#قتل_عام_شیعیان
انا لله و انا الیه راجعون...
حمله مسلحانه و هتک حرمت در حرم مطهر احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام و شهادت شیعیان مجددا رخ داد و جای بسی تامل دارد.
#سلام تنها آرزوی ما، مهدی جان
هرصبح که چشم می گشاییم ، بوی فراق در صحن دل هایمان می پیچد ...
... و اندوه ندیدنتان آسمان اندیشه مان را ابری می کند...
... و دیگر در این سراپرده جز آرزوی آمدنتان هیچ نمی ماند .
🛑 چرا بزرگان روزهای دوشنبه و پنج شنبه، امام زمان علیه السلام را زیارت می کردند و برای آن بزرگوار زیاد دعا می کردند؟
✅ مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال 1390 قمری می فرمود:
قطع نظر از این که امام زمان علیه السلام امام است و به تمام ممکنات به إذن الله محیط است،
💠 عصر هر روز دوشنبه و پنج شنبه، اعمال ما را خدمت امام زمان علیه السلام می برند و به آنحضرت گزارش می دهند.
گزارش رسمی اداری می دهند.
❇️ لذا زیارت آل یس را که از ناحیه خود حضرت صادر شده است و زیارت عجیبی است و معارف زیادی در آن گنجانده شده است، بخوانید.
این زیارت را بزرگان در روزهای دوشنبه و روزهای پنج شنبه می خوانده اند، چرا که روزهای دوشنبه و پنجشنبه روز عرض اعمال است و اعمال را رسماً نزد وجود مسعود امام عصر ارواحنافداه برده و عرضه می دارند.
به همین جهت، بزرگان در روزهای دوشنبه و پنج شنبه زیاد دعا می خواندند و دعا می کردند.
📚(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روزهای آخر ماه رمضان 1390قمری)
4_5765023082594962262.mp3
5.76M
💠 صوتِ " زیارتِ آل یاسین " با صدای "علی فانی "
✅ #زیارت_آل_یاسین
@yakahfealhaseen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎 هر وقت دیگه
هیچ راهی برات نمونده بود...
🎙 استاد علوی تهرانی
@yakahfealhaseen
17.حَماة، حِمص، مرشاد و ....mp3
12.09M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵 روایت هفدهم:
حَماة، حِمص، مرشاد و ...
#صباحا_و_مساء
▪️فرمود:
به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّهام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند.
#صباحا_و_مساء
🎵 روایت هفدهم: حَماة، حِمص، مرشاد و ...
#سلام_مولا_جانم ✋💞
#ای_عزیزتر_از_جانم 🕊🌼
🌴🌾 شیعه از هجرِ رُخت جامِ بلا می نوشد
🌴🌾 خرّم آن سینه که در وصلِ شما می کوشد
🤲 بار الها ..همه یِ عمر سلامت دارش
🌷 کوثری را که از آن آبِ بقا می جوشد.
🕊🍀 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🍀🕊
🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀
◾▪◾▪
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو_استوری
روزشمار اربعین
📆 ۲۲ روز مانده به اربعین حسینی
4_5956329103576534868.mp3
17.62M
این قافله آسمانی 21
🔸روایت تاریخ واقعه کربلا به زبان ساده
#این_قافله_آسمانی
←علم سیدالشهداء علیهالسلام به شهادت خویش
🔻مخاطب اصلی این مجموعه نوجوانان هستند ، مقید باشید این فایلها را به آنان برسانید!
#پیشگویی (۳۳۵)
#حرکت_حسینی (۶۲)
#دین_زیباست
💠 عجب همسری داشت حبیب بن مظاهر...
😞من الغریب الی الحبیب...
"بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(علیه السلام ) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا".
اهل تاریخ نوشتهاند: حبیب در کوفه سکونت داشت، و در خدمت حضرت امیر(عليه السلام ) بود، و در همه جنگهای آن حضرت(جمل، صفین و نهروان) در رکاب آن بزرگوار جنگید، و از اصحاب خاص و حامل علوم آن کاشف اسرار بود.
📓صاحب "اعیان الشیعه" می نویسد: کنیه او ابوالقاسم مشکور، و موقع شهادت 75 ساله بود، تمام قرآن را حفظ داشت و هر شب_بعداز نماز عشاء تا طلوع فجر_ یک ختم قرآن می کرد.
چون امام حسین(علیه السلام ) وارد زمین کربلا شد، نامه ای به محمد حنفیه و نامه ای به اهل کوفه و بالخصوص نامه ای به حبیب بن مظاهر اسدی به این نوشت که برخی نقل کرده اند امام حسین(علیه السلام ) در ابتدای این نامه نوشته بودند: من الغریب الی الحبیب.... نامه ای از غریب به حبیب.
"بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(علیه السلام ) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا".
📌حبیب از ترس عبید الله در میان قبیله خود مخفی بود، چون نامه رسید، قبیله او از مضمون نامه مطلع شدند و دور او را گرفتند که آیا برای یاری حسین می رود یا نه؟ او گفت: پیرمردی هستم از من چه برآید، من نمی روم. قبیله او خاطر جمع شده، متفرق شدند.
همسر او گفت: ای حبیب، پسر پیامبر تو را به یاری طلبیده و تو از رفتن کوتاهی می کنی، فردای قیامت جواب رسول خدا را چه خواهی گفت؟!
🖊حبیب از همسر خود هم تقیه می کرد، فرمود: اگر من به کربلا روم، پسر زیاد خانه مرا خراب می کند و اموال مرا غارت کرده تو را اسیر می کند.
آن شیر زن گفت: حبیب، تو پسر پیامبر را یاری کن بگذار خانه مرا خراب کنند و اموال مرا غارت و مرا اسیر کنند.ای حبیب از خدا بترس. حبیب گفت: ای زن مگر نمی بینی من پیرمردی هستم قوت شیمشیر زدن ندارم.
🔖آتش خشم و حزن آن زن از این کلام زبانه زد و شیون کنان و اشک ریزان برخاست و مقنعه از سر کشید و برسر حبیب انداخت و گفت: اکنون که نمی روی مانند زنان در خانه بنشین! و باقلب سوزناک ناله از دل برکشید و گفت: یا اباعبدالله، کاش من مرد بودم و در رکاب تو جان فشانی می کردم.
حبیب چون آن منظره را دید و اخلاص همسر خود را فهمید، فرمود: ای زن، ساکت باش که دیده تو را روشن می کنم و این محاسن سفید خود را در یاری حسین(علیه السلام ) به خون گلویم رنگین خواهم کرد.
💌سپس بر اسب خود سوار شد و به غلام خود گفت: در راه خدا آزادی! به هر کجا می خواهی برو.
غلام روی دست و پای حبیب افتاد و عرض کرد: ای سید من! مرا از این فیض محروم مکن و مرا با خود ببر تا جان خود را فدای حسین(علیه السلام ) کنم. سپس حبیب، غلام را همراه خود سوار کرد و به جانب کربلا روانه شد.
چون به کربلا رسید، اصحاب به استقبال او شتافتند، حضرت زینب(سلام الله علیها ) فرمود: چه خبر است؟ عرض کردند: حبیب بن مظاهر به یاری شما آمده، فرمود: سلام مرا به حبیب برسانید.
📌چون سلام ایشان را رسانیدند، حبیب مشتی از خاک برداشت و بر فرق خود پاشید و گفت: من چه کسی باشم که دختر کبریای امیرعرب به من سلام برساند.
نقل شده است هنگامی که حبیب از حسین بن علی(علیه السلام ) اذن رفتن به میدان نبرد خواست، حضرت فرمود: تو یادگار جدّ و پدرم هستی و پیر شده ای، چگونه راضی شوم که به میدان روی؟!
حبیب بگریست و عرض کرد: می خواهم در نزد جدّت رو سفید باشم و پدر و برادرت مرا از یاری کنندگان خود به حساب آورند(مهیج الاحزان).
نقل شده است چون لشکر به کوفه آمد، یک مرد تمیمی سر حبیب را به گردن اسب خویش آویخته و رو به قصر ابن زیاد می رفت. قاسم پسر نوجوان حبیب، سر پدر را دید و دنبال آن سوار افتاد و به او گفت: این سر پدر من است، آیا به من می دهی تا به خاک سپارم؟ گفت: امیر راضی نمی شود و می خواهم جایزه خوبی بگیرم.
ابی مخنف نقل کرده است: چون حبیب شهید شد، آثار شکستگی در چهره امام حسین(علیه السلام ) آشکار شد و فرمود: "خداوند به تو جزای خیر دهد ای حبیب، تو مردی با فضیلت بودی که در یک شب همه قرآن را می خواندی" و نیز فرمود "اجر خود و یاران با وفایم را به حساب خدا می گذارم."