🔹#کیهان: 5 مرداد 98، سالروز عملیات غرورآفرین «مرصاد» است. شاید خالی از لطف نباشد قبل از ورود به بحث و واکاوی ابعاد این عملیات، مرور کوتاهی به قطعنامه 598 داشته باشیم چراکه یک سر تحرکات نظامی منافقین، حمایت رژیم بعث عراق از آنان بود. جنابعالی بهعنوان کسی که در هشت سال دفاع مقدس در جایگاههای مختلف و مسئولیت های گوناگون نظامی و عملیاتی حضور داشتهاید، برایمان از پذیرش قطعنامه 598 و شرایط قبل و بعدش بگویید و بفرمایید ارزیابی شما از آن شرایط چیست؟
🔸سردار #قاسمی: بالاخره بعد از یک سال از صدور قطعنامه 598 در شورای امنیت، این قطعنامه در ۲۷ تیر 67 از سوی ایران پذیرفته شد؛ در آن زمان، خیلیها با اینکه دل در گرو مصلحت اندیشی امام(ره) نهاده بودند اما از اینکه توفیق حضور در جبههها از آنان سلب شده بود ناراحت بودند.
به نظرم درخصوص قطعنامه 598 یکی از نکاتی که باید در آن دقت شود پیام حضرت روحالله (س) به حسینعلی منتظری است که دو هفته قبل از قطعنامه 598 (13 تیر 67) مطرح میشود. امام(ره) در آن پیام میگویند: «جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور... این جنگ، جنگ اعتقاد است... مسئولین نظام باید تمامی همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند. این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم. باید همه برای جنگی تمامعیار علیه آمریکا و اذنابش بهسوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسولالله- صلیالله علیه و آله و سلم- است. اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنههای نبرد، تقدیم مینمایم.» صحیفه نور[جلد 21 ص 68 و 69]
ولی بااینحال، دو هفته بعد در پیامی که امام (ره) بعد از پذیرش قطعنامه 598 صادر کردند و در 29 تیر گوینده خبر آن را قرائت کرد، فرمودند: «من باز میگویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشندهتر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه [زهر] را نوشیدم» یا در قسمتی دیگر میفرمایند: «از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشتهام با خدا معامله کردم...» صحیفه نور [جلد 21 ص 95]
خب در این فضا عدهای که بهنوعی جام زهر را به امام (ره) تحمیل کرده بودند خوشحال بودند ولی رزمندگان اسلام و کسانیکه راه چاره را ادامه مقاومت میدانستند ضمن اینکه تصمیم امام را بر روی چشم گذاشته بودند اما از این مسئله و پایان جنگ ناراحت بودند؛ ضمن اینکه از خود میپرسیدند چطور میشود امامی که فرمودند «تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است» دو هفته بعد میگویند «این جرعه [زهر] را نوشیدم» و «از هر آنچه گفتم گذشتم»؟ این سؤال را بروید ببینید که چه شرایطی و اتفاقی میافتد و چه کسانی آن شرایط را ایجاد کردند و قطعنامه را به ایشان تحمیل کردند؟
این نکته را هم عرض کنم که حضرت امام(ره) در 25 تیر 67 در بخشی از نامهای محرمانه (که البته الان محرمانه نیست) به مسئولین درخصوص قطعنامه 598 میفرمایند: «خداوندا در همیشه تاریخ وقتی انبیاء و اولیا و علماء تصمیم گرفتهاند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آمیزند و جامعهای دور از فساد و تباهی تشکیل دهند با مخالفت های ابوجهلها و ابوسفیانهای زمان خود مواجه شدهاند.» و همینطور میفرمایند: «خداوندا تو خود شاهدی که ما لحظهای با آمریکا و شوروی و تمام قدرتهای جهان سرسازش نداریم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت کردن به اصول اسلامی خود میدانیم.»
لذا میشود این سؤال را پرسید که این ابوجهلها و ابوسفیانهای زمان که امام (ره) میفرمایند چه کسانی بودند؟ این را هم اضافه کنم که امام در همان نامهای که در تاریخ 25 تیر 67 به مسئولان وقت نوشتند میگویند: «آقای نخستوزیر [میر حسین موسوی] از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کردهاند، مسئولین جنگ میگویند تنها سلاحهایی را که در شکستهای اخیر از دستدادهایم، بهاندازه تمام بودجه است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود.»
و این در حالی است که در دهه شصت همان دولت موسوی که میگفت برای ادامه جنگ بودجه نداریم، برای مسافرانی که میخواستند برای تفریح به کشورهای خارجی بروند دولت، دلار عرضه میکرد. یا حضرت روحالله با اشاره به گزارشهای مسئولين سياسي میفرمایند: «مسئولين سياسی میگویند ازآنجاکه مردم فهمیدهاند پيروزی سريع به دست نمیآید، شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است»!
♦️متن کامل مصاحبه با سردار حاج #سعيد_قاسمی👇
http://kayhan.ir/fa/news/165898
@fatemiyoon110