد تا اینکه به شهادت رسید.(۳) 📜 مُعصّبةَ الرَأس، ناحِلةَ الجِسم، مُنهَدّةَ الرُکن، باکیةَ العَین، مُحترقةَ القَلب، یُغشَی ساعةً بعد ساعةٍ ▪️دائماً سر مبارکش بسته بود؛ جسمش نحیف شده بود؛ شدیداً از پا افتاده بود؛ قلبش آتش گرفته بود؛ ساعتی به هوش م‌ آمد و ساعتی دیگر از هوش می رفت.(۴) 📚(۱) مؤتمر علماء بغداد ص۶٣ 📚(۲) دعائم الاسلام ج١ص٢٣٢ 📚(۳) المناقب ج۸ ص۸۶ 📚(۴) المناقب،ج۸ ص۱۵۷ ✍ تو راه می‌روی و خون چِكد ز پيرهنت تو آه می‌كشی و سرخ می‌شود حَسنت تو نان نمی‌پزی و سفرهٔ شبم خاليست نه آب ميخوری و آب می‌شود بدنت ز گيسوان پريشان زينبم پيداست كه مانده زخم عميقی به دست شانه‌زنت چگونه در به رُخَم باز كرده‌ای تنها كه غرق خون شده امشب مسير آمدنت بگير پرده ببينم چه آمده به سرت بلندتر شده اين روزها نفس زدنت تو گريه ميكنی و من به سينه می‌كوبم برای زخم نگاهت، براي زخم تنت...
🩸به خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند... طبق نقل کتاب شریف «کافی»: هنگامی که (عمر و ابوبکر و سربازان این دو)، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را از خانه بیرون آوردند، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در حالی که پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر سر خود انداخته بودند و دست دو پسر خود را گرفته بودند از خانه بیرون آمدند و فرمودند: 📜 مَا لِی وَ لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ؟! تُرِیدُ أَنْ تُوتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی؟! ▪️ای ابوبکر! من چه بدی به تو کرده‌ام که می‌خواهی (با کشتنِ علی علیه السلام) دو فرزندم را یتیم و من را بیوه کنی!؟ به خدا سوگند اگر گناه نداشت، موهایم را بیرون می‌ریختم و پریشان می‌کردم و به سوی پروردگارم فریاد بر می‌آوردم. 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: 📜 واللَّهِ لَوْ نَشَرَتْ شَعْرَهَا مَاتُوا طُرّاً ▪️ به خدا سوگند اگر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها موهایش را پریشان می‌کرد، همگی می‌مُردند. 📚 الکافی ج۸ ص۲۳۸. ✍شهر آبستن غم‌هاست خدا رحم كند شهر اين بار چه غوغاست خدا رحم كند بوي دود است كه پيچيده، كجا ميسوزد؟ نكند خانه‌ي مولاست خدا رحم كند همه‌ي شهر به اين سمت سرازير شدند در ميان كوچه دعواست خدا رحم كند هيزم آورده كه آتش بزنند اين در را پشت در حضرت زهراست خدا رحم كند همه جمعند و موافق كه علي را ببرند و علي يكه و تنهاست خدا رحم كند مو پريشان كند و دست به نفرين ببرد در زمين زلزله برپاست خدا رحم كند ماجرا كاش همان روز به آخر مي شد تاز آغاز بلاهاست خدا رحم كند...