۵۳
(اربعین)
آمده خواهرت،زینب دلغمین
شده ام یا حسین،زائر اربعین
ای برادر حسین۲
من به تاب و تبم،خواهرت زینبم
جان من یا حسین،رسیده بر لبم
ای برادر حسین۲
در کنار توام،دیده گریان تو
شده ام یا حسین،من پریشان تو
ای برادر حسین۲
از غم داغ تو،ریزم اشک از بصر
گویمت یا حسین،با تو شرح سفر
ای برادر حسین۲
دیده ام بعد تو،آتش خیمه را
پیکر بر زمین،سر روی نیزه را
ای برادر حسین۲
دشمنت بعد تو،زخم ما زد نمک
از ستم می زدند،بر رقیه کتک
ای برادر حسین۲
کودکان تو را،بی بهانه زدند
بر یتیمان تو،تازیانه زدند
ای برادر حسین۲
بعد تو یا حسین،گشته ام من اسیر
کوفه با خطبه ام،بوده ام من امیر
ای برادر حسین۲
ای برادر حسین،امان از شهر شام
بر سر و روی ما،می زدند سنک ز بام
ای برادر حسین۲
دیده ام ظلم و کین،من به شام خراب
خونجگر گشته ام،من به بزم شراب
ای برادر حسین۲
تو به تشت طلا،دم زدی از خدا
بر لبانت یزید،زد به چوب جفا
ای برادر حسین۲
از رقیه مپرس،ای عزیز خدا
قبر او شد حسین،کنج ویرانسرا
ای برادر حسین۲
ای گل فاطمه،از تو شرمنده ام
او شهیده شد و،من هنوز زنده ام
ای برادر حسین۲
کن دعا حاجتم،بگیرم یا حسین
در کنار مزار،بمیرم یا حسین
ای برادر حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_کربلاست
#زبانحال_حضرت_زینب_اربعین
#اربعین
@yaghubianreza
۵۴
(اربعین)
ای برادر زینب هستم
بهر تو جان بر لب هستم
میهمان تو در اربعینم
یاد غم های تو دلغمینم
ای برادر برادر حسین جان۲
آمدم من دیده گریان
قامت خم دل پریشان
در کنار تو زینب نشسته
با دل خون و قلب شکسته
ای برادر برادر حسین جان۲
با تو گویم من چه دیدم
زان همه ماتم خمیدم
دیده ام آتش خیمه ها را
رأس پاک تو بر نیزه ها را
ای برادر برادر حسین جان۲
کودکانت بی بهانه
دشمنت زد تازیانه
زخم ما را عدویت نمک زد
بر یتیمانت هر دم کتک زد
ای برادر برادر حسین جان۲
ای برادر در اسیری
کوفه کردم من امیری
بین خطبه در آن شهر کوفه
رأس پاکت به نی زد شکوفه
ای برادر برادر حسین جان۲
دیده ام من کینه ی شام
بر سر و رو سنگ ز هر بام
بهر ما شام غم پر بلا بود
بدتر از روز کرب و بلا بود
ای برادر برادر حسین جان۲
برده در شام خرابم
او سوی بزم شرابم
دم زدی یا حسین تو ز محبوب
بی حیا زد به لب های تو چوب
ای برادر برادر حسین جان۲
یا حسین از خواهر خود
تو مپرس از دختر خود
قلب زینب از این غم کبابه
دخترت مانده کنج خرابه
ای برادر برادر حسین جان۲
یا حسین شرمنده هستم
بعد تو من زنده هستم
کن دعا تا که حاجت بگیرم
در کنار مزارت بمیرم
ای برادر برادر حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#اربعین
#سبک_علقمه_دریای_خون_شد
@yaghubianreza
۵۵
(اربعین)
برادر من،هستم غمینت
کنار قبرت،در اربعینت
حسین جان خواهر تو زینبم من
از غم داغ تو جان بر لبم من
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
آمده ام من،با چشم گریان
کنار قبرت،با قلب سوزان
کن نگاهی به من ای نور دیده
کنارت آمدم قامت خمیده
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
کنار قبرت،خونجگرم من
بهر تو گویم،از سفرم من
بعد تو عدو آتش زد به خیمه
سر پاک تو را زد روی نیزه
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
برادر من،زخمم نمک خورد
سکینه ی تو،هر دم کتک خورد
عدو زد کودکان را بی بهانه
گه به کعب نی و گه تازیانه
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
بعد از تو مولی،رفتم اسیری
حسین به کوفه،کردم امیری
زمان خطبه ام در شهر کوفه
سر پاک تو زد بر نی شکوفه
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
با تو چه گویم،از کینه ی شام
بر ما زدند سنگ،از روی هر بام
حسین در شهر شام خون شد دل من
شرر زد دشمنت بر حاصل من
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
چه ها کشیدم،در شام ویران
بزم شراب و،طفلان گریان
زدی در تشت زر تو دم ز محبوب
یزید بی حیا زد بر لبت چوب
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
بهر غم تو،دلم کبابه
جا ماند رقیه،کنج خرابه
کنار سر تو ای نور دیده
رقیه دخترت گشته شهیده
برادر برادر مظلوم حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_گل_حیدر_عزیز_زهرا
#اربعین
@yaghubianreza
۵۶
(اربعین)
بنگر حسین جان دلغمینم
مهمان تو در اربعینم
برادرم من زینب هستم
بنگر که در تاب و تب هستم
از سوز غم جان بر لب هستم
مظلوم عالم یا حسین جان۳
من دیده گریان تو هستم
من دل پریشان تو هستم
راه تو را پویم برادر
عطر تو را بویم برادر
شرح سفر گویم برادر
مظلوم عالم یا حسین جان۳
بعد از تو زد آتش به خیمه
رأس تو را زد روی نیزه
رخساره ها آن دم محک خورد
زخم همه طفلان نمک خورد
نام تو را برد و کتک خورد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
برادرم رفتم اسیری
در کوفه من کردم امیری
رفتم به سوی کوفه و شام
اما امان از کینه ی شام
سنگ می زدند بر ما ز هر بام
مظلوم عالم یا حسین جان۳
دلخسته از شام خرابم
گریان آن بزم شرابم
تو دم زدی حسین ز محبوب
عدو به لب های تو زد چوب
لب های تو گردیده مضروب
مظلوم عالم یا حسین جان۳
مپرس تو از سه ساله دختر
شرمنده گشته از تو خواهر
جایش در آن ویرانسرا شد
ویرانه اش ماتمسرا شد
بزم عزای او به پا شد
مظلوم عالم یا حسین جان۳
گویم حسین قلب شکسته
از زندگی گردیده خسته
هستی تو مولی و امیرم
دعا نما حاجت بگیرم
کنار قبر تو بمیرم
مظلوم عالم یا حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_نور_دیده_ی_پیمبر
#سبک_من_مانده_ام_تنهای_تنها
#اربعین
@yaghubianreza
۵۷
(اربعین)
حسین جان زینب دلخسته هستم
کنار تو دخیل گریه بستم
ز داغ تو غمینم
کنارت اربعینم
برادرجان حسینم۲
کنارت خواهر تو زینبم من
به یاد تو حسین جان بر لبم من
رسیدم دیده گریان
کنار تو پریشان
برادرجان حسینم۲
به تو شرح سفر گویم برادر
ز قلب پر شرر گویم برادر
زدند آتش به خیمه
سرت بر روی نیزه
برادرجان حسینم۲
زدند بعد تو ما را بی بهانه
گهی با کعب نی گه تازیانه
به زخم ما نمک خورد
سکینه ات کتک خورد
برادرجان حسینم۲
ز بعد تو برفتم من اسیری
به کوفه کرده ام مولی امیری
سرت در شهر کوفه
روی نی زد شکوفه
برادرجان حسینم۲
امان از کوفه و از مردم شام
زدند سنگ ستم از روی هر بام
شد از غم خون دل من
شرر زد حاصل من
برادرجان حسینم۲
پر از کینه همه شام خراب است
دل خون من از بزم شراب است
زدی تو دم ز محبوب
عدو زد بر لبت چوب
برادرجان حسینم۲
مکن شرمنده مولی خواهر خود
مپرسی از رقیه دختر خود
صبوری را نشان داد
سرت را دید و جان داد
برادرجان حسینم۲
دگر از زندگانی خسته ام من
بگویم با دل بشکسته ام من
تویی مولی امیرم
دعا کن که بمیرم
برادرجان حسینم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گلی_از_گلشن_آل_عبایی
#سبک_سلام_ای_بهترین_ارباب_دنیا
#اربعین
@yaghubianreza
۵۸
(اربعین)
برادرم خواهر تو زینبم
کنار تو رسیده جان بر لبم
از غم تو به تابم و در تبم
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
زائر تو به روز اربعینم
کنار قبر تو حسین غمینم
بشنو تو سوز و ناله ی حزینم
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
در اربعین آمده دیده گریان
دلم بود از بهر تو پریشان
شرح سفر گویم به آه و افغان
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
بعد از شما آتش به خیمه ها زد
رأس شهیدان روی نیزه ها زد
از کینه اش سیلی به بچه ها زد
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
بعد از تو دشمنت مرا محک زد
دشمن تو بر زخم من نمک زد
سکینه و رقیه را کتک زد
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
در هر کجا آتش زبانه می زد
بر کودکانت بی بهانه می زد
گه کعب نی گه تازیانه می زد
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
بعد از تو رفته زینبت اسیری
بودم برای تو حسین سفیری
کردم به کوفه جای تو امیری
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
روز مرا عدو نموده چون شام
چه ها کشیده ام به کوفه و شام
سنگ می زدند بر ما ز روی هر بام
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
شام خراب و اهل تقوا کجا
دخت علی کنار اعدا کجا
بزم شراب و دخت زهرا کجا
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
در تشت زر تو دم زدی ز محبوب
یزید بی دین بر لب تو زد چوب
از کینه لب های تو گشته مضروب
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
جا مانده در ویرانسرا رقیه
در راه تو شده فدا رقیه
بر هر لبی شور و نوا رقیه
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
ای که تویی تا زنده ام امیرم
دعا نما تا حاجتم بگیرم
کنار قبر تو حسین بمیرم
آه
قبر تو باشد
برابر من
برادر من۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حسین_سرباز_ره_دین_بود
#اربعین
@yaghubianreza
۵۹
(اربعین)
در اربعین تو برادر آمدم سویت
عطر و بوی جنان دهد حسین من کویت
پر گشته صحرا یا حسین از عطر دلجویت
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
من دیده گریان آمدم در اربعین تو
گردیده ام مظلوم عالم من غمین تو
در کربلای تو شدم من همنشین تو
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
در اربعین آمده ام بر تو خبر گویم
کنار قبر تو حسین شرح سفر گویم
شرح سفر را بر تو با اشک بصر گویم
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
ای نور چشم فاطمه جانم فدای تو
محشر کبری بعد تو شد کربلای تو
حسین من آتش زدند بر خیمه های تو
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
خونجگر و غرق محن من بچه ها دیدم
آتش کینه و جفا بر خیمه ها دیدم
سر تو را حسین من بر نیزه ها دیدم
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
اهل حرم این جا حسین من محک خورده
زخم من و اهل حرم این جا نمک خورده
سکینه و رقیه ات این جا کتک خورده
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
بعد از تو ای برادرم روزم شده چون شام
بردند ما را به اسیری کوفه و در شام
بر سر و روی ما زدند با سنگ ز روی بام
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
ذکر لبم شد یا حسینم آه و واویلا
بزم می و نامحرمان و زینب کبری
خون گریه کرده در کنارت دختر زهرا
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
در تشت زر رأس تو را دیدم حسین من
با دیدن سر تو نالیدم حسین من
اشک از بصر بهر تو باریدم حسین من
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
برادرم در تشت زر دم زدی از محبوب
یزید بی حیا ز کینه بر لبت زد چوب
شد لب تو ای گل فاطمه ز کین مضروب
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
جا مانده پیکر رقیه کنج ویرانه
اهل حرم بهر رقیه ی تو گریانه
تسلی دلم فقط اشک یتیمانه
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
حسین من از داغ تو بنگر که پیرم من
دعا نما کنار تو حاجت بگیرم من
کنار قبر تو حسین من بمیرم من
هستم به تاب و تب
جانم بود بر لب
من زینبم زینب۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ناظم
#اربعین
@yaghubianreza
دوبیتی
رباعی
ما پیروان مرتضاییم
دل بسته ی آل عباییم
در اربعین تو حسین جان
جاماندگان کربلاییم
◾️
ای پنجمین نور خداوند تعالی
درد دو عالم را کند نامت مداوا
مولای عالم یا حسین از لطف داور
در اربعین گردیده ام مهمان زهرا
◾️
شاملم گردیده باز احسان تو
اربعین گردیده ام مهمان تو
آمدم با دست خالی سوی تو
یا حسین دست من و دامان تو
◾️
قلب خونین دیده گریان دل غمین
از کرامات خداوند مبین
ای گل زهرای اطهر یا حسین
گشته ام مهمان تو در اربعین
◾️
تمام عالم امشب دل غمین است
همه دل ها ز غم اندوهگین است
رسیده کربلا غمدیده زینب
عزاداران مولا، اربعین است
◾️
برادرجان رسیده خواهر تو
بگریم بر گلان پرپر تو
عزیز فاطمه بودم به گریه
چهل منزل به همراه سر تو
◾️
نگاهم کن برادر دل غمینم
پس از تو یاحسین جان بی معینم
منم زینب که با قدِّ خمیده
یگانه زائرت در اربعینم
◾️
تمام عالم امشب دلغمین است
همه دل ها ز غم اندوهگین است
رسیده کربلا غمدیده زینب
عزاداران مولی اربعین است
◾️
برادرجان رسیده خواهر تو
بگریم بر گلان پرپر تو
عزیز فاطمه بودم به گریه
چهل منزل به همراه سر تو
◾️
نگاهم کن برادر دلغمینم
پس از تو یا حسین جان بی معینم
منم زینب که با قد خمیده
یگانه زائرت در اربعینم
◾️
الا ای ماه در خون آرمیده
کنار قبر تو زینب رسیده
به روز اربعینم زائر تو
بشویم مرقدت با اشک دیده
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
زائر کوی تو گشته زینبت
زینب خونین دل و جان بر لبت
آمدم تا گویمت شرح سفر
این سفر بر جان زینب زد شرر
من بمیرم از برای غربتت
دشمن بی دین شکسته حرمتت
بعد تو آتش زدند بر خیمه ها
رأس پاک تو به روی نیزه ها
رأس تو دیدم حسین خون شد دلم
سوز داغت زد شرر بر حاصلم
دیده همراه سکینه دخترت
بین مقتل پاره پاره پیکرت
یک طرف دیدم پر از خون اکبرت
یک طرف در پشت خیمه اصغرت
یک طرف پرپر گلان یاس را
دیده ام بی دست و سر عباس را
ای برادر پیش چشم خواهرت
پایمال اسبها شد پیکرت
خواهرت دید آن سر دور از بدن
پیکرت را دید بی غسل و کفن
بعد تو بر زخم من خورده نمک
بر رقیه دشمن تو زد کتک
کودکان را بی بهانه می زدند
کعب نی یا تازیانه می زدند
چهره ها را جوهر نیلی زدند
بر یتیمان حسین سیلی زدند
تا همه گشتیم بر دشمن اسیر
بر یتیمان تو شد ظلم کثیر
آه و واویلا ز ظلم کوفیان
وای از دشنام و از زخم زبان
تا سرت دیدم به نی خون شد دلم
من زدم سر را به چوب محملم
ظلم بی حد شد به ما در شهر شام
می زدند سنگ ستم از روی بام
وای از رنج و غم شام خراب
آل پیغمبر کجا؟ بزم شراب
این مصیبت زد به جان من شرر
قاری قرآن کجا و تشت زر
تا لبان تو دم از محبوب زد
بر لبانت بیحیا با چوب زد
تو مپرس از من ز حال دخترت
آن سه ساله دختر غم پرورت
ای برادر از تو من شرمنده ام
دخترت جان داده و من زندهام
پیش چشم غم رسیده خواهرت
دفن شد کنج خرابه دخترت
سوختم از این همه رنج و محن
داغ او آتش زده بر جان من
بعد تو از زندگی سیرم حسین
از غم هجر تو می میرم حسین
سوخت قلب عالمی از این رثا
از زبان من سخن گفته (رضا)
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
دوباره شیعه ی مولا غمین شد
که روز سوز و داغ اربعین شد
به یاد کاروان غم بگریم
به یاد آن همه ماتم بگریم
صدای کاروان با ناله آید
گل و پروانه و آلاله آید
تمامی زائرین کربلایند
دچار محنت و رنج و بلایند
تمام کاروان در تاب و در تب
بیامد قافله سالار زینب
کنار قبر داغش تازه گردید
غم او بیش از اندازه گردید
بگفتا ای حسینم من غریبم
شده از سوز داغت غم نصیبم
ز جا برخیز ای نور دو دیده
که زینب خواهرت از ره رسیده
برایت از سفر گویم برادر
چه ها دیده حسین غمدیده خواهر
ببین قدم ز داغ تو خمیده
کسی مانند زینب غم ندیده
خودم دیدم علی اکبرت را
گلوی پر ز خون اصغرت را
خودم دیدم که آن روح پر احساس
دو دستانش قلم گردیده عباس
خودم دیدم که شمر از روی کینه
نشسته اِی حسینم روی سینه
خودم دیدم که شمر خنجر کشیده
خودم دیدم شده حنجر بریده
خودم دیدم رخ تو لاله گون شد
زمین کربلا دریای خون شد
خودم دیدم زدند آتش به خیمه
سرت دیدم برادر روی نیزه
خودم دیدم عدویت وحشیانه
که می زد کعب نی یا تازیانه
خودم دیدم فغان و گریه ها را
خودم دیدم سر بر نیزه ها را
خودم دیدم به شهر کوفه و شام
عدو می زد ز کین سنگ از لب بام
عدو بر زخم های ما نمک زد
من و طفلان، تمامی را کتک زد
خودم دیدم که با یک چوب خزان
عدو می زد لب قاری قرآن
خودم دیدم که در کنج خرابه
رقیه دفن گردیده شبانه
برادرجان غمم بسیار باشد
ولی تنها غمم دلدار باشد
سراپا رنجم و دردم حسین جان
چگونه بی تو برگردم حسین جان
از این عالم دگر بعد تو سیرم
دعا کن یا حسین دیگر بمیرم
حسین جان ای تو سر تا پا کرامت
بده بر این (رضا) شور ولایت
از او کن دستگیری جان حیدر
بگیر دست (رضا) را روز محشر
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
خواهرت زینب رسیده در بر تو یا حسین
آمده بهر زیارت خواهر تو یا حسین
گرچه بودم دور از تو یا حسین یک اربعین
همسفر بودم به هر جا با سر تو یا حسین
در کنار رأس خونین تو ای خون خدا
بوده ام من یاور و همسنگر تو یا حسین
یادم آمد قامتت با دیدن اکبر خمید
تا که دیدی اربا اربا اکبر تو یا حسین
دیده ام با قلب سوزان و دل پر آذرم
در کنار اکبرت چشم تر تو یا حسین
دیده ام افتاده ساقی حرم بی دست و سر
در کنار علقمه سرلشکر تو یا حسین
گریه های بی صدا کردم به همراه رباب
دیده گریانم به یاد اصغر تو یا حسین
من به روی خود نیاوردم ولی خون شد دلم
ناله کردم در وداع آخر تو یا حسین
از بلندی دیده ام ای یاس خوشبوی علی
شمر دون از کین بریده حنجر تو یا حسین
روز عاشورای خونین ای گل ختم رسل
دیده ام غلتان به خون من پیکر تو یا حسین
ای برادر پیکر پاکت بدیدم بر زمین
بر روی نیزه بدیدم من سر تو یا حسین
موقع رفتن برادر با دل خون گشته ام
آمدم در قتلگه من در بر تو یا حسین
ای برادر در کنار پیکر خونین تو
گریه ها کرد از برایت دختر تو یا حسین
ای برادر در میان قتلگاه پر ز خون
سوختم من در کنار مادر تو یا حسین
ای برادر وقت رفتن از زمین کربلا
بر زمین دیدم گلان پرپر تو یا حسین
ای برادر در سفر به کوفه و شام بلا
در کنار محملم دیدم سر تو یا حسین
سوختم، آتش گرفتم ای برادر نیمه شب
دفن شد کنج خرابه دختر تو یا حسین
ای برادر بعد تو از زندگانی خسته ام
کن دعا تا که بمیرد خواهر تو یا حسین
این (رضا) عبد و غلام خواهرت زینب بود
تو کرم کردی و شد خاک در تو یا حسین
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
زینب دل خسته هستم دل غمین
گشته ام من زائرت در اربعین
یا حسین گرچه غمین و خسته ام
در کنار مرقدت بنشسته ام
از سفر قامت خمیده آمدم
سوی تو ای نور دیده آمدم
آمدم من از سفر با شور و شین
زیر لب گویم فدایت یا حسین
سوزم و با آه و با اشک بصر
بهر تو گویم حسین شرح سفر
بعد تو خون شد دل اهل حرم
زد شرر بر حاصل اهل حرم
آتشی در خیمه ها افروختند
کودکان بی گناهت سوختند
بعد تو سیلی زدن آزاد شد
ای برادر خون دل سجاد شد
کودکان را وحشیانه می زدند
کعب نی یا تازیانه می زدند
روی شان را جوهر نیلی زدند
یا حسین بر کودکان سیلی زدند
غنچه های تو همه پژمرده اند
زیر بوته دو گل از تو مردهاند
پرپر از کین غنچه های یاس بود
علقمه نقش زمین عباس بود
زخم ما را دشمنت می زد نمک
اهل بیتت را عدو می زد کتک
بهر تشییع جنازه آمدند
اسب ها با نعل تازه آمدند
شد به دست قوم اشقی الاشقیا
پیکرت پامال سم اسبها
ای عزیز زینب ای صد پاره تن
پیکرت را خاک صحرا شد کفن
گویمت از کوفیان بی حیا
بی وفا بی غیرت و پر مدعا
کوفیان چنگ و نی و دف می زدند
جای عرض تسلیت کف می زدند
روز دشمن را نمودم من سیاه
یکه و تنها شدم بر تو سپاه
روز دشمن با بیانم تار شد
دشمن دور از خدایت خوار شد
تا که دیدم رأس تو خون شد دلم
زان سبب سر را زدم بر محملم
گویم از نامردمان شهر شام
سنگ بر ما می زدند از روی بام
زین مصیبت گشته ام چون شمع آب
دختر زهرا کجا؟ بزم شراب
رو به روی من یزید بی حیا
رو به روی او یکی تشت طلا
ناگهان دیدم سرِ از تن جدا
مرگ خود را خواستم من از خدا
سوخت جان زینبت ای نور عین
چوب می زد بر لبانت یا حسین
از سه ساله دخترت منما سؤال
سوی جنت رفت با شوق وصال
ای برادر از تو من شرمندهام
دخترت جان داده و من زندهام
من بمیرم بر سه ساله دخترت
دفن او شد شب به سان مادرت
دیگر از این زندگی سیرم حسین
کرده داغ تو زمین گیرم حسین
هدیه ای دِه یا حسین بر این (رضا)
دستگیری کن ز او روز جزا
هرچه باشد عبد درگاه شماست
عاشق صحن و سرای کربلاست
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
ای برادرجان حسین من از اسارت آمدم
سوی دشت کربلا بهر زیارت آمدم
کن نظر بر حال خواهر از سفر برگشته ام
با دلی خون، سوز دل، ای همسفر برگشتهام
خیز و بنگر سوی تو ای نور دیده آمدم
چشم گریان رفتم و قامت خمیده آمدم
ای برادر کس چو من رنج و غم و ماتم ندید
آن قدر گویم قدم خم گشته مویم شد سپید
ای برادر زین مصیبت خورده ام خون جگر
بوده ام در این سفر با قاتل تو همسفر
عصر عاشورا زدند آتش تمام خیمه ها
جمله سرهای شهیدان را زدند بر نیزه ها
ای برادر کودکان را ظالمانه می زدند
گاه کعب نی گهی با تازیانه می زدند
بین مقتل تا بدیدم پیکرت افروختم
در کنار پیکر صد پاره ی تو سوختم
یک طرف افتاده بود دست علمدارت حسین
یک طرف در خیمه از غم سوخت بیمارت حسین
یک طرف دیدم به موج خون علی اکبرت
یک طرف با حنجر خونین علی اصغرت
دشمن بی دین تو زخم مرا میزد نمک
هر زمان نام تو را بردم مرا میزد کتک
ای برادر کوفیان چنگ و نی و دف می زدند
در کنار رأس پر خونت همه کف می زدند
صوت قرآن تو برد از زینب تو دل حسین
ناگهان سر را زدم بر چوبه ی محمل حسین
من چه گویم ای برادر از مصیبتهای شام
بر اسیران میزدند سنگ ستم از روی بام
ای برادر زین مصیبت گشته ام چون شمع آب
خواهر غمدیده ات زینب کجا بزم شراب
رو به رویش رأس پاک تو در آن تشت طلا
چوب می زد بر لبانت آن یزید بی حیا
صبر من کم گشت و با چشمان گریانم حسین
چاک کردم زین مصیبت ها گریبانم حسین
ای برادر از امانت داری ام شرمندهام
دخترت جان داده و من در کنارت زنده ام
ای برادر تا ز جام وصل تو شد جرعه نوش
در کنار رأس پاک تو رقیه شد خموش
شعله بر عالم زدم سر تا به پا افروختم
در کنار پیکر پاک رقیه سوختم
از خود و از زنده بودن بی تو سیرم یا حسین
کن دعایم بعد تو دیگر بمیرم یا حسین
یا حسین جان عرض حال من بود در این رثا
دستگیری کن به حق مادرم از این (رضا)
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
من زینبم مظلوم عالم
جان بر لبم مظلوم عالم
بنگر به حال من غمینم
زائر تو در اربعینم
ای که تو هستی آبرویم
کنار تو به گفتگویم
بعد تو زینب خونجگر شد
یاد غم تو دیده تر شد
بعد تو آتش زد به خیمه
رأس تو را زد روی نیزه
زخم مرا دشمن نمک زد
بر کودکان تو کتک زد
زد بر یتیمان بی بهانه
آن بی حیا با تازیانه
بعد تو من رفتم اسیری
در کوفه من کردم امیری
با خطبه ام غوغا نمودم
دشمن تو رسوا نمودم
ای وای من از شام ویران
خون شد دل ما و یتیمان
از ظلم و کین قلبم شکستند
دستان طفلان تو بستند
دشمن شرر زد حاصل من
برادرم خون شد دل من
برده عدو آرام جانم
در مجلس نامحرمانم
دیدم سرت در تشت زر بود
سکینه ی تو دیده تر بود
تو دم زدی هردم ز محبوب
زد بر لب تو بی حیا چوب
خون دلم از شام بلا بود
بدتر ز ظلم کربلا بود
برگشتهام در کربلایت
کنار تو گریم برایت
بنما دعا حاجت بگیرم
کنار قبر تو بمیرم
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
من خواهر غریب تو زینبم
کنار قبر تو به تاب و تبم
زائر تو گردیده ام اربعین
هستم کنار قبر تو دل غمین
آمده ام حسین من از سفر
زده به جان من غم تو شرر
حسین من آمده ام دیده تر
زینب تو بعد تو شد خونجگر
بعد تو آتش زده اند به خیمه
دشمن تو سرت زده به نیزه
زخم مرا دشمن تو نمک زد
بر خواهران و کودکان کتک زد
اهل حرم را زده بی بهانه
ز جور و کینه ها به تازیانه
بعد تو رفته زینبت اسیری
اما به کوفه کردهام امیری
با خطبه ام غوغا نمودم حسین
دشمن تو رسوا نمودم حسین
به لب بود شور و نوایم حسین
خون جگر از شام بلایم حسین
روز مرا کرده عدو همچو شام
سنگ زدند بر همه از روی بام
قلب مرا ز کینه بشکسته اند
دست یتیمان تو را بسته اند
برد ز ظلم و کین همه اسیران
با دست بسته بزم نامحرمان
رو به روی یزید تشت زر بود
برای تو سکینه دیده تر بود
سرت حسین داخل تشت طلا
زد به لب تو چوب آن بی حیا
عزیز زهرا دم زدی ز محبوب
آن بی حیا زد به لبان تو چوب
ندیده ای که من چه ها دیده ام
حسین من، رنج و بلا دیده ام
بعد تو صبر زینبت کم شده
قامت من ز داغ تو خم شده
آمده حاجتم بگیرم حسین
در ره عشق تو بمیرم حسین
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza
برادر غریب من من زینب هستم
کنار قبر خاکی ات جان بر لب هستم
کنار قبر تو حسین من دل غمینم
زائر قبر تو حسین در اربعینم
با چشم گریان آمدم ای نور دیده
کنار قبر تو منم قامت خمیده
از سفر شام بلا برگشتهام من
سوی حریم کبریا برگشته ام من
با تو بود این گفتگویم ای برادر
شرح سفر با تو بگویم ای برادر
بعد از تو زد دشمن ز کین آتش به خیمه
رأس تو را آن بی حیا زد روی نیزه
برادرم بعد از تو خون گشته دل من
ظلم عدو شرر زده بر حاصل من
بعد از تو دشمن زخم خواهر را نمک زد
بر کودکان و بر یتیمانت کتک زد
اهل حرم را دشمنت زد بی بهانه
گاهی به کعب نی گهی با تازیانه
ای نور دیده بعد تو رفتم اسیری
اما به کوفه خواهرت کرده امیری
با خطبه ی غرای خود غوغا نمودم
من دشمنانت را حسین رسوا نمودم
بدتر ز ظلم کربلا شام بلا بود
ظلم و ستم بر ما به پنهان و ملا بود
هر لحظه ظلم شامیان برما عیان بود
ناموس تو در بین آن نامحرمان بود
مست غرور از کین یزید بی حیا بود
رأس تو یا مولا در آن تشت طلا بود
در تشت زر جان امیرالمؤمنین بود
گریان بابای غریبش ساجدین بود
ای قاری قران زدی تو دم ز محبوب
می زد به لب هایت یزید بی حیا چوب
دیدم کنار تشت زر ماه مدینه
می زد به صورت زین غم و ماتم سکینه
بر من دعا کن یا حسین حاجت بگیرم
من در کنار قبر پاک تو بمیرم
#رضا_یعقوبیان
#اربعین
@yaghubianreza