فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
دل پر زخم زمین گفته کسی می آید
زده فریاد که فریاد رسی می آید.....🌱
#منتظر
#اَللهُمَّعَجِلْلِوَلیِکَالفَرَجْ 💔
--🌸--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--🌸--
https://eitaa.com/yahosein333
حیدرۍواربیاحیـدرڪرارزمان
جمکرانمنتظــرمنبرمردانہتوست
پردهبردارازاینمصلحتطولانے
کہجہانمعبدومنزلگہشاهانهتوست
اِشتیاقِتومَراسوخت کُجایی؟...
#(: اللهمعجللولیکالفرج••🌷
--🌸--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--🌸--
https://eitaa.com/yahosein333
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنویسیدامیددلزهــرامهدیسٺ
چارهڪارهمہمردمدنیامهدیسٺ(:
#اللهمعجللولیڪالفرج...🪴
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
صدای اذان را میشنوی؟
هم اکنون ست که
خدا صدایمان زده...
پاسخش را سر وقت دهیم
پاسخی که دیر داده شود
از بی معرفتی بنده است
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
⭕️ زنان بـی حجاب در قیامت ⭕️
امیرالمومنین علے (علیہ السلام) میفرماید: « روزے با فاطمہ (سلام اللہ علیهـا) محضر پیامبر خدا (صلے اللہ علیہ و آلہ و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت بہ شدت گریہ مے ڪند .
گفتم: پدر و مادرم بہ فدایت یا رسول اللهـ! چرا گریہ مے ڪنی؟
فرمود: یا علی! آن شب ڪہ مرا بہ معراج بردند ٬ گروهـے از زنان امت خود را در عذاب سختے دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اڪنون گریہ ام براے ایشان است.)
زنے را دیدم ڪہ از موے سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت مے جوشد.
زنے را دیدم ڪہ از زبانش آویزان ڪردہ اند و از آب سوزان جهـنم بہ گلوے او مے ریزند.
زنے را دیدم ڪہ از پستانش آویزان ڪردہ اند.
زنے را دیدم ڪہ دست و پایش را بستہ اند و مارهـا و عقربهـا بر او مسلط هـستند .
زنے را دیدم ڪہ ڪر و ڪور و لال بود و در تابوتے از آتش قرار داشت ڪہ مغز سرش از سوراخ هـاے بینے اش بیرون مے آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعہ قطعہ شدہ بود.
زنے را دیدم ڪہ ٬ ڪہ از پاهـایش در تنور آتشین جهـنم آویزان است.
زنے را دیدم ڪہ گوشت بدنش را با قیچے هـاے آتشین ریز ریز مے ڪنند .
زنے را دیدم ڪہ صورت و دستهـایش در آتش مے سوزد و امعا و احشاے داخلے اش را مے خورد.
زنے را دیدم ڪہ سرش سر خوڪ و بدنش بدن الاغ بود و بہ هـزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنے را بہ صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاہ او داخل مے شود و از دهـانش بیرون مے آید و فرشتگان عذاب عمودهـاے آتشین بر سر و بدن او مے ڪوبند.
حضرت فاطمہ (سلام اللہ علیهـا) عرض ڪرد : پدر جان ! این زنان در دنیا چہ ڪردہ بودند ڪہ خداوند آنان را چنین عذاب مے ڪند؟!
رسول خدا (صلے اللہ علیہ و آلہ و سلّم) فرمود:
دخترم ! زنے ڪہ از موے سرش آویختہ شدہ بود ٬ موے سر خود را از نامحرم نمے پوشاند.
زنے ڪہ از پستانش آویزان بود ٬ زنے است ڪہ از حق شوهـرش امتناع مے ورزیدهـ.
و زنے ڪہ از زبانش آویزان بود ٬ شوهـرش را با زبان اذیت مے ڪرد …
و زنے ڪہ گوشت بدن خود را مے خورد ٬ خود را براے دیگران زینت مے ڪرد و از نامحرمان پرهـیز نداشت.
و زنے ڪہ دست و پایش بستہ بود و مارهـا و عقربهـا بر او مسلط شدہ بودند ٬ بہ وضو و طهـارت لباس و غسل جنابت و حیض اهـمیت نمے داد و نظافت و پاڪیزگے را مراعات نمے ڪرد ٬ و نماز را سبڪ مے شمرد و مورد اهـانت قرار مے داد.
و زنے ڪہ ڪر و ڪور و لال بود ٬ زنے است ڪہ از راہ زنا بچہ بہ دنیا مے آورد و بہ شوهـرش مے گوید بچہ تو است.
و زنے ڪہ گوشت بدن او را با قیچے مے بریدند ٬ خود را در اختیار مردان اجنبے مے گذاشت.
و زنے ڪہ صورت و دستانش مے سوخت و او او امعا و احشاے داخلے خودش را مے خورد ٬ زنے است ڪہ واسطہ ڪارهـاے نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار مے گرفت .
و زنے ڪہ سرش مانند خوڪ و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زنے سخن چین و دروغگو بود.
و اما زنے ڪہ در قیافہ سگ بود و آتش از نشیمنگاہ او وارد و از دهـانش خارج مے شد ٬ زنے خوانندہ و حسود بود.
سپس فرمودند: واے بر زنے ڪہ هـمسرش از او راضے نباشد و خوشا بہ حال آن ڪہ هـمسرش از او راضے باشد.
بحارالانوار ٬ ج5 ٬ص69 - زبدہ القصص ٬ ص202
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
⭕️دعائى ڪہ بہ شيرينى مستجاب شد⭕️
ابراهـيم خليل (ع) روزى از منزل بيرون آمد بہ طرف صحرا و كرانہ دريا رفت و بہ سير و سياحت پرداخت ، با خود مى گفت : هـمہ اين موجودات متنوع و گلهـا و بلبلهـا و آبهـا و گياهـان و كوهـهـا، خداى يكتا را شناختہ اند و تسبيح او مى گويند، ولى اين بشر خيرہ سر حاضر نيست از بت پرستى دست بردارد. غرق در فكر بود، كہ ناگهـان چشمش بہ انسانى خورد، كہ در گوشہ اى مشغول نماز است ، ابراهـيم مثل عاشقى كہ بہ دنبال معشوق مى رود، بہ سوى آن شخص رفت (1)ابراهـيم كنار او مشغول نماز شد، تا او از نماز فارغ گرديد، ابراهـيم از او پرسيد براى چہ كسى نماز مى خوانى ؟ او گفت : براى خدا، ابراهـيم پرسيد: خدا كيست ؟ او گفت : خدا كسى است كہ تو و مرا آفريدہ است .
ابراهـيم دريافت كہ او خداى حقيقى را مى پرستد، بہ او فرمود: بسيار بہ تو علاقمند شدم ، روش تو را مى پسندم ، دوست دارم با تو باشم ، منزل تو كجاست ؟ تا هـرگاہ خواستم بہ زيارت تو آيم .
عابد گفت : منزل من آن سوى دريا است ، تو نمى توانى بہ آنجا بيائى .
ابراهـيم پرسيد: پس تو چگونہ از آب رد مى شوى ؟
عابد گفت : من بہ خواست خدا روى آب مى روم و غرق نمى شوم .
ابراهـيم گفت : شايد هـمان خدا بہ من نيز لطف داشتہ باشد و آب را براى من نيز رام كند، برخيز تا امشب با هـم در منزل تو باشيم .
عابد برخاست و هـمراہ ابراهـيم ، حركت كردند، تا بہ دريا رسيدند، عابد نام خدا را برد، و از روى آب گذشت ، ابراهـيم نيز نام خدا را بہ زبان آورد و حركت كرد، و هـر دو از آب گذشتند و بہ منزل عابد رسيدند.
ابراهـيم گفت : غذاى تو چيست ؟
عابد اشارہ بہ درختى كرد و گفت : ((ميوہ اين درخت را جمع مى كنم و در تمام ايام سال مى خورم .))
ابراهـيم پرسيد كدام روز از هـمہ روزهـا بزرگتر است ؟
عابد گفت : آن روزى كہ خداوند خلايق را تحت حساب و كتاب مى كشد و بہ آنهـا پاداش يا كيفر مى دهـد (يعنى روز قيامت )
ابراهـيم گفت : بيا دعا كنيم تا خداوند مؤمنان را از سختى آن روز نجات دهـد.
عابد گفت : سہ سال است يك تقاضائى از خدا دارم هـر چہ دعا مى كنم بہ استجابت نمى رسد، ديگر در درگاہ خداوند شرم دارم ، دعاى ديگرى كنم .
ابراهـيم گفت : هـيچ شرم نداشتہ باش ، گاهـى خداوند، بندہ اش را دوست ندارد، دعاى او را مدتى طولانى ، اجابت نمى كند، تا مناجات او زياد شود، و بہ عكس هـرگاہ بر بندہ اى غضب كرد، دعايش را مستجاب مى كند، يا نااميدش مى نمايد كہ ديگر دعا نكند، حال بگو بدانم دعايت چيست ؟
عابد گفت : روزى در محلى نماز مى خواندم ناگاہ چشمم بہ جمال بسيار زيباى نوجوانى افتاد كہ چهـرہ اش از زيبائى مى درخشيد، و چند گاو مى چراند كہ گوئى بہ بدن آنهـا روغن ماليدہ اند، بسيار براق بودند و هـمچنين بهـمراہ او چند گوسفند فربہ بود، بہ سوى او رفتم و پرسيد تو كيستى ؟ گفت : من فرزند ((ابراهـيم خليل (ع ))) هـستم .
علاقہ ابراهـيم خليل در دلم جاى گرفت ، و اكنون سہ سال است از خدا مى خواهـم كہ مرا بہ زيارت خليل خود ابراهـيم ، موفق كند، اما دعايم مستجاب نشدہ است .
ابراهـيم گفت : من هـمان ابراهـيم هـستم و آن نوجوان پسر من است . عابد تا اين سخن را شنيد دست بر گردن ابراهـيم انداخت و او را بوسيد و گفت : ((حمد و سپاس خداوندى را كہ دعايم را مستجاب كرد)) آنگاہ ابراهـيم (ع) بدرخواست عابد براى هـمہ مؤمنين و مؤمنات دعا كرد و عابد آمين گفت
بہ اين ترتيب ، در مى يابيم كہ نبايد نااميد شد، و نبايد از دعا غفلت كرد كہ مستجاب خواهـد شد! و گاهـى اين چنين شيرين مستجاب مى شود كہ در داستان خوانديد(2)
1- او عابدى بنام ((ماريا)) فرزند ((اوس )) بود كہ عمرى طولانى داشت
2-بحار ط قديم ج 5 ص 133 بہ نقل از امام باقر(ع)
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
#تلنگر✨
✨✨✨
🍃🌸همیشه امیدتان به #خدا باشد
نه بندگانش⛔️
🍃🌺چون امید بستن به غیر#خدا
🍃🌼همچون خانه عنکبوت🕸 است :
🍃🌹سست، ✨
🍃🌹 شڪننده✨
🍃🌹 و بےاعتبار✨
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
◾️#خاطره_شهید🎙✨
بعد از شهادت داداش مصطفے از مادرشهید پرسیدن:
"حالا كه بچه ات شهید شده میخواے چیكار کنے؟"
ایشونم دست گذاشتن روے شونه ی نوه شون و گفتن:
"یہمصطفےدیگہتربیتمےڪنم🖐🏻♥️"
#شهید_مصطفے_صدرزاده🌿
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333
وَ اسْتَغْفِری لِذَنْبِکِ
و برای گناهت استغفار کن...🌱
- سوره یوسف ۲۹
--⭐️--••-- #ʝøɪɴ ↯ --••--⭐️--
https://eitaa.com/yahosein333