🔴 در انتظار امام غائب، نائب امام را تنها گذاشتند...
#محرم #شب_اول
▪️سال قمری با محرم شروع میشود. آنچنان که سال شمسی با فروردین شروع میشود و طبیعت سرسبز و زیبا شده و گلهای قرمز و بنفش و زرد، کوه و درّه را میپوشاند و تا چشم کار میکند سبزه میروید و ظاهر و جسم طبیعت تازه میشود
▪️سال قمری اما با محرم شروع میشود و باطن و روح جهان و انسانها را تازه میکند. آری ماه محرم، انسانیت و مفاهیم بلندی چون #عدالت و #آزادی و #آزادگی را زنده میکند و زنگار از قلوب انسانها میزداید.
▪️داغ و حرارت غمِ حسین، جانها را تازه میکند و آنها را همچون پروانه به پرواز درآورده و به سوی آسمان روانه میکند. نام حسین در جهان تاریک و پرظلم و جورِ ما، همچون شمعی است که بیابانهای سیاه را روشن میکند. بدین جهت است که گفتهاند: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که جانها همه پروانه است».
▪️محرم که شروع میشود ملائک، رخت عزا بر عرش آویخته و سیاهیها را بر ستونهای عرش خداوند متعال نصب میکنند. اسرافیل بر صور خود دمیده و بلند بلند فریاد میزند: «حی علی العزا... حی علی البکاء...».
▪️شب اول را تقدیم کردهاند به آن فقیهِ جوان و غریب در کوفه. مسلم را میگویم که فقیهِ عادل و شجاع در غیاب حسین بن علی(ع) در میان کوفیان بود. نائب الحسین در میان بدنامترین شهر تاریخ و در بین مذبذبترین انسانهای روی کره زمین، همه را به پدرِ بندگان خدا، اباعبدالله دعوت کرد.
▪️آن نامردمان که خود هزاران نامه به سوی سبط نبی، روانه کرده بودند و در نامهها نوشته بودند که: «ای پسر بوتراب، زمین سرسبز شده، غنچهها شکفته شده، درختها میوه دادهاند، لحظهای دریغ مکن و به سمت ما بیا»، شمشیر آخته کرده و به پسر عقیل دست بیعت دادند اما درست در لحظهای که آن ولی فقیه، آنها را به جهاد در برابر ابن زیاد فراخواند، یک به یک، پا پس کشیدند. آنها بیعت شکستند و مسلم را تنها گذاشتند.
▪️لشکر شرطههای یزیدی، مسلم را غریب و بیکس در کوچههای تنگ و تاریک کوفه گیر آوردند. اما او به تنهایی یک لشکر را حریف بود. ساعاتی نانجیبان را مشغول کرد. نعرههای حیدری بر میآورد و همچون یل خیبرشکن، قلب لشکر را میشکست. تشنگی بر او غالب شد. گرگها او را دوره کردند. از زمین و آسمان، نیزه و سنگ و شمشیر میبارید. سفیر حسین را اسیر کردند و به دربار پسر مرجانه بردند.
▪️گفت جرعهای آب بدهید. جرعهای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خونآلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چارهای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند؛ رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک #یا_اباعبدالله؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... .
▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجتبنالحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دستهای بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین(ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آوارهاش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که میگفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید!
▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام #مسلم_بن_عقیل و #حبیب و ریالزهیر تا قیام قیامت، بر بلندای کربلا میدرخشد نه نام آنها!
✅ #داود_مدرسی_یان
•┈••✾••┈•
🇮🇷 کانال انقلابی #فاطمیون 👇
🔹ایتا:
https://eitaa.com/fatemiyoon110