eitaa logo
پیش به سوی ظهور
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
5 فایل
🌺اللهم عجل الولیک الفرج🌺 #‌مذهبی_‌فرهنگی_‌بصیرتی ارتباط بامدیر ✅انتقاد_‌پیشنهاد ✅ارسال مطالب ✅تبادل @reza133z تاریخ تأسیس کانال۹۶/۱۰/۲۲ کانال دوم ما ( #بصیرت_بیداری ) حتما عضو شوید { @basirat21 }
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌸🌿 #کلام_شهید 💢ما "فقط" در راه خدا باید بجنگیم؛ نه به خاطر ثروت، نه هوای نفس،نه پول، نه ... #شهید_محمدابراهیم_همت #کجایید_مردان_خدایی 🌿🌸🌿 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
┅┅═•❥◎•🌹•◎❥•═┅┅ 🔰 #کلام_شهید 🔰 #انقلاب_اسلامی ☑️ سختی ها را #تحمل کنید، این #انقلاب با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی #امام_زمان_عج #اتصال پیدا می کند. 💎 #شهید_محمدابراهیم_همت💎 ┅┅═•❥◎•🌹•◎❥•═┅┅ 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ 🔻 🔻 ☑️ سختی ها را کنید، این با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی پیدا می کند. 💎 💎 🗓 ۲۶ مهر ۱۳‌۶۲ - قلّاجه - اردوگاه تاکتیکی شهید بروجردی (به روایت همت، ص۸۰۹) 💟 💟 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ 🔻 🔻 ☑️ سختی ها را کنید، این با نهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی پیدا می کند. 💎 💎 🗓 ۲۶ مهر ۱۳‌۶۲ - قلّاجه - اردوگاه تاکتیکی شهید بروجردی (به روایت همت، ص۸۰۹) 💟 💟 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱ 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
....•✿°∞°❀~~~❀°∞°✿•.... 🔹روایت جالب حاج‌حسین یکتا از سردار شهید محمدابراهیم همت. ❣عنایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به شهید همت 💟 💟 🌹 🌹 ‌‌❣❣ ....•✿°∞°❀~~~❀°∞°✿•.... 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 ماجرای خداحافظی شهید همت با همسرش در آخرین دیدار 🔷️ همسر شهید همت درباره آخرین دیدار و خداحافظی با شهید همت می گوید: آن شب بریدن حاجی را دیدم. برخورد سرد او گویای همه چیز بود. به خودم لرزیدم، یک لحظه احساس کردم نکند آخرین شب دیدارمان باشد. ◇ حاجی گفته بود که صبح روز بعد ماشین جلوی منزل باشد. کمی زودتر بلند شد و خود را آماده کرد؛ اما ماشین نیامد. ◇ ساعت ۷ راننده بدون ماشین آمد و گفت: "ماشین دچار نقص فنی شده!" حاجی تا ساعت ۹ صبح در خانه ماند. دو ساعت تمام بی آنکه چیزی بگوید . ◇ قطرات پیوسته اشکی را که از گونه هایش جاری بود، دیدم. ماشین که از راه رسید حاجی آماده حرکت بود. ◇ وقت خداحافظی سرش را پایین انداخت و گفت: "خدا رو شکر ماشین دیر اومد و تونستم بیشتر پیش شما باشم! ... خب دیگه ما رفتیم. اگر ما رو ندیدی حلالمون کن." ◇ معنی حرفهای او را کاملا میدانستم. با اینحال گفتم: امکان نداره که شهید بشی. ◇ پرسید: "چطور مگه؟" ◇ گفتم: "باور نمیکنم خداوند در یک لحظه همه چیز بنده اش را از او بگیرد... " ◇◇ وقتی صدای حرکت ماشین به گوشم رسید، احساس از دست دادن او در قلبم قوت گرفت. شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ عملیات خیبر - جزیره مجنون