eitaa logo
یا كَهْفِ الْحَصِين
496 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
159 فایل
🍁هدف از تشکیل کانال افزایش معرفتمان نسبت به حضرت مهدی علیه السلام می باشد. 🍁نام کانال برگرفته از «صلوات شعبانیه» می باشد،که صفات اهل بیت علیهم السلام چنین بیان شده «... اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصِينِ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
انا لله و انا الیه راجعون... حمله مسلحانه و هتک حرمت در حرم مطهر احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام و شهادت شیعیان‌ مجددا رخ داد و جای بسی تامل دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها آرزوی ما، مهدی جان هرصبح که چشم می گشاییم ، بوی فراق در صحن دل هایمان می پیچد ... ... و اندوه ندیدنتان آسمان اندیشه مان را ابری می کند... ... و دیگر در این سراپرده جز آرزوی آمدنتان هیچ نمی ماند .
🛑 چرا بزرگان روزهای دوشنبه و پنج شنبه، امام زمان علیه السلام را زیارت می کردند و برای آن بزرگوار زیاد دعا می کردند؟ ✅ مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال 1390 قمری می فرمود: قطع نظر از این که امام زمان علیه السلام امام است و به تمام ممکنات به إذن الله محیط است، 💠 عصر هر روز دوشنبه و پنج شنبه، اعمال ما را خدمت امام زمان علیه السلام می برند و به آن‌حضرت گزارش می دهند. گزارش رسمی اداری می دهند. ❇️ لذا زیارت آل یس را که از ناحیه خود حضرت صادر شده است و زیارت عجیبی است و معارف زیادی در آن گنجانده شده است، بخوانید. این زیارت را بزرگان در روزهای دوشنبه و روزهای پنج شنبه می خوانده ‌اند، چرا که روزهای دوشنبه و پنجشنبه روز عرض اعمال است و اعمال را رسماً نزد وجود مسعود امام عصر ارواحنافداه برده و عرضه می ‌دارند. به همین جهت، بزرگان در روزهای دوشنبه و پنج شنبه زیاد دعا می خواندند و دعا می کردند. 📚(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روزهای آخر ماه رمضان 1390قمری)
4_5765023082594962262.mp3
5.76M
💠 صوتِ " زیارتِ آل یاسین " با صدای "علی فانی " ✅ @yakahfealhaseen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎 هر وقت دیگه هیچ راهی برات نمونده بود... 🎙 استاد علوی تهرانی @yakahfealhaseen
17.حَماة، حِمص، مرشاد و ....mp3
12.09M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت هفدهم: حَماة، حِمص، مرشاد و ...
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎵 روایت هفدهم: حَماة، حِمص، مرشاد و ...
✋💞 🕊🌼 🌴🌾 شیعه از هجرِ رُخت جامِ بلا می نوشد 🌴🌾 خرّم آن سینه که در وصلِ شما می کوشد 🤲 بار الها ..همه یِ عمر سلامت دارش 🌷 کوثری را که از آن آبِ بقا می جوشد. 🕊🍀 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🍀🕊 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
4_5956329103576534868.mp3
17.62M
این قافله آسمانی 21 🔸روایت تاریخ واقعه کربلا به زبان ساده ←علم سیدالشهداء علیه‌السلام به شهادت خویش 🔻مخاطب اصلی این مجموعه نوجوانان هستند ، مقید باشید این فایلها را به آنان برسانید! (۳۳۵) (۶۲)
💠 عجب همسری داشت حبیب بن مظاهر... 😞من الغریب الی الحبیب... "بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(علیه السلام ) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا". اهل تاریخ نوشته‌اند: حبیب در کوفه سکونت داشت، و در خدمت حضرت امیر(عليه السلام ) بود، و در همه جنگ‌های آن حضرت(جمل، صفین و نهروان) در رکاب آن بزرگوار جنگید، و از اصحاب خاص و حامل علوم آن کاشف اسرار بود. 📓صاحب "اعیان الشیعه" می نویسد: کنیه او ابوالقاسم مشکور، و موقع شهادت 75 ساله بود، تمام قرآن را حفظ داشت و هر شب_بعداز نماز عشاء تا طلوع فجر_ یک ختم قرآن می کرد. چون امام حسین(علیه السلام ) وارد زمین کربلا شد، نامه ای به محمد حنفیه و نامه ای به اهل کوفه و بالخصوص نامه ای به حبیب بن مظاهر اسدی به این نوشت که برخی نقل کرده اند امام حسین(علیه السلام ) در ابتدای این نامه نوشته بودند: من الغریب الی الحبیب.... نامه ای از غریب به حبیب. "بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(علیه السلام ) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا". 📌حبیب از ترس عبید الله در میان قبیله خود مخفی بود، چون نامه رسید، قبیله او از مضمون نامه مطلع شدند و دور او را گرفتند که آیا برای یاری حسین می رود یا نه؟ او گفت: پیرمردی هستم از من چه برآید، من نمی روم. قبیله او خاطر جمع شده، متفرق شدند. همسر او گفت: ای حبیب، پسر پیامبر تو را به یاری طلبیده و تو از رفتن کوتاهی می کنی، فردای قیامت جواب رسول خدا را چه خواهی گفت؟! 🖊حبیب از همسر خود هم تقیه می کرد، فرمود: اگر من به کربلا روم، پسر زیاد خانه مرا خراب می کند و اموال مرا غارت کرده تو را اسیر می کند. آن شیر زن گفت: حبیب، تو پسر پیامبر را یاری کن بگذار خانه مرا خراب کنند و اموال مرا غارت و مرا اسیر کنند.ای حبیب از خدا بترس. حبیب گفت: ای زن مگر نمی بینی من پیرمردی هستم قوت شیمشیر زدن ندارم. 🔖آتش خشم و حزن آن زن از این کلام زبانه زد و شیون کنان و اشک ریزان برخاست و مقنعه از سر کشید و برسر حبیب انداخت و گفت: اکنون که نمی روی مانند زنان در خانه بنشین! و باقلب سوزناک ناله از دل برکشید و گفت: یا اباعبدالله، کاش من مرد بودم و در رکاب تو جان فشانی می کردم. حبیب چون آن منظره را دید و اخلاص همسر خود را فهمید، فرمود: ای زن، ساکت باش که دیده تو را روشن می کنم و این محاسن سفید خود را در یاری حسین(علیه السلام ) به خون گلویم رنگین خواهم کرد. 💌سپس بر اسب خود سوار شد و به غلام خود گفت: در راه خدا آزادی! به هر کجا می خواهی برو. غلام روی دست و پای حبیب افتاد و عرض کرد: ای سید من! مرا از این فیض محروم مکن و مرا با خود ببر تا جان خود را فدای حسین(علیه السلام ) کنم. سپس حبیب، غلام را همراه خود سوار کرد و به جانب کربلا روانه شد. چون به کربلا رسید، اصحاب به استقبال او شتافتند، حضرت زینب(سلام الله علیها ) فرمود: چه خبر است؟ عرض کردند: حبیب بن مظاهر به یاری شما آمده، فرمود: سلام مرا به حبیب برسانید. 📌چون سلام ایشان را رسانیدند، حبیب مشتی از خاک برداشت و بر فرق خود پاشید و گفت: من چه کسی باشم که دختر کبریای امیرعرب به من سلام برساند. نقل شده است هنگامی که حبیب از حسین بن علی(علیه السلام ) اذن رفتن به میدان نبرد خواست، حضرت فرمود: تو یادگار جدّ و پدرم هستی و پیر شده ای، چگونه راضی شوم که به میدان روی؟! حبیب بگریست و عرض کرد: می خواهم در نزد جدّت رو سفید باشم و پدر و برادرت مرا از یاری کنندگان خود به حساب آورند(مهیج الاحزان). نقل شده است چون لشکر به کوفه آمد، یک مرد تمیمی سر حبیب را به گردن اسب خویش آویخته و رو به قصر ابن زیاد می رفت. قاسم پسر نوجوان حبیب، سر پدر را دید و دنبال آن سوار افتاد و به او گفت: این سر پدر من است، آیا به من می دهی تا به خاک سپارم؟ گفت: امیر راضی نمی شود و می خواهم جایزه خوبی بگیرم. ابی مخنف نقل کرده است: چون حبیب شهید شد، آثار شکستگی در چهره امام حسین(علیه السلام ) آشکار شد و فرمود: "خداوند به تو جزای خیر دهد ای حبیب، تو مردی با فضیلت بودی که در یک شب همه قرآن را می خواندی" و نیز فرمود "اجر خود و یاران با وفایم را به حساب خدا می گذارم."