eitaa logo
رهروان ولایت
147 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
7.3هزار ویدیو
133 فایل
ارتباط با ادمین @ya_ali118
مشاهده در ایتا
دانلود
اوری -فرزند پروری ✅بخشی از وصیت نامه : همسر وفادار و مهربانم سلام ✅خدا را گواه می‌گیرم که اگر نبود همراهی و همدلی شما، بنده به این سعادت دست پیدا نمی‌کردم. بارها شما آزموده شدید و در سخت ‌ترین شرایط با تمامی کمی و کاستی‌ها با من همراه بودی و هیچوقت در انجام کار خیر مانع من نشدی و حتی مرا تشویق به انجام آن کردی، در صورتی که این همراهی شما سختی زیادی به ‌همراه داشت و دوری من از خانه خللی در زندگی‌مان ایجاد نکرد و مانند یک شیرزن، امورات منزل را رتق و فتق کردی و هر سه فرزندمان را به نحو شایسته تربیت کردی و تنها نگرانی شما کسب حلال و آوردن لقمه حلال برسر سفره بود و مرا توصیه به تقوی و دوری از گناه می‌کردی و هیچ‌وقت از من راحتی و آسایش دنیا را نخواستی و همیشه به فکر آسایش و راحتی آخرت خودمان و فرزندان‌مان بودی. ✅ با اینکه تازه از مأموریت تقریبا یک ماهه جنوب برگشته بودم و بعد از ۴ شب، ساعت ۱۰ شب مطلع شدم باید به سوریه عازم شوم و این موضوع را به شما گفتم، شما لحظه‌ای درنگ نکردی و فرزند در راه‌مان هم مانع رفتن من نشد و با روی گشاده از رفتن من برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) استقبال کردی، این هم آزمون دیگری بود که باز هم شما سربلند از آن بیرون آمدی. ✅ همسر عزیزم! مطالبی که عرض کردم گوشه‌ای از دریای خوبی‌ها و عشق و محبت شما بود. الان که دارم این وصیتنامه را می‌نویسم خیلی دلتنگ شدم و گریه امانم نمی‌دهد. بنده لایق شهادت نیستم، اما اگر خداوند متعال به این کمترین عنایتی بکند و مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند، آن‌ را مدیون تو هستم. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
✅ نعمت بزرگ.... بعضی از زن‌ها تاب سختی‌های زندگی مردشان را نمی‌آورند. غرغر می‌کنند که این چه وضعی است و این‌ها. اما هستند خانم‌هایی که نه تنها نق نمی‌زنند، بلکه حتی دلگرمی هم می‌دهند، به مرد می‌گویند ناراحت نباش، چیزی نیست. صبر می‌کنیم، می‌گذرد. چنین زن‌هایی واقعاً قیمت دارند. الحمدلله از این جهت خدای متعال به من هم لطف کرده است. عیال من چنین خانمی است. وقتی در زندان بودم، به دیدن من که می‌آمد، از اوضاع و احوال می‌پرسیدم، می‌گفت اصلاً و ابداً ناراحتی و مشکلی ندارم، با اینکه ما بچه کوچک هم داشتیم. بعدها که من از زندان بیرون آمدم، فهمیدم که چه مشکلاتی داشته، مریض بوده، بی‌پول بوده، سختی فراوان کشیده، اما اصلاً و ابداً یک ذره‌اش هم در زندان به من منتقل نمی‌شد. خدا می‌داند که بعضی از این حوادثی را که برای ایشان پیش آمده بود؛ من بعد از انقلاب فهمیدم، یعنی همین‌طور در خلال صحبت به مناسبتی پیش آمد که گفتند. وقتی هم گفتند، من دیدم واقعاً طاقت نمی‌آورم، می‌گفتم چطور این‌ها را آن موقع به من نمی‌گفتی. مرحوم مادرم به خانم من می‌گفت که تو چرا ساکتی، چیزی بگو، آه و ناله کن، چون تو همه‌اش احساس راحتی می‌کنی، او هم دلگرم می‌شود و به دنبال این کارها می‌رود! به هر حال، ایشان نعمت بزرگی است؛ خدا را شکر می‌کنم. 📚کتاب یاد و یادگار کانال "دوتا کافی نیست " @dotakafinist1