eitaa logo
اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
125 فایل
کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج) #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات #اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام صادق علیه السلام: ‌ همه ما اهل بیت کشتی‌های نجاتیم، ولی کشتی جدم علیه‎السلام وسیع‌تر و در عبور از امواج سهمگین دریاها، سریع‌تر است. 📚بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲ ‌
4_6044010345528297616.ogg
866.4K
یانجوا درددل باامام زمان(عج) ⬅️ با توضیح من گرفتارم اباصالح دعایم کن عبد سربارم اباصالح دعایم کن بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم من چه بی بارم !! اباصالح دعایم کن ، بدم ، بی چاره ام ، آلوده دامانم آلوده رفتارم اباصالح دعایم کن دنبال تو می گردم ، سراپا غصه و دردم داده آزارم اباصالح دعایم کن سرگرم دنیا و تو دستم را رها کردی این دنیا چه بیزارم اباصالح دعایم کن در دلم آمد ، دلم را کرد ویرانه کرده ناکارم اباصالح دعایم کن بد بوده عملکردم!! خدایی پست و نامردم من را که بیمارم اباصالح دعایم کن می کشم آقا ، ز روی تو گل زهرا شرمندگی کارم اباصالح دعایم کن بسیار بخشیدی ، ز من اصلا نرنجیدی تو خیلی بدهکارم اباصالح دعایم کن و پیراهن مشکی دو ماه از سال همراهیم تو عزادارم اباصالح دعایم کن ایام بدحالم،شده تاریک اقبالم اوضاع اسفبارم اباصالح دعایم کن من گدا هستم ، گدای کربلا هستم را دوستش دارم اباصالح دعایم کن کن حرم امشب به جان عمه جان زینب کربلا دارم اباصالح دعایم کن.... 🎧(ع) 🎤 👌 و اجرا 1399/11/18 😭 ملتمس دعای خیرتان هستم @yaemamzamanadrekni
🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷 به خون شهيدان و ياران قسم به جانبازی سربداران قسم🍃 به راه جان فدا مي کنيم به اقتـدا مي کنيم🍃 انقلاب اسلامی🇮🇷انقلاب جهانی🌎
🚩 من نه شیعه ی اهل کویته پاکستانم که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد 🚩 نه شیعه اهل ارومچی هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم... 🚩 نه شیعه ی اهل جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود! 🚩 نه شیعه قطیف که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار باشم!؟ 🚩 نه شیعه ی هستم که بریزند وسط های دست جمعی مان و نام و خون در دهانم باهم آمیخته شود... 🚩 نه شیعه منامه ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد 🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود آری من ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.! هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.! من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ... پی نوشت: راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند. به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم؟
. برای عمـّه یِ شما جشن گرفتیم بیا بیا عزیزِ ما قدمْ گـُذار روی چشم ما حال و هوای سینه را مثل مدینه شاد کن بیا خودت نشان بده به عاشقان دمشق را به جز شما نمی شناسد این ملیکه را کسی بیا بخوان مدیحه یِ زینتِ بیتِ مرتضیٰ مدد بگیر از عقـیلةُ الحـرم بگو حسین جشن دمشق می بَرد دل مرا به کـربلا به عشق خاک کربلا به عشق بانوی دمشق حک شده روی سینه اَم حسینْ پادشاه عشق تو آمـدی که واٰکنی سفره یِ عشق شاه را نشان دَهی به ما مسـیر آفتاب و ماه را تو آمدی که طی کنی پشت سرِ شاه کرم قدمْ قدمْ    پایِ عَلَـم   تمامِ طول راه را تو آمدی آینِـه یِ کـمال مادرت شَوی علی به سوی صورت تو دوخـته نگاه را تو آمدی که سینه زن درک کند روز جزا به زیر چـتر چـادر فاطمی اَت پناه را پناه روز محـشری وارث حُجب کوثری تو مادری...تو حیدری...تو لشکر برادری به روی دست فاطمه خیره به یار می شوی تو با نگاه اوّلت مـَست نگار می شوی حجاب تو نَمایی از حجب و حیای فاطمه به وقت خطبه رعد و برق ذوالفقار می شوی تو حامی ولایتی  مطـیعِ اَمر دلبری پس از ولیِ امر خود طلایه دار می شوی اگر چه دور از حسینْ بی قرار و مضطری به او که می رسی تجـلِّیِ قرار می شوی تو بی قـرار یاری و قـرار قلب عاشقمان سلام ما به صبر تو عمّه یِ صاحب الزّمان سلام بر صبر و نجابت و شکیبایی تو سلام بر زمزمه و خطبه یِ مولایی تو سلام بر مدافـعان حرم مقدّست سلام بر هر که شده عاشق و شیدایی تو سلام بر قافـله و سلام بر نافـله و... سلام بر مَحـاٰرم و غروب تنهایی تو سلام بر روضه یِ تو سلام بر گریه یِ تو سلام بر خرابه و هِق هقُ و لالایی تو صدای هق هقِ دمشق می رسد به گوش ما ندبه بخوان عمـّه بگو أیـْنَ مُعِـزُّالاولیا _ایمانی ✍ ‌.
🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸 🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها 🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت... 🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ 🥀 وقتی‌ به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد... 🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ 🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر می‌کرد و به زمین می‌خورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین می‌افتاد تا اینکه به و مقدس رسید. 🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ 🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود. 🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ: 🥀 مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت. 🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش علیه‌السلام را اینگونه ببیند، لذا ناله‌اش به فریاد بلند شد و گفت: 🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟! 🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟! 🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟! 🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟! 🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟! 🥀 تو همان حامی‌ما، امید ما، پناه و تکیه‌گاه مایی؟! 🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟! 🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟! https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni 📕 معالی‌السبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق یعنی نام زیبای                    عشق یعنی نوکری پای                    عشق یعنی سرورت باشد                   عشق یعنی دم به دم گویی                    عشق یعنی روز و شب       با ذکر حق زیرلب گویی حسینم یا حسینم               🌤 ♥️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ . . . اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلی اولاد الحسین و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن