eitaa logo
عشاق‌الحسین¹²⁸
320 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4 فایل
. . . .🌱 خَرج‌ِتومی‌ڪُنَم‌دِلتَنگۍهایَم‌را .. بـہ‌اُمـیـدِدیـدارِڪَربُـبَـلـٰاۍِتـو..♥️؛) #اللهم‌الرزقنا‌حــرم شروع فعالیت ¹⁴⁰⁰.¹².¹⁵ ‌کپی‌باذکر‌صلوات‌برای‌ظهور‌آقا‌امام‌زمان🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ◾مسابقه بزرگ ایتا◾
شما هم بدون قرعه کشی برنده ✅ تابلو فرش حرم امام رضا(ع) ✅ حرز کبیر امام جواد(ع) روی پوست آهو باشید. بدون قرعه کشی👆 با قرعه کشی👇 ✅ نگین حرم امام حسین(ع) ✅ ساعت هوشمند😍 ✅ کلییی هدایای دیگه...... ابتدا روی لینک بزنید و در مسابقه شرکت کنید 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/118685888C5609b8107f
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین *کپی با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* 🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
یه الهی به‌رقیه؟💔🥲
غلامتان‌به‌من‌آموخت‌در‌میانه‌ی‌خون که‌روسیاهی‌مانیزراه‌حل‌دارد...
من ایرانمُ تو عراقی چه فراقی،چه فراقی :)💔
💔🥲
سلام‌بدیم‌به‌ارباب‌بی‌کفن‌مون :) السلـام‌عَلَی‌الحُسَین‌ و‌عَلیٰ‌علیِ‌بن‌الحُسَین ‌و‌عَلیٰ‌اَولاد‌الحُسَین و‌عَلیٰ‌اصحـاب‌الحُسَین‌علیه‌السلام💔!′
یه‌روایت‌داریم‌ از‌‌امام‌صادق‌که‌میگن‌ : هیچ‌چشمی‌بی‌اذن ما‌گریان‌نمیشه‌تااینکه‌خود آقا‌سیدالشهدا‌زانو‌به‌زانوی‌ محبش‌میشینه‌تو‌چشماش‌ نگاه‌‌میکنه‌ ، اون‌موقع‌اشکش‌میاد :)
یه الهی به رقیه؟):
(((((:💔
ﺑﺨﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ :🥺😟😖😖 ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﺍﯼ ﺣﺮﻡ آﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ‏( ﻉ‏)، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺻﺤﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ، ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺘﺮﺟﻤﺶ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﻠﻮﻍ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﻬﺎ ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ😳؟؟ ﮔﻔﺖ؛ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻻ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻠﻤﻮﻥ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺣﻞ ﺑﺸﻪ. ﮐﻪ ﺩﯾﺪم ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺮاﻭﺍﺗﺸﻮ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﺘﺮﺟﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ😢 ﺑﻌﺪ ﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﺩﺳﺘﺎﺵ ﻣﯿﻠﺮﺯﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻤﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ، ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻠﺞ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺠﺎیی، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﯾﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺭﺿﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ رو ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻀﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ، ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩ ﯾﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ آﻗﺎﺗﻮﻥ ﺑﮕﯿﺪ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﻢ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ آقا ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .. ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﻟﺮﺿﺎ. ﺍﮔﻪ ﺍﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮﯼ ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﮐﭙﯿﺶ ﮐﻦ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﮐﻨﻪ . ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ‏( ﻉ‏) ﻣﻦ ﮐﻪ به ﻋﺸﻖ ﭘﺎﺑﻮﺱ ﻣﻮﻻﻡ ﮐﭙﯽ ﮐﺮﺩﻡ اینو به اشتراک بزار و بدون قرار نیست پولی بهت برسه یا خبرخوشی فقط آدمهایی رو الان تو این لحظه یاد خداشون میندازی تا یادشون باشه خدا هست!!! قول میدی اگه خوندی تو هر گروه یا کانال هستی پخش کنی .🌱🤍
یکمی ثواب کنیم
یه‌الهی‌به‌رقیه؟
‌‌‌‌‌ودلم‌براےچشمانۍتنگ‌است‌ ڪھ‌آشوب‌دردل‌دشمن‌بہ‌پامیڪرد . .💔🌿!'
یه‌الهی‌به‌رقیه؟
دنیا‌نیاز‌داشت‌به‌یک‌سرپناه‌اَمن اینگونه‌بود‌که‌کرب‌و‌بلا‌آفریده‌‌شد♥️:) !
Mohammad Hossein Pooyanfar - Yare Delam (128).mp3
10.16M
میشه‌ازم‌راضی‌باشۍدردت‌بھ‌جونم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین حالمو چقدمضطرم میمیرم یه روز به عشق دیدن حرم😭💔
🗓 امروز روز اول ماه صفر است ↩️ به دليل اينكه ماه صفر یک ماه سنگين و پر از حزن و اندوه است↯ ▪️رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ▪️شهادت امام رضا علیه‌السلام ▪️شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام ▪️چهلم امام حسين علیه‌السلام به همين دليل از بزرگان سفارش شده كه اين ماه را با دادن صدقه آغاز كنيد ان شاءالله با دادن صدقه بلا و گرفتاری از همه شما و خانواده‌های محترمتان دور باشد 💢↶ دعای ایمنی از بلاها در ماه صفر دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود: 【یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ】 〖ای سخت نیرو و ای سخت‌گیر ای عزیز ای عزیز ای عزیز خوارند از بزرگی‌ات همه خلقت پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را ای احسان بخش ای نیکوکار ای نعمت بخش ای عطا ده ای که معبودی جز تو نیست منزهی تو به راستی من از ظالمانم اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم و همچنین نجات دهیم مؤمنان را و رحمت کند خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزه‌اش〗 ⤵️ اولین روز ماه صفر برای دفع بلا بخوانید↯ ◽️سوره حمد ◽️سوره انعام ◽️آیة الکرسی ◽️سوره توحید ↫◄ روایت است هر کس این روز را روزه بگیرد بیماری و مصیبت از او دور می‌شود. و حتماً نماز اول ماه قمری رو بخوانید تا از سنگینی ماه صفر و بلاها و اتفاقات دور باشید.
یه الهی به رقیه؟