eitaa logo
پیش به سوی ظهور
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
5 فایل
🌺اللهم عجل الولیک الفرج🌺 #‌مذهبی_‌فرهنگی_‌بصیرتی ارتباط بامدیر ✅انتقاد_‌پیشنهاد ✅ارسال مطالب ✅تبادل @reza133z تاریخ تأسیس کانال۹۶/۱۰/۲۲ کانال دوم ما ( #بصیرت_بیداری ) حتما عضو شوید { @basirat21 }
مشاهده در ایتا
دانلود
5_6165561566432329731.ogg
5.32M
🍂🍂🍂🍂🍂 😭 سوزناک چرا دین ما آنقدر گریه داره😭 🍂🍂🍂🍂🍂 ✅ @yamahdi313z
🌼🌿 مظلومیت آقا امام زمان(عج) ❄️ مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوده است می گوید: تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج ( کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آنجا مشغول زیارت خواندن و توسل به امام زمان علیه السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می کردم‌ و می گفتم : ❄️ آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می کردید و من هم ظهور شما را درک می کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم . ❄️ نمی دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم صاحب الزمان علیه السلام در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود٬ چشم های زیبای او با من حرف می زد... گفتم: آقاجان تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم ظهور حضرت بود) 🌹 حضرت فرمودند: «من در این شهر غریبم !» گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم. 🌹فرمودند: « ما کارکنان ( ) زیادی داریم، ولی آنها حق ما را می خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی دارند و به یاد ما نیستند!!!» ❄️ در این لحظه به خود آمدم ؛ خود را در خانه دیدم و در فراق آن امام مهربان و غریبم بسیار ریختم. 📚 ملاقات با امام عصر ص ۱۰۲ مطلع الفجر ص ۲۰۷ 🌷⚜ @yamahdi313z ⚜🌷
🕊 💐خطاب به امام زمان( علیه السلام)💐 جهت دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد نگهم خواب ندارد قلمم گوشه ی دفتر غزل ناب ندارد همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق دیوانه ی دلسوخته ارباب ندارد؟ تو کجایی؟ شده ام باز هوایی چه شود جمعه ی این هفته بیایی؟ به جمالت به جلالت دل ما را بربایی ... 🌷⚜👇واما امام زمان:👇⚜🌷 تو خودت مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی ز هجران و غمم ناله سرایی، تو کجایی؟ تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟ چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟ چه کسی در پی هر غصه ی تو چکانده؟ چه خطرها به ز کنار تو گذر کرد چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی کجایی!؟ و ای بیایی هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی خواهش نفس شده یار و خدایت و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت و به آفاق نبردند صدایت و غریب است امامت من که هستم، تو کجایی؟ تو خودت کاش بیایی به خودت کاش بیایی ... 🌷✨⚜✨⚜✨⚜✨🌷 🌷⚜ @yamahdi313z ⚜🌷
🍃🌸 💢تابستان 1363 كه در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندم‌هايشان بودند 💠 فرمانده‌ي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندم‌هاي آن پيرزن را درو كنيم. ✅ به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد تا با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم 💢 پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندم‌هايتان را درو كنيم. شما فقط محدوده‌ي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاري نداشته باشيد 💠پيرزن پس از تشكر و قدرداني گفت: پس من مي‌روم براي كارگران (سلام الله عليها) مقداري هندوانه بیاورم ✅ ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح توسط پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو كرديم. بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم 💢 و رفتم كنار پيرزن، به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید مي‌روم تا براي كارگران حضرت (س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد؟ 💠 گفت : ديشب حضرت فاطمه‌ي زهرا(سلام الله عليها) به آمد و گفت: چرا كارگر نمي‌گيري تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقت‌فرسا را انجام دهي ✅ من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه مي‌داني و خانواده ما به رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه‌ ی كارگر را نمي‌دهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم 🔶 بانو فرمودند: غصه نخور! فردا از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم 🔶امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت مي‌باشند. پس وظيفه‌ي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم 🔶 بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود دانستي 📚 سرگرد مسلم جوادي ‌منش منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 🍃🌸 💢💠 @yamahdi313z 💠💢 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
🍂🍁🍂🍁🍂 ای به بَنین تو،، درود همه... فاطمه یافاطمه یافاطمه باغ گل ،، سلامٌ علیک ،، سلامٌ عـلیک ای همه از خود سفرت ،،تاحسین اذن دخـول حرمت،، سایه‌نشینِ حرمِ غرق شده ،، در کرمِ آفتاب ے دوم،، شدی! مادر یک ماه و سه اختر شدی! قَدر تو گویِ شرف ،، از ناس برد... ارثِ ادب،، را ز تو برد.. جز تو، که بر ،، شیر ،، زاد؟!! جز تو، که بر شیرِ علی،، شیر داد؟!! جز تو، که در کرب و بلای حسین چار پسر کرده فـدای چار پسر دادی و زین افتخار شد حرمِ چار ،، مزار پاسخ آن وفا و احساس تو شد ،،مادر عباس تو!! چار پسر داشتی،، ای جان پاک رفت غریبانه، تنت زیر خاک بر لبشان ناله ے،، اشک فشاندند ،، برایت همه دیده ے اوتاد ،،برایت گریست... سید ،، برایت گریست... نیست عجب ،، اینکه به ترفیعِ تو فاطمه آید،، پی تو... به غیرت و وفا و احساس تو به خون پیشانی عباس تو بر در بیت تو ،،شرارت نشد... بر گل روی تو،، جسارت نشد! ضربه به بازوت ،،نزد هیچکس لگد به پهلوت،، نزد هیچکس کاش شود جاری،، همه از حرمَت تا حرمِ فاطمه ذکر دل اوست،، به هر صبح شام ،،، تا که دهد،، بر تو مکرر سلام باغ گل یاس،، سلامٌ علیک مادر عباس ،، سلامٌ علیک ⚫️ وفات تسلیت باد...! 🏴🏴🏴 💠✨ @yamahdi313z ✨💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
┄┄┄┅═✧❁🥀❁✧═┅┄┄┄ 🔰صلوات نور است 🔘زنی دختری داشت ، آن از دنیا رفت . مادر در دید که به الیم و عقـاب عظیم گـرفتار شـده و با اندوه ازخواب بیدار شد و گریه می‌کرد. 🌀چند به حال ریخت و می نالید تا اینکه بار دیگر دخترش را در خواب دید. و  شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک می‌ریخت و به او گفت : ای دختر آن چه بود که من می‌دیدم و این چه صورت است که مشاهده می‌کنم؟ 🔶جواب داد: مادر! به جهت خود در عذاب بودم چنانچه دیدی تا این که عزیزی از کنار ما گذشت و چند صلوات فرستاد و آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به آن صلوات عـذاب را از اهل گـورستان برداشت. 💎پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) فرمود بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که فرستادن بر من ♦️نور است در ♦️و نور است در ♦️و نور است در . 📚بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳ ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ┄┄┄┅═✧❁🥀❁✧═┅┄┄┄ 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 🔰 گزیده وصیت‌نامه الهی - سیاسی سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با عنوان «میثاق‌نامه 🔻🔻 ✔️ خدایا برای از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم ✔️ خدایا دستانم وقتی است که برای دینت به دست گرفتم ✔️ خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از مظلوم است ✔️خدایا سپاس که مرا از بر فرزندان فاطمه(س) بهره‌مند نمودی ✔️ را مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی شماست ✔️خدایا سپاس که سرباز خمینی کبیر شدم ✔️ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر نظام آسیب ببیند، دین از بین می‌رود ✔️ خدایا شکرگزارم که مرا در حکیم امروز اسلام، قرار دادی ✔️امام، اسلام را پشتوانه ایران کرد ✔️ خدایا مرا بپذیر آنچنان که شایسته تو باشم ✔️به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید ✔️در رقابت‌ها و مناظرات، دین و انقلاب را تضعیف نکنید ✔️با فرزندان و پدر و مادر شهدا همیشه مانوس بودم ✔️در مسائل سیاسی، را بر سایر امور دهید ✔️دوست دارم کرمان همیشه با ولایت بماند ✔️امروز به تقدیر الهی از میان شما رفته‌ام ✔️ نیروهای مسلح را برای دفاع از اسلام و کشور کنید ✔️به فرزندان شهدا به چشم ادب و احترام بنگرید ✔️فرزندانتان را با نام و تصاویر شهدا آشنا کنید ✔️فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند ✔️خدایا ثروت چشمانم، گوهر اشک بر حسین‌فاطمه است ✔️ حرمت ولایت فقیه را حرمت مقدسات بدانید ✔️اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام و قرآن آسیب خواهد دید ✔️ برای نجات اسلام، خیمه را رها نکنید ✔️امروز، حسین‌بن‌علی است ✔️خدایا می‌دانی که دوستت دارم ✔️خدایا! از بی‌قراری جاماندگی سر به بیابان‌ها گذارده‌ام ✔️خدایا! همیشه خواستم که سراسر وجودم را از عشق به خودت پر کنی ✔️خدای عزیز! سالهاست از کاروان شهدا جامانده‌ام ✔️خداوندا مرا پاکیزه بپذیر، آنچنان که شایسته دیدارت شوم ✔️خدایا برای دفاع از دینت، خندیدم و خنداندم، گریستم و گریاندم ✔️خدایا مرا به قافله‌ای که به سویت آمدند، متصل کن ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ 🥀 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ 🔰 سرباز می‌خواست 🔰 🔘بعد از شهادت، عکسش را بردیم محضر . 💟 را خوب میشناخت. اصلا موقعِ اذان که میشد، میگفت: «اون که اذان رو با معنی می‌گه بیاد بگه.» 🔶حالا خبرِ شاگردِ عارف مسلکش را آورده بودند برایش. جلال افشار را توی قاب نگاه میکرد و میریخت. به ما گفت: ❤️«امام زمان از من یک خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا این اشک ها، اشکِ شوقه.» 🌹شهید جلال افشار به روایت رضا عباسی 📚 کتاب جلوه جلال ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ 🔰 سرباز می‌خواست 🔰 🔘بعد از شهادت، عکسش را بردیم محضر . 💟 را خوب میشناخت. اصلا موقعِ اذان که میشد، میگفت: «اون که اذان رو با معنی می‌گه بیاد بگه.» 🔶حالا خبرِ شاگردِ عارف مسلکش را آورده بودند برایش. جلال افشار را توی قاب نگاه میکرد و میریخت. به ما گفت: ❤️«امام زمان از من یک خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا این اشک ها، اشکِ شوقه.» 🌹شهید جلال افشار به روایت رضا عباسی 📚 کتاب جلوه جلال ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ 🔰 سرباز می‌خواست 🔰 🔘بعد از شهادت، عکسش را بردیم محضر . 💟 را خوب میشناخت. اصلا موقعِ اذان که میشد، میگفت: «اون که اذان رو با معنی می‌گه بیاد بگه.» 🔶حالا خبرِ شاگردِ عارف مسلکش را آورده بودند برایش. جلال افشار را توی قاب نگاه میکرد و میریخت. به ما گفت: ❤️«امام زمان از من یک خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا این اشک ها، اشکِ شوقه.» 🌹شهید جلال افشار به روایت رضا عباسی 📚 کتاب جلوه جلال ‌‌ ❣ ❣ ‌‌❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2