#خودسازیباشهدا🌹
زنگ زد گفت:سامان همین الان
وسایلتو جمع کن، دو روز بریم قم
گفتم: بابک جان میشه چند روز
دیگه بریم؟گفت:نه همین الان!
با اصرارم که بود دوتایی راه
افتادیم از رشت رفتیم قم
اونجا ازش پرسیدم: بابک
این همه عجله و اصرار برای
چی بود؟!گفت: برای فرار از گناه!
اگه میموندم رشت، دچار یه
گناه میشدم برای همین اومدم
به حضرتمعصومه(س) پناه آوردم
👤به روایت رفیق شهید
#شهید_بابک_نوری
دیدی رفیق؟
👈🏾شهدا اینجوری از گناه فرار میکردن🏃♂
اون وقت ما گاهی با دستای خودمون خودمونو تو معرض گناه قرار میدیم🙂💔
#خودسازیباشهدا🌹
معلم جدید بی حجاب بود. مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین.
خانم معلم آمد سراغش.دستش را انداخت زیر چانه اش كه «سرت را بالا بگیر ببینم😠» چشم هایش را بست سرش را بالا آورد.
از كلاس زد بیرون . تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نكرده بود.
خونه که رسید گفت: دیگه نمی خوام برم هنرستان. – آخه برای چی ؟
معلم ها بی حجابن . انگار هیچی براشون مهم نیست.
میخوام برم قم؛ حوزه.
👤شهید مصطفی ردانی پور•.
یه پسره خوب از نگاه به صحنه ی حرام متنفرهههه
حاضره فرار کنه ولی یه لحظه هم نگاش به حرام نیوفتههه✖️🏃🏼♂
یه سوال
تو چقدر از نگاه به صحنه ی حرام متنفری؟!