eitaa logo
(طور عشق)رضا یعقوبیان
8.6هزار دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
1.5هزار فایل
متن اشعار و مدایح، مرثیه ها، سرودها و نوحه های حضرات معصومین علیهم السلام شماره تماس ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ @Yaghoubian1
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷ (حضرت زینب س) جان طاها زینب،دخت زهرا زینب رفته از این دنیا(گل مولی زینب)۲ در شب رحلت او قلب محبان خون است از غمش فاطمه در خلد برین محزون است گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ نور چشم زهرا،راحت از غم ها شد وقت رفتن ز جهان(غربتش معنا شد)۲ وقت رفتن بود او یاد غم نور دو عین پیرهن در بغل و ذکر لبش وای حسین گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ دیده او کرب و بلا،دیده او عاشورا روی نیزه دیده(سر پاک شهدا)۲ دیده او غرق به خون پیکر پاک اکبر از ستم های عدو غرق به خون شد پیکر گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ بر روی دست حسین،دید علی اصغر او شده با تیر کین(غرق خون حنجر او)۲ دیده او حرمله بنشسته ز کین رو به رویش زده با تیر سه شعبه ز ستم بر گلویش گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ زینب غمدیده،بر حسین حساس است خونجگر شد تا دید(بر زمین عباس است)۲ خون بگرید به کنار بدن عباسش دیده او خاک بیابان کفن عباسش گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ در میان میدان،دید حسینش تنهاست بر زمین افتاده(در کنارش غوغاست)۲ دید در مقتل خون نور دلش بی حال است بی حیا شمر ز کین راهی سوی گودال است گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ غربتش زینب دید،قدش از غصه خمید دید افتاده به خاک(رنگ از چهره پرید)۲ شمر ظالم ز ستم حرمت او را بدرید از قفا رأس حسین بن علی را ببرید گل زهرا زینب یا زینب یا زینب۲ @yaghubianreza
۵۸ (حضرت زینب س) ای گل باغ حیدر،دخت زهرای اطهر هستی ای نور دیده،از تبار پیمبر جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب ای صفابخش دل ها،رفته ای تو ز دنیا رفتی و گشته ای تو،راحت از رنج و غم ها جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای تو به طفلی،داغ ختم رسولان یاد غم های مادر،شده ای دیده گریان جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای در مدینه،پدرت دست بسته دیده ای تو به کوفه،فرق او را شکسته جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای مجتبایت،یوسف بی قرینه همسرش زهر به او داد،شد شهید در مدینه جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب بوده ای کربلا تو،همره نور عینت در کنارش تو بودی،همنشین حسینت جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای دخت زهرا،پسر ام لیلا شده در بین دشمن،بدنش اربا اربا جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای طفل عطشان،روی دست برادر علی اصغر ز کینه،همچو گل گشته پرپر جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب کربلای حسینت،کرده ای غربت احساس لحظه ای که تو دیدی،شد جدا دست عباس جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای که حسینت،شده تنهای تنها دیده ای او فتاده،گرد او جمع اعدا جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای شمر بی دین،روی سینه نشسته جان عالم فدایش،استخوانش شکسته جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای شمر ملعون،خنجرش را کشیده سر پاک حسینت،از قفا شد بریده جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب دیده ای دشمن دین،زده آتش به خیمه پیکرش بر زمین و،سر او روی نیزه جان تو آخر آمد بر لب ذکر عالم شد زینب زینب @yaghubianreza
۵۹ (حضرت زینب س) در شب رحلت دخت زهرا خون شده از غمش جمله دل ها رفته از این جهان کوه غیرت آه و واویلتا زین مصیبت۲ گشته ای راحت از رنج و غم ها می روی از جهان سوی زهرا بوده ای زینبا تو به غربت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای داغ ختم رسولان دیده ای خون دل شیر یزدان حامی دین و قرآن و عترت آه و واویلتا زین مصیبت۲ کودکی دیده ای داغ مادر دیدی افتاده در پشت آن در دیدی بر مادرت شد جسارت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای زینبا در مدینه شد حسن کشته ی زهر کینه کرده ای هر کجا استقامت آه و واویلتا زین مصیبت۲ پور زهرایی و روح تقوا دیده ای چون حسین کربلا را چون حسین خلق و خو و مرامت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای کربلا پور لیلا پیکر پاک او اربا اربا بوده ای هر کجا با صلابت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای اصغر تشنه لب را غرق خون بر روی دست بابا می کند از همه او شفاعت آه و واویلتا زین مصیبت۲ غربت خود نمودی تو احساس تا که دیدی قلم دست عباس دیده ای می کشد او خجالت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای تو حسین گشته تنها دیده ای گرد او جمع اعدا بوده ای با حسین تا شهادت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای حرمتش را دریدند رأس پاک حسین را بریدند شد شهید از ستم از عداوت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیده ای آتش خیمه ها را رأس پاک روی نیزه ها را از سوی دشمنان شد اهانت آه و واویلتا زین مصیبت۲ دیدی افتاده او بر روی خاک غرق خون شد حسین با تن چاک جان او شد فدای شریعت آه و واویلتا زین مصیبت۲ @yaghubianreza
۶۰ (حضرت زینب س) تویی عزیز مرتضی هستی زهرا اخت الحسن اخت الحسین زینب کبری زینب کبری،رفتی ز دنیا۲ زینب عزیز مرتضی گردیده خاموش نور دل زهرا اطهر شد کفن پوش زینب کبری،رفته ز دنیا۲ راحت شده دیگر ز رنج و درد و غم ها از این جهان رود سوی جنه الاعلی زینب کبری،رفته ز دنیا۲ او بر علی و فاطمه نور دو عین است در لحظه های آخرش یاد حسین است زینب کبری،رفته ز دنیا۲ همراه پور فاطمه در کربلا بود نصیب او در کربلا رنج و بلا بود زینب کبری،رفته ز دنیا۲ او دید علی اکبر عزیز ام لیلا با تیغ کینه از جفا شد اربا اربا زینب کبری،رفته ز دنیا۲ بر روی دستان حسین دید علی اصغر با تیر کین حرمله شد پاره حنجر زینب کبری،رفته ز دنیا۲ در کربلا زینب نموده غربت احساس در علقمه دیده بریده دست عباس زینب کبری،رفته ز دنیا۲ در کربلا دیده حسین گردیده تنها غرق به خون افتاده او در بین اعدا زینب کبری،رفته ز دنیا۲ پرده ی حرمت حسینش را دریدند در بین مقتل از ستم سرش بریدند زینب کبری،رفته ز دنیا۲ @yaghubianreza
۶۱ (حضرت زینب س) در سپهر ولا تو کوکب،گل زهرا جان حیدر تویی تو زینب،گل زهرا تو گل فاطمه هستی،بر علی نور دو عینی مجتبی را تویی خواهر،زینب و اخت الحسینی رفته ای دگر ز دنیا،شده ای راحت ز غم ها وقت رفتن تو زینب،غربت تو گشته معنا از غم داغ تو زینب،عالمی را غم گرفته زین غم و درد و مصیبت،هر دلی ماتم گرفته لحظه ی آخر عمرت،یاد غم های حسینی یاد آن پیکر خونین،یاد داغ نور عینی دیده ای تو کربلا را،رنج و داغ و ابتلا را روز عاشورا بدیدی،شهدای سرجدا را دیده ای علی اکبر،نور چشم ام لیلا در میان جمع دشمن،از ستم شد اربا اربا به روی دست حسینت،دیده ای علی اصغر با تیر حرمله ی پست،شده پاره پاره حنجر روز عاشورای خونین،تو غریبی کردی احساس وقتی که کنار علقم،بر زمین دیدی تو عباس دیدی دستانش جدا شد،جان پاک او فدا شد دیدی با عمود آهن،فرقش از کینه دوتا شد دیده ای میان میدان،نور عینت شده تنها پیکرش غرق به خون و،گرد او لشکر اعدا دیده ای سویش دویده،خنجرش از کین کشیده شمر بی حیا به مقتل،سر پاک او بریده دیده ای به دست دشمن،آتش بر خیمه ها را پیکری به روی خاک و،سر به روی نیزه ها را @yaghubianreza
۶۲ (حضرت زینب س) شب ماتم شب،رحلت زینب است از غم داغ او،جان ما بر لب است آه و واویلتا۲ می رود از جهان،سوی باغ جنان وقت رفتن شده،غربت او عیان آه و واویلتا۲ زینب قهرمان،چون علی مهربان تا به محشر بود،نام او جاودان آه و واویلتا۲ دختری که بود،بر علی نور عین لحظه ی آخرش،بوده یاد حسین آه و واویلتا۲ در کنار حرم،بوده او کربلا چون گل فاطمه،دیده ظلم و جفا آه و واویلتا۲ دیده او غرق خون،علی اکبر است بدنش همچنان،لاله ی پرپر است آه و واویلتا۲ روی دست حسین،دیده او اصغرش حرمله زد به تیر،پاره شد حنجرش آه و واویلتا۲ از غم آزرده شد،روح حساس او دیده گشته جدا،دست عباس او آه و واویلتا۲ دیده در کربلا،شد حسینش غریب همچو اهل حرم،شده او بی شکیب آه و واویلتا۲ دیده سویش دوید،خنجرش را کشید از قفا شمر دون،سر او را برید آه و واویلتا۲ @yaghubianreza
دوبیتی رباعی تو گل باغ ولایی زینب خواهر خون خدایی زینب در دو عالم گل زهرا و علی چون حسین امید مایی زینب ◾️ ای نور خداوند مبین یا زینب ای جان امیرمومنین یا زینب همچون حسن و حسین و مامت زهرا بر شیعه تویی حبل متین یا زینب ◾️ الا ای روح صبر و استقامت که داری همچو زهرا تو شهامت علی گفته به تو روحی فداها فدای عزت و جاه و مقامت ◾️ تو بر زهرا و حیدر نور عینی دم آخر تو داری شور و شینی بود پیراهنش در دست هایت به یاد پیکر چاک حسینی ◾️ همه دل ها ز داغ تو غمین است به جنت مادرت اندوهگین است الا ای نور چشم آل طاها کنار قبر تو مهدی حزین است @yaghubianreza
در سینه بود ولای تو یا زینب بر لب بودم نوای تو یا زینب از کودکیم ای گل زهرای بتول گردیده ام آشنای تو یا زینب از لطف خدای مهربانم عمری است شد شامل من عطای تو یا زینب دستم بگرفته در تمام عمرم آن دست گره گشای تو یا زینب سر تا به قدم دردم و هر درد مرا درمان بکند دوای تو یا زینب فخرم بود این در همه ی عمر خویش هستم ز کرم گدای تو یا زینب از مرحمت حی مبین می باشد دل های شکسته جای تو یا زینب بنشسته به یاد تو گل زهرایی هر سائل بی نوای تو یا زینب با یک نگه تو پر بها می گردد هر نوکر بی بهای تو یا زینب تنها نشده شیعه گرفتار شما عالم شده مبتلای تو یا زینب هستم به تمام عمر ای دخت علی محتاج تو و دعای تو یا زینب بار دگر ای نور دو چشم زهرا کرده دل من هوای تو یا زینب کی می شود آیم به کنار حرمت در صحن تو و سرای تو یا زینب با یاد غم و رنج و مصیبت هایت جانم بشود فدای تو یا زینب ما گریه کن داغ حسینت هستیم اجر همه با خدای تو یا زینب ای آن که غم داغ برادر دیدی گریم همه دم برای تو یا زینب کشتند حسین تو و خون کرده دلت آن دشمن بی حیای تو یا زینب می سوخت قلوب همه ی اهل حرم از گریه ی بی صدای تو یا زینب @yaghubianreza
تو عزیز مرتضایی زینب دختر خیرالنسایی زینب ای گل گلشن آل عصمت تو گل باغ ولایی زینب از تبار علی و فاطمه ای اسوه ی شرم و حیایی زینب گلی از گلشن عترت هستی خواهر خون خدایی زینب ای صفابخش حریم عترت تو ز نسل مصطفایی زینب من کجا مدح و ثنای تو کجا فوق هر مدح و ثنایی زینب فخر دارد به تو زهرای بتول بس که پر قدر و بهایی زینب همچنان فاطمه ام النجبا مظهر صبر و رضایی زینب ای گل فاطمه با اذن خدا می کنی گره‌گشایی زینب در کنار پدر و مادر خود شافع روز جزایی زینب تا صف محشر و در روز جزا چون حسین قبله نمایی زینب ما همه ریزه خور خوان توایم منشاء جود و سخایی زینب ما همه درد و تو هستی درمان درد ما را تو دوایی زینب در کنار بدن غرق به خون داشتی حال و هوایی زینب به روی نیزه ی دشمن دیدی سر پرخون جدایی زینب در کنار همه ی اهل حرم داشتی بزم عزایی زینب وقت رفتن به سوی کوفه و شام در کنار شهدایی زینب بی حسین در سفر کوفه و شام دیده ای جور و جفایی زینب ای گل فاطمه، در روز جزا دستگیر این (رضایی) زینب @yaghubianreza
تو عزیز مرتضایی زینب دختر خیرالنسایی زینب ای گل گلشن آل عصمت تو گل باغ ولایی زینب از تبار علی و فاطمه ای اسوه ی شرم و حیایی زینب گلی از گلشن عترت هستی خواهر خون خدایی زینب ای صفابخش حریم عترت تو ز نسل مصطفایی زینب من کجا مدح و ثنای تو کجا فوق هر مدح و ثنایی زینب فخر دارد به تو زهرای بتول بس که پر قدر و بهایی زینب همچنان فاطمه ام النجبا مظهر صبر و رضایی زینب ای گل فاطمه با اذن خدا می کنی گره‌گشایی زینب در کنار پدر و مادر خود شافع روز جزایی زینب تا صف محشر و در روز جزا چون حسین قبله نمایی زینب ما همه ریزه خور خوان توایم منشاء جود و سخایی زینب ما همه درد و تو هستی درمان درد ما را تو دوایی زینب در کنار بدن غرق به خون داشتی حال و هوایی زینب به روی نیزه ی دشمن دیدی سر پرخون جدایی زینب در کنار همه ی اهل حرم داشتی بزم عزایی زینب وقت رفتن به سوی کوفه و شام در کنار شهدایی زینب بی حسین در سفر کوفه و شام دیده ای جور و جفایی زینب ای گل فاطمه، در روز جزا دستگیر این (رضایی) زینب @yaghubianreza
تو عزیز مرتضایی زینب دختر خیرالنسایی زینب ای گل گلشن آل عصمت تو گل باغ ولایی زینب از تبار علی و فاطمه ای اسوه ی شرم و حیایی زینب گلی از گلشن عترت هستی خواهر خون خدایی زینب ای صفابخش حریم عترت تو ز نسل مصطفایی زینب من کجا مدح و ثنای تو کجا فوق هر مدح و ثنایی زینب فخر دارد به تو زهرای بتول بس که پر قدر و بهایی زینب همچنان فاطمه ام النجبا مظهر صبر و رضایی زینب ای گل فاطمه با اذن خدا می کنی گره‌گشایی زینب در کنار پدر و مادر خود شافع روز جزایی زینب تا صف محشر و در روز جزا چون حسین قبله نمایی زینب ما همه ریزه خور خوان توایم منشاء جود و سخایی زینب ما همه درد و تو هستی درمان درد ما را تو دوایی زینب در کنار بدن غرق به خون داشتی حال و هوایی زینب به روی نیزه ی دشمن دیدی سر پرخون جدایی زینب در کنار همه ی اهل حرم داشتی بزم عزایی زینب وقت رفتن به سوی کوفه و شام در کنار شهدایی زینب بی حسین در سفر کوفه و شام دیده ای جور و جفایی زینب ای گل فاطمه، در روز جزا دستگیر این (رضایی) زینب @yaghubianreza
من زینبم دخت علی مرتضایم من خواهر مظلومه ی خون خدایم از نسل احمد خاتم پیغمبرانم بر فاطمه دخت نبی آرام جانم بر فاطمه خیرالنسا نور دو عینم جان علی اخت الحسن اخت الحسینم اسطوره ی صبر و رضا هستم چو حیدر در خصلت و خلق و خویم زهرای اطهر بر من نهاده ختم مرسل نام زینب گردیده با صبر و جهادم زینت اب بر مادر مظلومه ام گردیده نایب بس دیده ام غم گشته ام ام المصائب در کودکی داغ پیمبر دیده‌ام من اشک فراق و سوز مادر دیده ام من من دیده ام تنها امیر المومنین شد از بعد ختم المرسلین خانه نشین شد در کودکی دیدم زدند آتش به خانه از جور و کین در را شکستند ظالمانه دیدم به اشک دیده ام در پشت آن در نقش زمین از ظلم دشمن گشته مادر من دیده ام حق ذوی القربی ادا شد حامی حیدر مادرم جانش فدا شد دیدم شبانه مادرم غسل و کفن شد هم ناله با من هم حسین و هم حسن شد چون مادرم رنگ خوشی هرگز ندیدم از داغ بابای غریب خود خمیدم دیدم که اهل کوفه از مولا گسستند در بین محراب دعا فرقش شکستند با داغ بابا قسمتم رنج و محن شد هنگام درد و غربت مولا حسن شد از دشمنان و آشنا خون جگر خورد زخم زبان او را چنان آلاله پژمرد آخر به دست همسرش با زهر کینه شد کشته مولای جهان ماه مدینه اندر کنار مرقد ختم رسولان جسم شریف و پاک او شد تیرباران این لحظه های آخرم در شور و شینم اما چه گویم از غم داغ حسینم در کربلا داغ دلم را تازه کردند ظلم و ستم ها بیش از اندازه کردند دیدم به چشمم ماجرای کربلا را تن های غلطیده به خون سر جدا را دیدم علی اکبر عزیز ام لیلا با تیغ دشمن پیکرش شد اربا اربا دیدم حسینم را کنار جسم اکبر زد بوسه با گریه بر آن صد پاره پیکر دیدم فدای دین گل ام البنین شد دیدم کنار علقمه نقش زمین شد دیدم که بر جان می رسد عطر گل یاس افتاده بر روی زمین دستان عباس دیدم که عباسم به راه دین فدا شد دست علم گیر وی از پیکر جدا شد دیدم عمود آهنین فرقش شکسته تیر عدو چشمان زیبایش ببسته دیدم به روی دست بابا اصغرش را دیدم بریده تیر کینه حنجرش را بالاترین دردم وداع آخرم بود وقت جدا گردیدن از دلبرم بود فرمود ای بر فاطمه نور دو دیده وقت جدایی من ای خواهر رسیده با صبر خود ای خواهرم حق را رضا کن زینب مرا هم در نماز شب دعا کن دل برده بود از من حسین با عطر و بویش بوسه زدم با گریه بر زیر گلویش من غربت او را به چشم خویش دیدم من ناله ی هل من معینش را شنیدم آن نانجیبان بر حسینم راه بستند با سنگ از کینه جبینش را شکستند دیدم جهنم را به جان خود خریدند با تیر قلب نازنینش را دریدند ناگه بدیدم ماتم عظمی بپا شد چون روز محشر صحنه ی کرب و بلا شد دیدم که آن نامردمان خنجر کشیدند از پشت سر رأس حسینم را بریدند دیدم میان موج خون او دست و پا زد قامت خمیده مادرش را او صدا زد دیدم زدند از ظلم و کین آتش به خیمه رأس حسینم را زدند بر روی نیزه دیدم به چشمم دشمن دین وحشیانه بر کودکان بی پدر زد تازیانه دیدم که رخسار یتیمان گشته نیلی از بس زدند بر رویشان با ضرب سیلی زخم دل من زین مصیبت ها نمک خورد اهل حرم از دشمن بی دین کتک خورد اما امان از کوفه و از مردم شام زخم زبان و طعنه و سنگ از لب بام شام غم افزا بهر ما شام عزا بود شام بلا بدتر ز داغ کربلا بود چون شمع سوزان این مصیبت کرده آبم همراه طفلان عازم بزم شرابم رأس حسینم داخل تشت طلا بود مست غرور و مست می آن بی حیا بود در پیش چشمم بر لب قاری قرآن می زد یزید بی حیا با چوب خزران امشب دگر راحت شوم از رنج و غم ها گردم ز لطف کبریا مهمان زهرا خواهم ز درگاه خداوند تعالی بخشد غلام روسیاه ما (رضا) را @yaghubianreza
من زینبم دخت علی مرتضایم من خواهر مظلومه ی خون خدایم از نسل احمد خاتم پیغمبرانم بر فاطمه دخت نبی آرام جانم بر فاطمه خیرالنسا نور دو عینم جان علی اخت الحسن اخت الحسینم اسطوره ی صبر و رضا هستم چو حیدر در خصلت و خلق و خویم زهرای اطهر بر من نهاده ختم مرسل نام زینب گردیده با صبر و جهادم زینت اب بر مادر مظلومه ام گردیده نایب بس دیده ام غم گشته ام ام المصائب در کودکی داغ پیمبر دیده‌ام من اشک فراق و سوز مادر دیده ام من من دیده ام تنها امیر المومنین شد از بعد ختم المرسلین خانه نشین شد در کودکی دیدم زدند آتش به خانه از جور و کین در را شکستند ظالمانه دیدم به اشک دیده ام در پشت آن در نقش زمین از ظلم دشمن گشته مادر من دیده ام حق ذوی القربی ادا شد حامی حیدر مادرم جانش فدا شد دیدم شبانه مادرم غسل و کفن شد هم ناله با من هم حسین و هم حسن شد چون مادرم رنگ خوشی هرگز ندیدم از داغ بابای غریب خود خمیدم دیدم که اهل کوفه از مولا گسستند در بین محراب دعا فرقش شکستند با داغ بابا قسمتم رنج و محن شد هنگام درد و غربت مولا حسن شد از دشمنان و آشنا خون جگر خورد زخم زبان او را چنان آلاله پژمرد آخر به دست همسرش با زهر کینه شد کشته مولای جهان ماه مدینه اندر کنار مرقد ختم رسولان جسم شریف و پاک او شد تیرباران این لحظه های آخرم در شور و شینم اما چه گویم از غم داغ حسینم در کربلا داغ دلم را تازه کردند ظلم و ستم ها بیش از اندازه کردند دیدم به چشمم ماجرای کربلا را تن های غلطیده به خون سر جدا را دیدم علی اکبر عزیز ام لیلا با تیغ دشمن پیکرش شد اربا اربا دیدم حسینم را کنار جسم اکبر زد بوسه با گریه بر آن صد پاره پیکر دیدم فدای دین گل ام البنین شد دیدم کنار علقمه نقش زمین شد دیدم که بر جان می رسد عطر گل یاس افتاده بر روی زمین دستان عباس دیدم که عباسم به راه دین فدا شد دست علم گیر وی از پیکر جدا شد دیدم عمود آهنین فرقش شکسته تیر عدو چشمان زیبایش ببسته دیدم به روی دست بابا اصغرش را دیدم بریده تیر کینه حنجرش را بالاترین دردم وداع آخرم بود وقت جدا گردیدن از دلبرم بود فرمود ای بر فاطمه نور دو دیده وقت جدایی من ای خواهر رسیده با صبر خود ای خواهرم حق را رضا کن زینب مرا هم در نماز شب دعا کن دل برده بود از من حسین با عطر و بویش بوسه زدم با گریه بر زیر گلویش من غربت او را به چشم خویش دیدم من ناله ی هل من معینش را شنیدم آن نانجیبان بر حسینم راه بستند با سنگ از کینه جبینش را شکستند دیدم جهنم را به جان خود خریدند با تیر قلب نازنینش را دریدند ناگه بدیدم ماتم عظمی بپا شد چون روز محشر صحنه ی کرب و بلا شد دیدم که آن نامردمان خنجر کشیدند از پشت سر رأس حسینم را بریدند دیدم میان موج خون او دست و پا زد قامت خمیده مادرش را او صدا زد دیدم زدند از ظلم و کین آتش به خیمه رأس حسینم را زدند بر روی نیزه دیدم به چشمم دشمن دین وحشیانه بر کودکان بی پدر زد تازیانه دیدم که رخسار یتیمان گشته نیلی از بس زدند بر رویشان با ضرب سیلی زخم دل من زین مصیبت ها نمک خورد اهل حرم از دشمن بی دین کتک خورد اما امان از کوفه و از مردم شام زخم زبان و طعنه و سنگ از لب بام شام غم افزا بهر ما شام عزا بود شام بلا بدتر ز داغ کربلا بود چون شمع سوزان این مصیبت کرده آبم همراه طفلان عازم بزم شرابم رأس حسینم داخل تشت طلا بود مست غرور و مست می آن بی حیا بود در پیش چشمم بر لب قاری قرآن می زد یزید بی حیا با چوب خزران امشب دگر راحت شوم از رنج و غم ها گردم ز لطف کبریا مهمان زهرا خواهم ز درگاه خداوند تعالی بخشد غلام روسیاه ما (رضا) را @yaghubianreza
السلام ای دختر پاک علی با ولای تو شده دل منجلی السلام ای بر علی نور دو عین خواهر مظلومه ی مولا حسین السلام ای گلبن باغ عفاف عشق دور مرقد تو در طواف السلام ای دخت زهرای بتول مهر و حب تو بود مهر قبول مرقد پاکت حریم کبریاست هرکه آید سوی تو حاجت رواست هر دلی را تو ولایی می کنی از همه حاجت روایی می کنی نوربخش عالم امکان تویی دردهای شیعه را درمان تویی من کیم خاری به گلزار شما سائل درگاه و دربار شما شاملم شد از کرم احسان تو باز هم گردیده ام مهمان تو آمدم با دست خالی سویتان تا بگیرم از کرامت بویتان زینبا با این دل بشکسته ام در کنار سفره ات بنشسته ام آمدم بار دگر بر تو پناه بر من مسکین نما زینب نگاه کن دعای سائلت را مستجاب از کرم بر من بده بی بی جواب ای که همچون مادری خیر کثیر مرحمت فرما و دست من بگیر جان زهرا حاجتم را کن روا دردمندم درد من بنما دوا @yaghubianreza
شده‌ام زینبا ثنا خوانت زینت دین چهره ی رخشانت با خدا بوده عهد و پیمانت عالمان زمانه حیرانت تویی محبوب حی سبحانت پدر و مادرم به قربانت دختر با صفای زهرایی در صبوری زینت بابایی تو صفابخش جمله دل هایی بر همه درد ما تسلایی دست ما زینبا بدامانت پدر و مادرم به قربانت تو گل بوستان فاطمه ای ثانی خوش زبان فاطمه ای مظهر دودمان فاطمه ای در صبوری تو جان فاطمه ای همچو زهرا منطق و برهانت پدر و مادرم به قربانت ای گل بوستان آل آلله همه ی هستی رسول الله افتخار علی ولی الله خواهر و همنشین ثارالله شامل ما لطف فراوانت پدر و مادرم به قربانت فاطمی خوی تو خصال تو هاشمی روی تو جمال تو مرتضی شد محو کمال تو شد صبوری تو مدال تو هم قضا هم قدر به فرمانت پدر و مادرم به قربانت تو گل باغ حیدری زینب نور چشم پیمبری زینب اسوه ی صبر کوثری زینب در کرامت چو مادری زینب همه خوبان شمع شبستانت پدر و مادرم به قربانت مه برج ولایت ای زینب نور شمس هدایت ای زینب لطف و جود و عطایت ای زینب بر همه بی نهایت ای زینب شامل شیعه لطف و احسانت پدر و مادرم به قربانت من کجا و ولایتت زینب لطف و جود و عنایتت زینب شد زبانزد حکایتت زینب بوده از دین حمایتت زینب شد فدای ره خدا جانت پدر و مادرم به قربانت گرچه دل خسته ایم و بیماریم در گلستان تو چنان خاریم ما ز حب و مهر تو سرشاریم شکرلله که ما تو را داریم همه عالم ریزه خور خوانت پدر و مادرم به قربانت تویی تو صاحب کرم زینب بنگر دیده ی ترم زینب سوی کوی تو می پرم زینب از حریمت کجا روم زینب منم از جمله مستمندانت پدر و مادرم به قربانت تو که نوربخش عالمین بودی مرتضی را نور دو عین بودی لحظه لحظه به شور و شین بودی دم آخر یاد حسین بودی جان فدای پیکر بی جانت پدر و مادرم به قربانت دیده ای رحلت پیمبر را بعد از احمد غربت حیدر را پشت در ناله های مادر را ناله و سوز دو برادر را سوزد این دل ز رنج و حرمانت پدر و مادرم به قربانت دیدی آتش به آشیانه زدند مادرت را به تازیانه زدند بین کوچه چه وحشیانه زدند دست و بازو، به کتف و شانه زدند شد شهیده مادر نالانت پدر و مادرم به قربانت دیدی دست پدر ز کین بستند دشمنان قلب مرتضی خستند بعد احمد از علی بگسستند پهلوی مادر تو بشکستند همه دل ها بود پریشانت پدر و مادرم به قربانت بعد بابا رنج و محن دیدی جگر پاره ی حسن دیدی لخته های خون به لگن دیدی تیرباران آن بدن دیدی ریخت از دیده اشک چشمانت پدر و مادرم به قربانت با حسین داغ کربلا دیدی درد و غم، رنج و ابتلا دیدی تو شهیدان سر جدا دیدی سر پاکان به نیزه ها دیدی بر زمین پاره های قرآنت پدر و مادرم به قربانت کس چو تو در جهان ملال ندید رنج و غم را به جان و دل نخرید دیده ای شمر سر از حسین برید در کنار سر حسین خندید جان فدای گریه ی پنهانت پدر و مادرم به قربانت زینب ای غم رسیده خواهر او دیدی از کین بریده شد سر او دیده‌ای بر زمین تو پیکر او آمدی قتلگه تو در بر او سوزد این دل بر دل سوزانت پدر و مادرم به قربانت دیدی آتش به خیمه ها زده‌اند سر پاکان به نیزه ها زده‌اند تازیانه به بچه ها زده‌اند سیلی از کین رقیه را زده‌اند سوختی با لاله‌های عطشانت پدر و مادرم به قربانت دیدی آن دشمنان به جای کمک زد صبوری تو به سنگ محک زده زخم تو را ز کینه نمک کودکی ظالمانه خورده کتک سوختی تو همره یتیمانت پدر و مادرم به قربانت دیده ای تا نام حسین بردند کودکان حسین کتک خوردند همه گل ها ز کینه پژمردند دو گلش زیر بوته ها مردند بر زمین پیکر عزیزانت پدر و مادرم به قربانت خطبه ی تو یزید رسوا کرد مشت او را بین همه وا کرد محشر آن خطبه ی تو برپا کرد پشت خصم حسین را تا کرد خطبه ات شد جنگ نمایانت پدر و مادرم به قربانت بوده ای زینبا تو در تب و تاب شدی از غصه لحظه لحظه تو آب دیده ای کوفه، شهر شام خراب دخت زهرا کجا و بزم شراب چوب می‌زد به پیش چشمانت پدر و مادرم بقربانت من کجا و جود و سخای تو شامل من لطف و عطای تو در دل من بود ولای تو شد (رضای) خدا رضای تو بوده ام من همیشه مهمانت پدر و مادرم به قربانت @yaghubianreza
ای گلبن باغ ولا، نور دل خیرالنسا هستی تو جان مرتضی، مولاتنا زینب مدد از نسل پاک حیدری، از گلشن پیغمبری آیینه ی زهرا نما، مولاتنا زینب مدد بر فاطمه نور دو عین، جان علی اخت الحسین پیغمبرکرب و بلا، مولاتنا زینب مدد چون فاطمه هستی صبور، دشمن شکن هستی غیور ای دختر شیر خدا، مولاتنا زینب مدد عالم بود مهمان تو، شرمنده ی احسان تو سرمنشأ جود و سخا، مولاتنا زینب مدد آورده ام بر تو پناه، بر من ز رحمت کن نگاه ای درد عالم را دوا، مولاتنا زینب مدد گر روسیاه و گر بدم، با دعوت تو آمدم آورده بر تو التجا، مولاتنا زینب مدد جانم فدای غربتت، دشمن شکسته حرمتت امشب به لب دارم نوا، مولاتنا زینب مدد چون فاطمه غم دیده ای، ظلم فراوان دیده ای ای خواهر غم مبتلا، مولاتنا زینب مدد ای عمه ی صاحب زمان، بشنیده ای زخم زبان در کوفه و شام بلا، مولاتنا زینب مدد ای زینت نام حسین، بودی تو همگام حسین در سرزمین کربلا، مولاتنا زینب مدد تو داغ اکبر دیده ای، صد پاره پیکر دیده ای شد کشته ی جور و جفا، مولاتنا زینب مدد شش ماهه اصغر دیده ای، ببریده حنجردیده ای شد پرپر از تیر بلا، مولاتنا زینب مدد پرپر بدیدی یاس را، نقش زمین عباس را شددستش از پیکر جدا، مولاتنا زینب مدد جسم برادر دیده ای، در خون شناور دیده ای دیدی سرش بر نیزه ها، مولاتنا زینب مدد آتش به خیمه دیده ای، سرها به نیزه دیده ای دیدی تو رنج و ابتلا، مولاتنا زینب مدد دیدی تو اندر شهر شام، سنگ می‌زدند از روی بام بر سر و روی شهدا، مولاتنا زینب مدد رفتی تو در شام خراب، در مجلس بزم شراب همراه دیگر اسرا، مولاتنا زینب مدد دیدی که می‌خورد از جفا، بر لعل لب های اخا چوب یزید بی حیا، مولاتنا زینب مدد بر زخم دل می زد نمک، بر بچه ها می زد کتک آن دشمن دور از خدا، مولاتنا زینب مدد @yaghubianreza
دختر زهرای اطهر زینبم از غم داغ حسین جان بر لبم دیده‌ام من رنج و داغ و ابتلا روز عاشورا به دشت کربلا دیده ام شد اربا.اربا اکبرش قد خمیده آمده بابا برش دیده ام در کربلا قحطی آب گریه ها و ناله ی طفل رباب دیده‌ام قنداقه ای را پر ز خون حنجر اصغر بدیدم غرق خون دیده ام بی دستی عباس را پرپر از کینه گلان یاس را دیده‌ام شمر از کمر خنجر کشید از حسینم بین مقتل سر برید دیده ام با دست آن نامردها پیکرش پامال سم اسب ها دیده ام من آن شهید سرجدا در میان موج خون زد دست و پا دیده ام آتش زدند بر خیمه ها دیده ام سرها به روی نیزه ها دیده ام نامردمان جای کمک می زدند بر آل پیغمبر کتک بر روی گل جوهر نیلی زدند غم نصیبان را ز کین سیلی زدند دم به دم یاد وداع آخرم یاد آن در خون شناور پیکرم سینه ام لبریز از رنج و محن یادگاری دارم از او پیرهن لحظه ی آخر منم در شور و شین شادم از این که روم سوی حسین با دل سوزان و مالامال عشق می شوم من زینت شهر دمشق یا (رضا) دست تو را گیرم ولی تو بمان تا روز آخر با علی هر که گریان گل پیغمبر است روز محشر دستگیرش حیدر است @yaghubianreza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا