هوالحکیم
چرا عبرت نمیگیریم؟!
سال ۹۲ حسن روحانی تنها با حدود ۲۰۰ هزار رأی بیشتر از حد نصاب لازم رئیسجمهور شد و همان هفته اول در یک برنامه زنده تلویزیونی وقتی مرتضی حیدری - مجری - از برنامههایش برای اداره کشور سئوال کرد، با همان نیشخند همیشگی گفت: برنامهای ندارم و باید فرصت بدهید تا برنامه بنویسم! و بعد هم اعتراف کرد که خودم هم فکر نمیکردم رأی بیاورم و غافلگیر شدهام!
واقعاً هم آقای روحانی - اینجا - راست گفت، او فکرش را هم نمیکرد رئیسجمهور شود، چون همه قرائن و شواهد میگفت خیلی بعید است روحانی رأی بیاورد اما...
اگر گذشته را واقعبینانه مرور کنیم حسن روحانی را ما بچه حزبالهیها با دمیدن در اختلافاتمان رئیسجمهور کردیم، همدیگر را تراشیدیم تا اینکه او چاق شد؛ چرا که مردم میدیدند طرفداران آقای جلیلی و قالیباف به جان هم افتادهاند لذا مردم هم به این جمع بندی رسیدن چرا باید به کسانی رأی دهند که تکلیفشان با خودشان هم روشن نیست!
پس ما با اختلافات صد من یک غازمان روحانی را رئیسجمهور کردیم و او ۸ سال کشور را متوقف کرد و ما بدانیم یا ندانیم در این خسارت شریکیم که امید است از سر نادانی بوده و خداوند هم از تقصیرات همهی ما بگذرد (البته شخصاً آن روزها این خطا را با همه وجود فریاد میزدم اما...)
غمانگیزتر اینکه ظاهراً از این خسارت جاهلانه عبرتی حاصل نشده و آن تجربه تلخ با ضریب بالاتری در جبهه انقلاب در حال تکرار است!
علیرغم هشدارهای مکرر بزرگان و از جمله رهبر معظم انقلاب مبنی بر پرهیز از تخریب یکدیگر و بداخلاقیهای دون شأن عناصر انقلابی و بازی در زمین دشمن، با کمال تأسف به نام نقد و عدالتخواهی و... عدهای نه تنها در زمین دشمن بازی میکنند بلکه پاس گلهای فراوانی به دشمن داده و میدهند!
بهعنوان مثال؛ در حالی که رهبری برای بار سوم امسال هم مجلس یازدهم را «مجلس انقلابی» مینامند و تأکید میکنند از بهترین مجالس پس از انقلاب است و در شرایطی که دشمن کمر همت به #تحریم_انتخابات بسته و برای تحقق تحریم علیه ارکان نظام از جمله مجلس سیاهنمایی و تخریب را در پیش گرفته، اغلب دوستان جبهه انقلاب به بهانه نقد همگام با دشمن، مجلس را تخطئه کردهاند و...!
بهراستی اگر واقعیت عملکرد مجلس یازدهم این است که خود دوستان به اصطلاح انقلابی در بوق آن میدمند، پس با چه منطقی از مردم دعوت میکنیم در #انتخابات شرکت کنند؟! و اصولاً اگر مردم نقد ما را بپذیرند و جدی بگیرند چرا باید شرکت کنند؟! چرا عدهای بر شاخه نشستهاند و مستانه بُن میبرند؟!
با اینکه رهبری در همین دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم آذربایجان دردمندانه تأکید و تکرار فرمودند: #پازل_دشمن_راتکمیل_نکنید، #بداخلاقیها کار را بیبرکت میکند و... اما همچنان دوستان بهاصطلاح انقلابی مشغول تراشیدن همدیگر و از همه بدتر تراشیدن عملکرد نظام و امید مردم هستند!
در نگاه دین و ادبیات رهبری؛ #نقد باید با هدف اصلاح و سازندگی و در جای خودش و همراه با انصاف و صداقت و دلسوزی باشد. اما این روزها شاهدیم در جبهه انقلاب عناصر بهظاهر خودی نتنها بویی از انصاف و صداقت در نقد آنها استشمام نمیشود بلکه مستانه و پر قدرت مشغول تخریب و سیاهنمایی و ضایع کردن پیشرفتهای نظام و مأیوس کردن مردم هستند!
با کمال تأسف در حالی که تمرکز دشمن بر مأیوس کردن مردم، خلوت کردن صف حضور در انتخابات و تضعیف پشتوانه مردمی نظام و دغدغه اصلی رهبری #مشارکت_پرشور است، اکثریت عناصر بهاصطلاح انقلابی به نام نقد مشغول تحقق اهداف دشمن و عدم تحقق مطالبه رهبری هستند!
اگر یک دلسوزی هم متذکر شود که آورده این #سیاهنمایی در سبد دشمن میریزد، در پاسخ با ادبیاتی نهروانی میگویند: «نظام قائم به شخص نیست» بله این جمله امام(ره) مربوط به جایی است که مسئولی در گوشهای غلطی کرده و رسوا شده و... نه اینکه صدر تا ذیل مسئولین نظام را متهم به فساد و رانت خواری کنیم و بگوییم اشخاص مهم نیستند و...!
بهراستی مگر دشمن چه میگوید؟!
آیا دشمن هم غیر از اینها را گفته؟!
علت اصلی خسارت سال ۹۲ که الآن هم در حال تکرار آن هستیم این بوده و هست که بخش عمدهای از دوستان انقلابی آرمانگرای صِرف شدهاند و بخشی هم واقعبین صِرف، در حالی که کنشگر انقلابی باید «آرمانگرایِ واقعبین» باشد اما متأسفانه بیستر رفقا با سطحینگری یا به آرمانها بیتوجهاند و یا واقعبین نیستند.
دشمن با غیرعقلانی کردن فضای جامعه هر نوع فعالیت تشکیلاتی را تخطئه کرده و با وحدتزدایی هر کانون انسجامبخشی را تضعیف کرده و با دمیدن در بوق ناکارآمدی نظام به دنبال ایجاد یأس است و بعضاً دوستان هم با تمام توان برای تحقق #اهداف_دشمن در تلاشند.