eitaa logo
|مـَهـدیِ‌فـاطـِمـِه|
474 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
32 فایل
‹بِسم‌رَب‌ِّمولاناٰ،صاحِب‌ألزَمان'؏ـج🌹🌿› «اگر یک نفر را به او وصل کردي برای سپاهش تو سردار یاري»🌱💚 کپی‌:به عشق اهل‌بیت حلالت👇🏻🌱 مایل‌به‌صلوات‌برای‌ظهور‌مهدی‌فاطمه؟؛) مدیر: 🌱اللهمـ‌عجل‌لولیکـ‌الفرجـ🌱 شهید نشی میمیری؛)
مشاهده در ایتا
دانلود
|مـَهـدیِ‌فـاطـِمـِه|
‹📻🕊›
بہ‌قول‌آقا‌مصطفی‌صدرزاده ؛ کسی‌كہ‌توهیئت‌فقط‌سینہ‌میزنہ‌خیلی کاربزرگی‌نمیکنہ! کسی‌کہ‌سینہ‌میزنه،فقط‌یہ‌سینہ‌زنہ . . شیعہ‌مرتضی‌علی‌بایدبارفتارش‌ عشقش‌ُ‌ثابت‌کنه :) :)
شهید مصطفی صدرزاده: مهم نیست شهید بشیم مهم اینه که موثر باشیم 🌱 مهدی‌فاطمه ❤️
🎤🌿 مصطفے خیلے زیارت عاشورا رو دوست داشت✨ در زمان شهادت هم به خواب بعضی ها اومدن و تو خواب سفارش کردن که زیارت عاشورا بخونید♥️ 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
می‌گفت: اَخم ، تو محیطی که پُر از نامحرمه خیلی هم خوبه..! شهدایی مُردَن مهم نیست ، شهدایی زیستن اصل زندگیست ...❤️🥺 💚✨ ˹➜@yafatemehjanm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیروز سالگرد شهیدِ بابصیرت هست. هم بصیرتِ اباالفضلی و هم غیرت و شجاعتِ ابوفاضلی داشت... که در حین همین مداحی که در حال گوش دادن بود،خودشون گفتن که (تاسوعا مهمان قمر بنی هاشم هستم...) هرزمان فضا غبارآلود بود با جان و بیان،روشنگری کرد. دمت گرم آقا مصطفی کاش ذره ای مثل تو باشیم👌که کمتر عافیت طلب باشیم و هرجا لازمه بیایم وسط میدون ... صلواتی نثارشون کنیم مــهــدی‌فـــاطـــمـه
44.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیو شهید مدافع حرمی که مادرش، نذر حضرت عباس‌ میکنه او رو و در روز تاسوعا شهید میشه در سوریه 🖤💔 🌹 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست؟! مثل آرامش بعد از یک غم.. مثل پیدا شدن یک لبخند.. مثل بوی نم بعد از باران.. در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست؟! اما من به آن محتاجم..(:
خیلےبہ‌بحث‌حجـٰاب‌اهمـیت‌میداد...👌🏻 وقتےچہارشنبہ‌هاازحوزه‌بیرون‌میزدیـم‌ تابرویم‌خانہ‌،مصطفےسرش‌راپایین‌مینـداخت‌ واخمهایـش‌را‌درهم‌میڪرد... میپرسـیدم:چےشده‌باز؟! بادلـخورۍمیگفـت:این‌همہ‌شہـیدندادیم‌ک ناموس‌مملڪت‌بااین‌سرووضع‌بیـرون‌بیاد!
خودسـازی دغدغه اصلی شـما باشد. به وقت ِ ۱۹ شهریور مـاه؛ [تولدتون مبارك آقا مصطفیٰ] :))🌱
زندگی به سبک شهدا♥️🕊 موقع‌پرولباس‌مجلسی‌یواشکی‌بهم‌گفت: هنوزنامحرمیم‌،تابپسندی‌بر‌می‌گردم ، رفت‌وباسینی‌آب‌هویج‌بستنی‌برگشت. برایِ‌همه‌خریده‌بودجز‌خودش.. گفت‌میل‌ندارم ! وقتی‌خیلی‌اصرار‌کردیم‌مادرش‌لوداد که‌روزه‌گرفته. ازش‌پرسیدم: حالاچراامروز؟! گفت: می‌خواستم‌گره‌ای‌توکارمون‌نیفته وراحت‌بهت‌برسم...:)› ~روایت همسرشهید :)
توقنادی‌ڪارمی‌کردم،یکباراومدپیشم‌ وگفت:مجید،جایی‌سراغ‌نداری برم‌ کــارکنـم؟ گفتم‌چرا،همین‌آقایی‌ڪه‌تو‌قنادیش‌ ڪارمی‌کنم‌دنبال‌شاگردمی‌گرده‌میایی؟ نپرسیدچقدرحقوق‌میده!!نپرسید روزی‌چقدر‌بایدڪارکنه!!نپرسید بیمه‌میکنه‌یا‌نه!! فقط‌گفت:مـوقـع‌اذان‌میذاره‌بــرم‌ نمــازم‌رو‌ بخـــونم؟! ‌‌ـ ـ ـ ـ ــــــــ✾ــــــــ ـ ـ ـ ـ
😄😄 قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞 به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تڪفیریا نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 *بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده .....* 😂😐 🕊 🔗⃟🖤¦←مــهــدی‌فـاطـمـه