eitaa logo
(طور عشق)رضا یعقوبیان
8.8هزار دنبال‌کننده
4 عکس
3 ویدیو
1.5هزار فایل
متن اشعار و مدایح، مرثیه ها، سرودها و نوحه های حضرات معصومین علیهم السلام شماره تماس ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ @Yaghoubian1
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۱ (حضرت سکینه س) تو دخت پادشاه عالمینی بر زینب و کلثوم نور عینی گل رباب و دختر حسینی دخت خون خدا سفیر کربلا راحت شدی از رنج و غم ها رفتی ز دنیا سوی عقبی مولاتی حضرت سکینه۲ همراه عمه دیده ای کربلا دیدی ز دشمن ظلم و جور و جفا اکبر بدیدی شده اربا اربا حسین بی پسر شد ز غم خونجگر شد دیدی حسین قامت خمیده کنار اکبرش رسیده مولاتی حضرت سکینه۲ اصغر بدیدی روی دست بابا از عطش افتاده دگر از نوا زد تیر کین بر گلویش بی حیا عطش چاره شده گلو پاره شده مادر او در فکر آب است خونجگر از غمش رباب است مولاتی حضرت سکینه۲ این گونه غربت را نمودی احساس می ریخت از دو دیده ی تو الماس وقتی که افتاد هر دو دست عباس جان او فدا شد فرق او دو تا شد دیدی پدر را در کنارش با دل خون شد بی قرارش مولاتی حضرت سکینه۲ دیدی حسین تنها شده به میدان در گرد او لشکر ستاده حیران شدی برای غربتش تو گریان وای از این غربتش شکستند حرمتش شمر لعین سویش دویده رأس پدر از کین بریده مولاتی حضرت سکینه۲ @yaghubianreza
۳۲ (حضرت سکینه س) تو سکینه دخت،شاه دین حسینی بر عزیز زهرا،نور هر دو عینی تو گل ولا هستی یاد کربلا هستی مولاتی سکینه۲ در کنار زینب،کربلا تو دیدی تو ز کودکی ات،غیر غم ندیدی راحت شدی از غم ها می روی تو از دنیا مولاتی سکینه۲ دیدی علی اکبر،گشته اربا اربا کشته ی ستم شد،جان ام لیلا قامت حسین خم شد صبر او دگر کم شد مولاتی سکینه۲ روی دست بابا،دیدی علی اصغر با تیر ستم شد،پاره پاره حنجر شد درد عطش چاره شد گلوی او پاره مولاتی سکینه۲ غربت پدر را،کرده ای تو احساس تا که از تن افتاد،هر دو دست عباس جان او فدا گردید فرق او دو تا گردید مولاتی سکینه۲ در گوشه ی میدان،دیدی گل زهرا شد نقش زمین از،ظلم و کین اعدا او روی زمین افتاد سر بر روی خاک بنهاد مولاتی سکینه۲ دیده ای که دشمن،سوی او دویده از ستم بگردید،رأس او بریده خون شد جگر زینب جان او بود بر لب مولاتی سکینه۲ @yaghubianreza
۳۳ (حضرت سکینه س) سکینه ی بنت الحسین،در کربلا بودی غرق عزا بودی یاد غریبی اش تو در،شور و نوا بودی غرق عزا بودی زینب از این ظلم و ستم،دیدی شده غمگین از این غم سنگین با رنج و داغ و غصه ها،تو آشنا بودی غرق عزا بودی دیدی میان خیمه ها،طفلان همه عطشان با دیده ی گریان با العطش گوی حرم،در خیمه ها بودی غرق عزا بودی دیدی علی اکبرش،صد پاره پیکر شد در خون شناور شد در صبر همچون زینبین،بر حق رضا بودی غرق عزا بودی دیدی علی اصغرش،با تیر کین پرپر صد پاره شد حنجر وقتی که خون فواره زد،آن دم کجا بودی غرق عزا بودی دیدی تو در کرب و بلا،غربت شده احساس فرق دو تا عباس بهر عموی مهربان،غم مبتلا بودی غرق عزا بودی دیدی تو در کرب و بلا،حسین شده تنها در بین دشمن ها با غربت آل علی،تو آشنا بودی غرق عزا بودی دیدی تو در کرب و بلا،او بر زمین افتاد سر روی خاک بنهاد وقت شهادت حسین،در نینوا بودی غرق عزا بودی دیدی که شمر بی حیا،خنجر کشید از کین زینب شده غمگین وقتی برید حنجر او،با شهدا بودی غرق عزا بودی @yaghubianreza
۳۴ (حضرت سکینه س) مولاتی سکینه تو گل باغ ولایی از نسل علی دخت شه کرب و بلایی تو رمز حیاتی،فاطمه صفاتی همگام رقیه،زینب جلواتی مولاتی سکینه۲ دیدی ز عدوی پدرت جور و جفا را همراه همه اهل حرم کرب و بلا را دیده ای تو پرپر،شد گلان چیده زان همه مصیبت،قامتت خمیده مولاتی سکینه۲ دیدی گل لیلا ز ستم گوشه ی میدان در راه گل باغ ولایت شده قربان دیدی علی اکبر،آن شبه پیمبر از کینه ی دشمن،گشته پاره پیکر مولاتی سکینه۲ دیدی روی دست پدر آن لاله ی پرپر پاره شده از تیر عدو حنجر اصغر زین غم و مصیبت،خون دل رباب است روی دست بابا،اصغرش به خواب است مولاتی سکینه۲ پیچیده بدیدی همه جا عطر گل یاس دیدی که فتاده به زمین دو دست عباس دست او جدا شد،جان او فدا شد با عمود آهن،فرق او دو تا شد مولاتی سکینه۲ دیدی که فتاده به زمین نور دو عین است در مقتل خون لشکر دون گرد حسین است دیدی که عدویش،سوی او دویده دشمن با شقاوت،رأس او بریده مولاتی سکینه۲ @yaghubianreza
۳۵ (حضرت سکینه س) تو سکینه نور دو عین هستی دختر شاه عالمین هستی از تبار آل رسول الله همه ی هستی حسین هستی آه و واویلا آه و واویلا۳ تو گلی از گلشن دین بودی شیعیان را حبل متین بودی بهر داغ کرب و بلا بانو همه ی عمر خود حزین بودی آه و واویلا آه و واویلا۳ همره عمه کربلا دیدی آه و ناله ز خیمه ها دیدی تو ز عمه زینب و کلثومت ناله و گریه بی صدا دیدی آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای غرق خون تن اکبر آن که باشد شبیه پیغمبر زده آتش به قلب بابایت از جفا دشمن ستم گستر آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای غربت علی اصغر شد شهید تیر ستم آخر با دستان حرمله ی بی دین تیر کین پاره کرد از او حنجر آه و واویلا آه و واویلا۳ دیدی پرپر شده گلان یاس ریزد اشک تو همچنان الماس دیده ای شد جدا ز پیکر او هر دو دست عموی تو عباس آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای تو به روز عاشورا غریب عالم بشده تنها از روی زین ذوالجناح پدرت فتاده بین لشکر اعدا آه و واویلا آه و واویلا۳ دیده ای قلب او دریده شده سر بابا ز کین بریده شده دیده ای در کنار پیکر او قامت زینبش خمیده شده آه و واویلا آه و واویلا۳ @yaghubianreza
۳۶ (حضرت سکینه س) من سکینه گل،گلشن پیغمبرم دختر حسین و،از تبار حیدرم بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ نور چشم زینب،دختر مرتضایم دیده ام کربلا،همراه عمه هایم بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام که اکبر،نور چشمان لیلا با تیغ دشمنان،گردیده اربا اربا بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ بر دست بابایم،دیدم علی اصغر با تیر حرمله،گردیده پاره حنجر بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ در علقمه دیدم،دست سقا افتاده عمویم اباالفضل،کام عطشان جان داده بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام عمه را،جانش رسیده بر لب در وداع آخر،ناله می زند زینب بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام پدرم،گشته تنهای تنها غرق خون افتاده،بین لشکر اعدا بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام پدرم،از صدر زین فتاده مظلوم دو عالم،سر بر زمین نهاده بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام پرده ی،حرمت او دریدند او در موج خون و،به سوی او دویدند بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام شمر دون،خنجر از کین کشیده رأس پاک پدر،را از قفا بریده بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ دیده ام دشمنش،بر زخم ما نمک زد کنار پیکرش،هر دم ما را کتک زد بر زهرا نور عینم،من دختر حسینم۲ @yaghubianreza
۳۷ (حضرت سکینه س) سکینه منم بر حسین نور عین کنار حرم بوده در شور و شین به سان رقیه چنان عمه ها به دشت بلا بوده ام با حسین سکینه منم همنشین حسین۲ سکینه منم نوگل مصطفی که جدم بود حضرت مرتضی چنان من کسی رنج و ماتم ندید کنار پدر بوده ام کربلا سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم گل ام لیلا علی فتاده زمین نور دل ها علی امید حرم پیش چشم حسین شده از ستم اربا اربا علی سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم که تشنه علی اصغر است روی دست بابا چو گل پرپر است زده حرمله بر گلوی علی ز تیر ستم غرق خون حنجر است سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم که هستی ام البنین ز ظلم و ستم گشته نقش زمین به هنگام برگشتن از علقمه فتاده دو دست از یسار و یمین سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم پدر را که تنها بود به دوش پدر کوه غم ها بود بدیدم فتاده به روی زمین پدر غرق خون بین اعدا بود سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم عدو حرمتش را درید سوی قتلگه دشمنش می دوید بدیدم که شمر خنجرش را کشید گلوی حسین را ز کینه برید سکینه منم همنشین حسین۲ بدیدم پدر می زند دست و پا زند مادرش فاطمه را صدا بدیدم چو اهل حرم محشری تنش مانده زیر سم اسب ها سکینه منم همنشین حسین۲ @yaghubianreza
۳۸ (حضرت سکینه س) من سکینه از تبار حیدر و پیغمبرم دختر مظلوم عالم نور چشم مادرم نور عینم بر حسین۲ همچو زینب عمه جانم پاکم و معصومه ام چون رقیه خواهر مظلومه ام مظلومه ام نور عینم بر حسین۲ بوده ام همراه بابای غریبم کربلا دیده ام از دشمنان دین حق رنج و بلا نور عینم بر حسین۲ در دم مرگم به یاد کربلا جان بر لبم یاد غم ها و غریبی حسین و زینبم نور عینم بر حسین۲ دیده ام غرق به خون نور دل لیلا شده اربا اربا پیکرش در روز عاشورا شده نور عینم بر حسین۲ دیده ام غرق به خون بر دست بابا اصغر است از ستم با تیر کینه پاره پاره حنجر است نور عینم بر حسین۲ دیده ام در علقمه سقا زمین افتاده است دستش افتاده زمین در راه دین جان داده است نور عینم بر حسین۲ دیده ام در کربلا بابای من تنها شده خونجگر از این مصیبت زینب کبری شده نور عینم بر حسین۲ دیده ام بابای من از روی زین افتاده است صورت خود را به روی خاک غم بنهاده است نور عینم بر حسین۲ دیده ام دشمن ز بابا پرده ی حرمت درید بر روی سینه نشست و رأس بابا را برید نور عینم بر حسین۲ دیده ام دشمن به زخم عمه ها می زد نمک در کنار پیکر بابای خود خوردم کتک نور عینم بر حسین۲ دیده ام اهل حرم را بی بهانه می زدند بر یتیمان کعب نی یا تازیانه می زدند نور عینم بر حسین۲ (مرحوم توحیدی) @yaghubianreza
۳۹ (حضرت سکینه س) سکینه هستم،نور دو عینم عزیز زهرا،جان حسینم هستم سکینه از تبار حیدرم من در خلق و خو چون دختر پیغمبرم من نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ من دیده با اشک،کرب و بلا را کشیده بر دوش،رنج و بلا را من دیده ام غرق به خون شد پور لیلا جسم علی اکبرش شد اربا اربا نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که تشنه،طفل رباب است مادر به خیمه،در فکر آب است دیدم به روی دست بابا علی اصغر با تیر کین حرمله شد پاره حنجر نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که دست،سقا فتاده جان به ره دین،لب تشنه داده دیدم که دستان عمو از تن جدا شد با تیغ کین دشمنان فرقش دو تا شد نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که بابا،تنهای تنهاست غریب و بی کس،در بین اعداست دیدم گل زهرا ز روی زین فتاده صورت خود را روی خاک غم نهاده نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم ز بابا،حرمت دریدند او بین مقتل،سویش دویدند دیدم که شمر بی حیا خنجر کشیده سر حسین بابای مظلومم بریده نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ دیدم که بابایم دست و پا زد مادر خود را،در خون صدا زد دیدم که بابایم شده تشییع جنازه در زیر سم اسب ها با نعل تازه نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ در وقت مردن،خون شد دل من داغش شرر زد،بر حاصل من در لحظه های آخرم جان بر لب هستم به یاد غم های حسین و زینب هستم نور دو عینم،جان حسینم بنت الحسینم۲ @yaghubianreza
۴۰ (حضرت سکینه س) من سکینه دختر،گل زهرایم حسین نوه ی فاطمه و(بر علی نور دو عین)۲ لحظه ی آخر عمرم شده ام جان بر لب یاد غم های گل فاطمه عمه زینب دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ همره بابایم،بوده ام کرب و بلا همه دم از دشمن(دیده ام رنج و بلا)۲ دیده ام غرق به خون اکبر لیلا شده است خونجگر از غم او زینب کبری شده است دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ روی دست پدرم،دیده ام طفل رباب در کنار مادر(شده او تشنه ی آب)۲ دیده ام طفل گل فاطمه را عطشان است مادرش از غم آن طفل صغیر گریان است دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ دیده ام غرق به خون،اشجع الناس شده جدا از پیکر او(دست عباس شده)۲ دیده ام دست اباالفضل علی افتاده در ره دین خداوند مبین جان داده دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ دیده ام در میدان،پدرم تنها شد بین آن لشکریان(همدمش غم ها شد)۲ دیده ام غرق به خون روی زمین افتاده صورتش را به روی خاک زمین بنهاده دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ دیده ام دشمن دین،حرمتش را بدرید از ره ظلم و ستم(سوی مقتل بدوید)۲ دیده ام دشمن دین خنجر خود را بکشید از قفا رأس گل فاطمه را او ببرید دیده ام کرب و بلا،از عدو جور و جفا۲ @yaghubianreza
۴۱ (حضرت سکینه س) گل گلزار دینم،دختری بی قرینم بهر بابای مظلوم،عمریه دلغمینم بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم وقت رفتن ز دنیا،جان من بر لب آمد بر پدر گریه کردم،یادم از زینب آمد بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیده ام کربلا را،ماتم و ابتلا را من ز دشمن بدیدم،ظلم و جور و جفا را بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم غرق خون بر روی خاک،دیده ام پور لیلا شده با تیغ کینه،اکبرم اربا اربا بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم روی دستان بابا،دیده ام اصغرش را تیر کین بر گلویش،غرق خون حنجرش را بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیده ام دست سقا،از تن او جدا شد در ره دین و قرآن،جان سقا فدا شد بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم کربلا گشته غوغا،دیده ام بین اعدا پدرم بی معین است،او غریب است و تنها بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیده ام از روی زین،بر زمین او فتاده صورتش را به روی،خاک صحرا نهاده بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیدم از ظلم و کینه،حرمتش را دریدند روی سینه نشسته،سر او را بریدند بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیده ام بین مقتل،پدرم دست و پا زد لحظه ی آخرش او،مادرش را صدا زد بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم دیده ام دل پریشان،دیده ام چشم گریان پیکر بی سر او،شده پامال اسبان بر گل زهرا نور عینم سکینه ام بنت الحسینم @yaghubianreza
۴۲ (حضرت سکینه س) من سکینه گل باغ دینم نور چشمان اهل یقینم یا سکینه سکینه سکینه۲ جان من بر لب من رسیده کس چو من رنج و ماتم ندیده یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام ماتم کربلا را همچو بابا غم و ابتلا را یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام کربلا پور لیلا از ستم گشته او اربا اربا یا سکینه سکینه سکینه۲ روی دست پدر دیدم اصغر از ستم گشته او پاره حنجر یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام دست سقا فتاده در ره دین حق جان بداده یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام دستش از تن جدا شد فرق او با عمودی دوتا شد یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام شد پدر کوه غم ها بین میدان غریب است و تنها یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام از فرس او فتاده صورتش را روی خاک نهاده یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام حرمتش را دریدند سوی او از ستم می دویدند یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام خنجرش را کشیده بی حیا شمر سرش را بریده یا سکینه سکینه سکینه۲ از ستم زخم ما را نمک زد دشمن از کینه ما را کتک زد یا سکینه سکینه سکینه۲ کودکان را زدند وحشیانه گه به کعب نی و تازیانه یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام کربلا چشم گریان پیکرش گشته پامال اسبان یا سکینه سکینه سکینه۲ @yaghubianreza
۴۳ (حضرت سکینه س) سکینه ام من از تبار حیدر هستم نور دل فاطمه و پیغمبر هستم منم سکینه،گل مدینه۲ در لحظه های آخرم جان بر لبم من یاد غم حسین و اشک زینبم من منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام همراه بابا کربلا را از دشمنان دین حق رنج و بلا را منم سکینه،گل مدینه۲ در روز عاشورا بدیدم پور لیلا برادرم علی اکبر اربا اربا منم سکینه،گل مدینه۲ بر دست بابا دیده ام من اصغرش را دیدم ز تیر کینه پاره حنجرش را منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام در علقمه افتاده عباس بی دست و سر گردیده و جان داده عباس منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام در کربلا بابا غریب است بهر همه اهل حرم او بی شکیب است منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام مظلوم عالم گشته تنها غرق به خون افتاده او در بین اعدا منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام که پدرم از فرس افتاد صورت غرق خون خود بر خاک بنهاد منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام پرده ی حرمتش دریدند آن مردم بی دین سوی مقتل دویدند منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام شمر لعین خنجر کشیده رأس حسین فاطمه از کین بریده منم سکینه،گل مدینه۲ بعد از پدر زخم مرا دشمن نمک زد تا نام او بردم مرا از کین کتک زد منم سکینه،گل مدینه۲ من دیده ام دشمن بی دین وحشیانه بر کودکان او زند با تازیانه منم سکینه،گل مدینه۲ @yaghubianreza
۴۴ (حضرت سکینه س) تو گل گلشن ولایی،یا سکینه یادگار کرب و بلایی،یا سکینه بر همه نور دو عینی،دخت شاه عالمینی کربلا کنار زینب،همدم امام حسینی وقت مرگت یا سکینه،جان تو رسیده بر لب یاد سوز داغ بابا،بوده ای به یاد زینب دیده ای تو یا سکینه،علی اکبر گل لیلا با تیغ ستمگران شد،پیکر او اربا اربا دیده ای رو دست بابا،غرق خون علی اصغر با تیر حرمله ی پست،شده اصغر پاره حنجر دیده ای سقای طفلان،دستش از ستم جدا شد در ره عترت و قرآن،تن پاک او فدا شد دیده ای میان میدان،پدرت گردیده تنها پدرت نقش زمین و،گرد او گرفته اعدا دیده ای بابای مظلوم،از روی فرس فتاده صورت غرق به خونش،به روی زمین نهاده دیده ای ز دشمنان شد،حرمت حسین دریده بی حیا دشمن مولی،به سوی مقتل دویده دیده ای که شمر بی دین،خنجرش از کین کشیده سر پاک پدرت را،او به موج خون بریده دیده ای وقت اسیری،زخم تان هر دم نمک خورد به کنار سر بابا،رقیه چون تو کتک خورد @yaghubianreza
۴۵ (حضرت سکینه س) من سکینه گل،گلشن احمدم هدیه ای بر حسین،از سوی سرمدم سکینه نور عین یادگار حسین همره عمه ها،دیده ام کربلا بر من و اهل بیت،شده جور و جفا سکینه نور عین یادگار حسین در سپهر ولا،من چنان کوکبم یاد داغ پدر،شده جان بر لبم سکینه نور عین یادگار حسین دیده ام غرق خون،علی اکبر شده علی با تیغ کین،پاره پیکر شده سکینه نور عین یادگار حسین روی دست پدر،دیده ام اصغرش ز تیر حرمله،پاره شد حنجرش سکینه نور عین یادگار حسین دیده ام بر زمین،دست سقا فتاد در ره دین حق،تشنه لب جان بداد سکینه نور عین یادگار حسین دیده ام بی کس و،شده تنها حسین شده نقش زمین،بین اعدا حسین سکینه نور عین یادگار حسین دیده ام دشمنش،حرمتش را درید بی حیا با شتاب،سوی مقتل دوید سکینه نور عین یادگار حسین دیده ام شمر دون،خنجرش را کشید سر پاک حسین،از قفایش برید سکینه نور عین یادگار حسین دیدم آتش زدند،همه ی خیمه ها سر پاک پدر،بر روی نیزه ها سکینه نور عین یادگار حسین دشمن بی حیا،زخم ما زد نمک بعد داغ پدر،خورده طفلان کتک سکینه نور عین یادگار حسین @yaghubianreza
۴۶ (حضرت سکینه س) من سکینه نور عینم نور چشمان حسینم در خصالم چو خیر النسایم معنی فجر و نور هل اتایم یا سکینه سکینه سکینه۲ من گل گلزار دینم شیعه را حبل المتینم با پدر کربلا دیده ام من یادگار گل چیده ام من یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام من کربلا را رنج و داغ و ابتلا را وقت مردن به تاب و تبم من زان همه غصه جان بر لبم من یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام من که برادر شد گرفتار ستمگر دیده ام کربلا پور لیلا پیکرش شد ز کین اربا اربا یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام عطشان برادر گشته گریان بهر اصغر دیده ام همچو گل گشته پرپر از ستم گشته او پاره حنجر یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام من اشجع الناس بر زمین افتاده عباس دیده ام دستش از تن جدا شد جان او در ره دین فدا شد یا سکینه سکینه سکینه۲ دیده ام در بین میدان می درخشد ماه تابان دیده ام که پدر گشته تنها غربتش کربلا گشته معنا یا سکینه سکینه سکینه۲ دیدم از زین او فتاده سر به روی خاک نهاده کربلا حرمت او دریدند از قفا رأس او را بریدند یا سکینه سکینه سکینه۲ @yaghubianreza
۴۷ (حضرت سکینه س) هستم سکینه،ماه مدینه منم میان،خلق بی قرینه بر علی و زهرا نور دو عینم سکینه دختر امام حسینم سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ بر فاطمه من،نور دو عینم از نسل حیدر،جان حسینم کربلای حسین مأوای من شد کنار قتلگاهش جای من شد سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم چو عمه،کرب و بلا را دیدم ز دشمن،جور و جفا را دیده ام که اکبر عزیز لیلا ز تیغ کینه گشته اربا اربا سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم که تشنه،طفل رباب است بر غربت او،دلم کباب است روی دست بابا دیدم که اصغر ز تیر حرمله شد پاره حنجر سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم عمو در،علقمه افتاد سقای بی دست،لب تشنه جان داد دیده ام که دستان او جدا شد با عمود آهن فرقش دوتا شد سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم که بابا،اسیر غم هاست در بین دشمن،تنهای تنهاست دیده ام از فرس زمین فتاده صورتش روی خاک غم نهاده سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم که حرمت،از او دریدند از ظلم و کینه،سویش دویدند شمر بی حیا خنجرش کشیده از قفا سر بابا را بریده سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ دیدم که آتش،زدند به خیمه سر پدر را،بر روی نیزه زخم ما را عدو هر دم نمک زد کنار قتلگه ما را کتک زد سکینه دخت بی مثل و قرینه۲ @yaghubianreza
۴۸ (حضرت سکینه س) ای شیعیان هستم سکینه دختر بی مثل و قرینه دختر شاه عالمینم بر فاطمه نور دو عینم یاور و همدم حسینم بنت الحسینم من سکینه۳ هنگام مرگ در شور و شینم یاد غم بابا حسینم این لحظه در تاب و تبم من یاد غمش جان بر لبم من گریان اشک زینبم من بنت الحسینم من سکینه۳ من دیده ام کرب و بلا را چون عمه ها رنج و بلا را در این سفر جز غم ندیدم از دشمنان چه ها کشیدم در نزد زهرا روسپیدم بنت الحسینم من سکینه۳ من دیده ام علی اکبر با تیغ کین شد پاره پیکر دیدم عزیز ام لیلا از ظلم و کین شد اربا اربا خونین جگر گردیده بابا بنت الحسینم من سکینه۳ این غم به قلبم زد شراره حنجر طفلی گشته پاره بر دست بابا علی اصغر با تیر کین شد پاره حنجر چون غنچه ای گردیده پرپر بنت الحسینم من سکینه۳ دیدم فتاده اشجع الناس نقش زمین گردیده عباس دیدم دو دست او جدا شد فرق سرش از کین دوتا شد در راه دین جانش فدا شد بنت الحسینم من سکینه۲ دیدم حسین گردیده تنها غرق به خون در بین اعدا دیدم که حرمتش دریدند به سوی مقتلش دویدند ز کینه رأسش را بریدند بنت الحسینم من سکینه۳ @yaghubianreza
۴۹ (حضرت سکینه س) سکینه دخت شاه عالمینم عزیز و نور چشمان حسینم گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ سپهر دین حق را کوکبم من به وقت مرگ خود جان بر لبم من گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ به زهرا و علی نور دو عینم به دشت کربلا من با حسینم گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم با پدر کرب و بلا را به دوش خود کشیدم من بلا را گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم کربلا شد پور لیلا ز تیغ دشمنانش اربا اربا گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ روی دست پدر دیدم که اصغر ز تیر حرمله شد پاره حنجر گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم غرق خون شد اشجع الناس شهید کینه گشته عمو عباس گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم دست او از تن جدا شد به راه دین حق جانش فدا شد گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم که پدر بی کس و تنهاست ز ظلم و کین اسیر کوه غم هاست گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم حرمت او را دریدند همه لشکر سوی مقتل دویدند گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم بی حیا خنجر کشیده سر بابای مظلومم بریده گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم که پدر افتاده صد چاک سرش بر نیزه و پیکر روی خاک گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ بدیدم کربلا با چشم گریان تن بی سر شده پامال اسبان گل باغ مدینه که هستم بی قرینه سکینه ام سکینه۲ @yaghubianreza
۵۰ (حضرت سکینه س) سکینه دخت شاه عالمینم من بر گل فاطمه نور عینم من همدم و همسنگر حسینم آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ از نسب علی مرتضایم من یادگار داغ کربلایم قامت خم از کینه ی اشقیایم آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ در آسمان دین حق کوکبم لحظه ی آخرم به تاب و تبم یار غم حسینم و زینبم آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیده ام ز کینه ی اشقیا اکبر عزیز و نور چشم لیلا از ستم دشمن شد اربا اربا آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیده ام در کربلا اصغرش دیدم روی دست پدر پرپرش با تیر کینه پاره شد حنجرش آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیده ام دست عمو جدا شد فرقش ز تیغ کینه ها دوتا شد جانش به راه دین حق فدا شد آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیده ام پدر غریب و تنها در گوشه ای میان جمع اعدا میان قتلگه بگشته غوغا آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیده ام حرمت او دریدند در قتلگه به سوی او دویدند از ستم و کینه سرش بریدند آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ من دیدم این صحنه به چشم گریان مظلوم عالمین ز ظلم عدوان پیکر او شد پایمال اسبان آه منم سکینه گل مدینه منم سکینه۲ @yaghubianreza
۵۱ (حضرت سکینه س) سکینه ام دختر شاه عالمین هستم بر مرتضی و فاطمه نور دو عین هستم دختر و همسنگر و یاور حسین هستم ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ همره عمه و پدر کرب و بلا دیدم در کربلا من غربت خون خدا دیدم از دشمن دین خدا رنج و بلا دیدم ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ هستم سکینه در سپهر دین حق کوکب در لحظه های آخرم هستم به تاب و تب افتاده ام یاد حسین و خواهرش زینب ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ من دیده ام غلتان به خونش گل لیلا شد برادرم با تیغ دشمن اربا اربا شد قامت خمیده در کنارش قد بابا شد ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ من دیده ام بر روی دست پدرم اصغر گردیده همچون نوگل نشکفته ای پرپر با تیر کین حرمله پاره شده حنجر ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ من دیده ام دست عموجانم جدا گردید با یک عمود آهنین فرقش دوتا گردید در راه دین مصطفی جانش فدا گردید ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ من دیده ام بابای مظلومم شده تنها بر روی دوش او نشسته کوهی از غم ها نقش زمین گشته پدر در گرد او اعدا ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ من دیده ام در کربلا عمه ی غمدیده من دیده ام با دست دشمن گل شده چیده سر پدر را دیده ام از کینه ببریده ز بس که والایم عزیز زهرایم سکینه مولاتی۲ @yaghubianreza
دوبیتی رباعی سکینه دخت شاه عالمین است سفیر کربلا چون زینبین است ز نسل احمد و زهرا و حیدر گلی از گلشن مولا حسین است ◾️ سکینه دختر خون خدایی به رنج و درد و غمها آشنایی گلی از گلشن مظلوم عالم چنان زینب سفیر کربلایی ◾️ تو نجل مصطفایی یا سکینه گل خیرالنسایی یا سکینه صفای خانه ی مولا حسینی سفیر کربلایی یا سکینه ◾️ امید عالمینی یا سکینه عزیز زینبینی یا سکینه ز نسل حیدر و زهرای اطهر گل باغ حسینی یا سکینه @yaghubianreza
گل باغ ولایی یا سکینه چو زینب با وفایی یا سکینه سکینه! مرتضی را نور عینی عزیز فاطمه، دخت حسینی به دریای شرف تو در نابی ز نسل مصطفی جان ربابی گلی از گلشن آل عبایی تو تالی گل خیر النسایی صفای بیت مولای غریبی به سان عمه جانت غم نصیبی تو دیدی کربلا و رنج و ماتم کنار عمه در ماه محرم چنان زینب صبوریت عجیب است تو دیدی یوسف زهرا غریب است تو دیدی کربلا، گل های پرپر به دست دشمن بی دین کافر تو دیدی غرق خون جسم برادر که گشته اربا اربا پاره پیکر تو دیدی اکبر در خون تپیده کنار پیکرش بابا رسیده تو گشتی زین مصیبت زار و محزون که شد قنداقه ی اصغر پر از خون تو دیدی غرق در خون حنجرش را کنار خیمه دیدی مادرش را تو دیدی اصغر ششماهه جان داد به روی دست بابا امتحان داد تو دیدی خجلت سقای طفلان سرافراز است در بین شهیدان تو دیدی دست او از تن جدا شد به راه دین حق جانش فدا شد بدیدی تو لب عطشان عباس تو دیدی تیر بر چشمان عباس تو دیدی که عمو فرقش شکسته کنار پیکرش بابا نشسته تو دیدی کشته ماه علقمه را شنیدی عطر و بوی فاطمه را تو دیدی که پدر شد قامتش خم شد از داغ برادر صبر او کم تو دیدی بر زمین افتاده پرچم تو دیدی غربت مظلوم عالم تو دیدی که پدر جان بر لب آمد کنار خیمه گاه زینب آمد تو دیدی ناله‌های خواهرش را سرشک غم وداع آخرش را تو دیدی با برادر گفتگویش تو دیدی عمه می بوسد گلویش تو دیدی غربت و صوت حزینش که سنگ کینه بشکسته جبینش تو دیدی تیر کین قلبش دریده ز قلب نازنینش خون چکیده تو دیدی شمر بر سینه نشسته دل فرزند زهرا را شکسته تو دیدی شمر دون خنجر کشیده سر بابای مظلومت بریده تو دیدی آتش بر خیمه ها را سر بابا به روی نیزه ها را تو دیدی دیده گریان قلب سوزان تن بابا به زیر سم اسبان تو دیدی عمه ی قامت خمیده بزد بوسه به رگ های بریده تو دیدی بر یتیمان بی بهانه عدو می زد به کعب و تازیانه به زخم عمه ات دشمن نمک زد تو را و عمه هایت را کتک زد تو دیدی رنج و ماتم در اسیری تو دیدی در سفر رنج کثیری تو دیدی رنج و داغ و ابتلا را تو دیدی کوفه و شام بلا را تو دیدی که بزد در شهر کوفه سر بابا بروی نی شکوفه سر بابا به روی نی مقابل سرش را عمه زد بر چوب محمل عدو بنموده روزت را چنان شام بزد بر رویتان سنگ از لب بام دل تو زین مصیبت‌ها کباب است که جای عمه در بزم شراب است بسوزانده عدو از کین دل او شرر زد از ستم بر حاصل او یزید و روبرویش تشت زر بود میان تشت زر رأس پدر بود عزیز تو دم از محبوب می‌زد به لب هایش عدو با چوب می‌زد (رضایم) عبد درگاه سکینه که می گریم به یاد آن حزینه عزیز فاطمه دردم دوا کن نصیب نوکرت کرب و بلا کن @yaghubianreza
تو نور کبریایی یا سکینه ز نسل مصطفایی یا سکینه تویی بنت الحسین مظلومه ی دین گل زهرا نمایی یا سکینه گلی از بوستان آل یاسین تو با شرم و حیایی یا سکینه صفا بخشیده‌ای بر قلب شیعه ز بس که با صفایی یا سکینه دعا گردیده با تو آبرومند تو خود روح دعایی یا سکینه چو زهرا جده ی مظلومه ی خویش شفیعه در جزایی یا سکینه تویی مشکل گشای کل هستی پناه هر گدایی یا سکینه الا ای آبرومند دو عالم به درد ما دوایی یا سکینه نگاهی گر کنی بر ما ز رحمت ز دل عقده گشایی یا سکینه چنان نجمه، رباب و عمه هایت تو با غم آشنایی یا سکینه گل زهرا تو تا پایان عمرت به یاد کربلایی یا سکینه به هنگام بلا و رنج و ماتم تو محو کبریایی یا سکینه به یاد حنجر خشک و بریده همیشه در عزایی یا سکینه به یاد آن سر بر روی نیزه تو در شور و نوایی یا سکینه میان دشمن ملعون بی دین گرفتار بلایی یا سکینه شده مظلوم عالم پیش چشمت به راه دین فدایی یا سکینه تو دیدی رأس بابا را بریدند تو کردی گریه هایی یا سکینه کنار جسم سالار شهیدان اسیر اشقیایی یا سکینه زدند بر تو به کعب و تازیانه عجب ظلم و جفایی یا سکینه چو زینب در مسیر کوفه و شام سفیر کربلایی یا سکینه چه این عالم چه در صحرای محشر امید این (رضایی) یا سکینه @yaghubianreza
ای نور چشم زهرا یا حضرت سکینه از نسل آل طاها یا حضرت سکینه تو دختر حسینی جانان زینبینی مهر تو نقش دل ها یا حضرت سکینه ای نجل پاک خاتم رخشنده ای در عالم همچون مهی دلارا یا حضرت سکینه ای زینت مدینه کریمه ای، امینه ای روح و جان تقوا یا حضرت سکینه ای گلبن ولایت سر تا به پا عنایت عزیزه ای و والا یا حضرت سکینه سر تا به پا حیایی سرچشمه ی سخایی شفیعه ای به عقبی یا حضرت سکینه بر عمه نور عینی همسنگر حسینی از سوی حی یکتا یا حضرت سکینه ما ظلمت و تو نوری تو مایه ی سُروری ما قطره و تو دریا یا حضرت سکینه ما بر شما پناهیم محتاج یک نگاهیم نام تو ذکر لب ها یا حضرت سکینه در گلشن تو خارم بنگر به حال زارم افتاده ام من از پا یا حضرت سکینه هر چند بی بهایم امشب نما عطایم برات کربلا را یا حضرت سکینه با آه و دیده ی تر جسم علی اکبر دیدی تو اربا اربا یا حضرت سکینه آه پدر شنیدی در علقمه تو دیدی جدا دو دست سقا یا حضرت سکینه دیدی به چشم گریان بابا میان میدان مانده غریب و تنها یا حضرت سکینه دیدی به آه و افغان همراه با یتیمان در موج خون تو بابا یا حضرت سکینه دیدی که دست و پا زد فاطمه را صدا زد در زیر تیغ اعدا یا حضرت سکینه دیدی تو جسم بی سر در موج خون شناور بر روی نیزه سرها یا حضرت سکینه پیکر چاک دیدی غلتان به خاک دیدی صد پاره جسم بابا یا حضرت سکینه جانت رسید بر لب دیدی چو عمه زینب آتش به خیمه ها را یا حضرت سکینه دیدی ز داغ بابا در خیمه ها بلند است فریاد وا حسینا یا حضرت سکینه حق حسین ادا کرد تو را از او جدا کرد با تازیانه اعدا یا حضرت سکینه (رضا) غلام کویت گرفته عطر و بویت از لطف خاص زهرا یا حضرت سکینه @yaghubianreza