اخه باباش نبود جواب شیرین زبونی هاش رو بده
عمو ابلفضل نبود که دست بکشه روی سرش و جواب شیطنت هاش رو بده
زینب هنوز عزادار پهلوی شکسته ی مادرش بود نامردا ..
زینب سلام الله هنوز اون صحنه ی
شکستن پهلوی مادرو
میخ در جلو چشاش بود ..
|مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
اصلا..
میفهمی از کربلا تا شام!
سربریده یِ بابات جلو چشات باشه
یعنی چی؟💔😭
|مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
منطقی باشیم!
ادم که یهو دق نمیکنه ..
هی غصه هاش روهم جمع میشه
هی بغضاش تو گلو خفه میشه
بعد یهو دق میکنه :)🙂
|مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
شهادت تدریجی رو میدونید ینی چی؟🙃
رقیه رو💔
ذره ذره شهیدش کردن..
اره این یعنی شهادت تدریجی🥀
بهش اب دادن..
دوید سمت قتلگاه
- کجا میری؟
میرم به بابام اب بدم تشنهاس ..💔