eitaa logo
کانال‌ یالثارات الحسين🇮🇷🇵🇸
13.5هزار دنبال‌کننده
61هزار عکس
39.4هزار ویدیو
143 فایل
مردمی ڪه بی تقوایی مسئولانشان برایشان اهمیت نداشته باشد، باید منتظر ظلم ها و ناامنی های فراوان باشند. ❌️ تبلیغات نداریم ❌️ @yaa_mahdy ارتباط با ادمین ⁦🇮🇷⁩به جمع عاشقان ولایت و همسنگران انقلاب اسلامی ایران خوش آمدید⁦🇮🇷⁩
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ماجرای 70 خلبان که آنها را اعدام کرد.. بخاطر یک مسئول ! زمان جنگ هواپيماهای در یک فرش‌شویی درخیابان خاوران انداخته بودند و بمب‌ها عمل نکرده بود. رفتیم بمب‌ها را در آوردیم. شش عدد بمب بود! همه چیز درست بود ولی خرج کمکی آن را نزده بودند! عمل نکردن این بمب‌ها طبیعی نبود. ذهنم درگیر بود. در راه برگشت به تهران توی همین فکرها بودم. رفتم دفتر "فرمانده نیروی هوایی ارتش" به ستاری گفتم یک اتفاقی افتاده که خیلی عجیبه. هشت تا بمب بوده که دوتاش عمل کرده. من الان شش ست فیوز دارم. تفسیر دقیقش اینه که این پین‌ها رو نکشیدن و روشون مونده! قرار بود قضیه بین ما بمونه. تا یک مدت طولانی بمب‌ها اینطوری بودند. افتادیم دنبال اینکه این هواپیماها از کجا می‌آیند. فهمیدیم که این هواپیماها از پایگاه بلند میشوند. به این نتیجه رسیدیم که یک گروه بزرگ در این پایگاه کاری میکنند که این بمب‌ها عمل نکند. در یک فاصله سی تا چهل روز این اتفاق در جاهای مختلف کشور تکرار شد. تا اینکه در یکی از سخنرانی‌های رسمی، یکی از مسئولان رده بالای کشور! قضیه را اعلام کرد. گفت "اسلام اینقدر نفوذ کرده که ما توی پایگاه‌های هوایی عراق فلان میکنیم، بهمان میکنیم. کاری میکنیم که بمب‌هایشان عمل نمیکند!" . از آن به بعد این اتفاق عمل نکردن، نیفتاد. دیگر پین بمب‌ها رویشان نبود. سه چهار ماه بعد، پالایشگاه را بمباران کردند. بچه‌های ما هم یک میراژ اف1 عراقی را زدند. دیدم خلبانش هم با صندلی اِجکت کرده. "به بیرون پریده" . هواپیما از شعیبیه آمده بود. کنجکاو شدم بروم و آن خلبان عراقی را ببینم. به مترجم گیر دادم ماجرای بمب‌های عمل نکرده را بپرسد. خلبان گفت من نمیدانم چه شده اما چند وقت پیش، صدام یک گروه خیلی زیادی حدود70 نفر از پرسنل و کارکنان و تعدادی را توی پایگاه ما کرد به جرم خیانت و توطئه علیه صدام! . مدتی بعد یک روز ستاری را در پایگاه خودمان دیدم و گفتم مگر قرار نبود آن موضوع بین خودمان بماند؟ ستاری گفت من توی این موضوع را مطرح کردم. آنوقت آقایان این خبر فوق سری را آوردند توی جلوی همه مردم گفتند! و آنها هم لو رفتند!😞 منبع: برگرفته از خاطرات جواد شریفی‌راد، معلم و سرتیم خنثی‌سازی نیروی هوایی در زمان جنگ، که توسط مرتضی قاضی در کتابی با نام "حرفه‌ای" جمع‌آوری و چاپ شده است. @fatemiyoon110
⭕️ اکبر رفسنجانی چگونه باعث اعدام بیش از ٧٠ نفر از ارتشی های عراق شد ؟ ❗آن زمان توئیتر نبود که هاشمی توئیت کند و هشتگ بزند ! خیابان خاوران توی یک فرش شویی بمب زده بودند و عمل نکرده بود. رفتیم بمب را در آوردیم. همه چیز درست بود ولی خرج کمکی آن را نزده بود. 🔸ما فرمی ‌داشتیم که باید بعد از خنثی کردن بمب پر می‌کردیم. توی فرم نوشته بود: چرا بمب عمل نکرده؟... گاهی وقت ها واقعا دلیلی پیدا نمی‌کردیم. اوایل جلویش خط می‌کشیدیم و گاهی وقت ها هم می‌نوشتیم: خدا خواسته... 🔸عمل نکردن این بمب ها طبیعی نبود. ذهنم درگیر بود. در راه برگشت به تهران توی همین فکرها بودم. رفتم دفتر ستاری، فرمانده نیروی هوایی. به ستاری گفتم یه اتفاقی افتاده که خیلی عجیب و غریبه. هشت تا بمب بوده که دوتاش عمل کرده. من الان ۶ ست فیوز دارم. تفسیر دقیقش اینه که این پین ها رو نکشیدن و روشون مونده... 🔸قرار بود قضیه بین ما بمونه. تا یک مدت طولانی بمب ها اینطوری بودند. افتادیم دنبال این که این هواپیماها از کجا می‌آیند. فهمیدیم که این هواپیماها از پایگاه شعیبیه عراق می‌آیند. به این نتیجه رسیدیم که یک گروه بزرگ در این پایگاه دارند کاری می‌کنند که این بمب ها عمل نکند. در یک فاصله ٣٠ تا ۴٠ روز این اتفاق در جاهای مختلف کشور تکرار شد. 🔸تا اینکه در یکی از سخنرانی های رسمی (نماز جمعه)، هاشمی رفسنجانی قضیه را اعلام کرد. گفت: اسلام اینقدر نفوذ کرده که ما توی پایگاه های هوایی عراق فلان می‌کنیم، بهمان می‌کنیم. کاری می‌کنیم که بمب هایشان عمل نمی‌کند! 🔸از آن به بعد این اتفاق عمل نکردن، نیفتاد. دیگر پین بمب ها رویشان نبود. سه – چهار ماه بعد، پالایشگاه اصفهان را بمباران کردند. بچه‌های ما هم یک میراژ عراقی اف – 1 را زدند. دیدم خلبانش هم با صندلی ایجکت کرده. هواپیما از شعیبیه آمده بود. کنجکاو شدم بروم و آن خلبان عراقی را ببینم. به مترجم گیر دادم ماجرای بمب های عمل نکرده را بپرسد. خلبان گفت: من نمی‌دونم چی شده ولی چند وقت پیش، صدام یه گروه خیلی زیادی رو توی پایگاه ما اعدام کرد. یه گروه بزرگی رو به جرم خیانت و توطئه علیه صدام اعدام کردند. 🔸ظاهرا این ها گروهی در ارتش عراق بودند که دست به دست هم داده بودند و این کار را می‌کردند. به نظرم حدود ٧٠ نفر در آن ماجرا اعدام شده بودند. 🔸مدتی بعد یک روز ستاری را در پایگاه خودمان دیدم و گفتم: مگر قرار نبود آن موضوع بین خودمان بماند؟... گفت: من توی شورای امنیت ملی این موضوع را مطرح کردم؛ آنوقت این خبر فوق سری رو آوردن توی سخنرانی جلوی همه مردم گفتن... با آن اعلام توی سخنرانی، آن ها هم لو رفته بودند و اعدام شده بودند و قضیه هم تمام شده بود. 🔸یکی از ساده ترین حدس ها این بود که آدم های آن گروه، این پین های ضامن را از یک جایی می‌آوردند یا اضافه داشتند. همان پین های اضافی را تحویل واحد عملیات می‌دادند که یعنی ما تحویل دادیم ولی در مسلح کردن بمب استفاده نمی‌کردند. آدم هایی بودند که دلشان نمی‌خواست بجنگند. واقعا خیلی وقت‌ها عراقی‌ها نمی‌جنگیدند؛ حالا به هر انگیزه ای بود. 🔸به هر صورت پرونده آن ماجرا هم خیلی تلخ تمام شد. آن دوره از بمباران تهران هم تمام شد تا اسفند سال ۶۶. 📚مرتضی قاضی، خاطرات مرحوم جواد شریفی‌راد، معلم و سرتیم خنثی‌سازی نیروی هوایی ارتش را در کتابی با عنوان «حرفه‌ای» جمع آوری و منتشر کرده. آنچه خواندید، بخشی از این کتاب، درباره یک حادثه تلخ در جریان جنگ بود. •┈••✾••┈• 🇮🇷 کانال انقلابی 👇 🔹ایتا: https://eitaa.com/fatemiyoon110