eitaa logo
مـَـــســیــرِ ظُهـــور
1.4هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
22هزار ویدیو
138 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کن @Fatemaa_L تبلیغات نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
[ آنگاه که نومیدی بر جانت پنجه افکنده و رها نمی‌شوی، به من امیدوار باش!✨] - سوره زمر ، آیه ۵۳ 💫
: [ اگر در مملكتى هستى كه تمامش تاريك است، اين نشان مى دهد كه تو يك كبريت هم روشن نكرده ای!✨]
یه وقتایی هم اونقدر‌ سرمون گرم گوشیمون‌ هست و یه چیزایی رو‌ با چشم میبینیم که از‌ صد‌‌ تا نگاه گناه آلـود‌ بـه نامحرم هم بـدتره !! مجـازی پـر از گودال هـای بزرگِ اگـه تو اولـی نیفتادی حتماً و قطعا تو دومی خواهـی افتاد حواست رو جمع کن مؤمن . ↬🌸🌿@yamahdiadrekny30
🚶‍♀ 🔸تو چیزی را به دیگران می‌گویی که خودت نیاز داری بشنوی. پس سوال این است: "آیا من در حال گوش کردن به خودم هستم؟" ما فقط چیزی را به دیگران می گوییم که خودمان نیاز داریم بشنویم. 🔸در ژرف‌ترین سطح رابطه‌ی صادقانه، درک این نهفته است که ما هرگز نمی‌توانیم واقعاً بدانیم که آن شخص دیگر حرف ما را می‌شنود یا ما را درک می‌کند یا نه. 🔸در حقیقت ما فقط با خودمان حرف می‌زنیم. ما همیشه دقیقا چیزی را می‌گوییم‌ که خودمان نیاز به شنیدنش داریم. ╭❣ ↬🌸🌿@yamahdiadrekny30
🚶‍♀ اگر در جايى از كره زمين ديدى زنى از فرط كار و زحمت، فرسوده شده يا مثل مردها شده، بگرد و ببين كه در آن شهر يا "مرد" كم شده يا "نامرد" زياد ! دکتر علیرضا شیری ╭❣ ↬🌸🌿@yamahdiadrekny30
🚶‍♀ همه ما اهل همین حوالی غمگینیم ؛ نگران آسمان اخم کرده بی کبوتر نباش ، فردا حتما باران خواهد آمد ...‌ ╭❣ ↬🌸🌿@yamahdiadrekny30
🚶‍♀ رفته ام ، رفته ای ، انگار نه انگار ولی ؛ روزگاری نفسَت بودم و .. جانم بودی ... برو خوش باش کنارِ کس و ناکس ، بی قید ! حیفِ دیروز که تو جان و جهانم بودی ... ╭❣ 🌸🌿@yamahdiadrekny30
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210827-WA0076.mp3
5.61M
♨️خسران در قیامت 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام سخنرانی های عالی و رفیعی
ahvalat-jahanamiha.ziaabadi.mp3
1.94M
🎬احوالات جهنمی ها 🎤آیت الله ضیاءآبادی سخنرانی
doshman.jamalodini.mp3
1.13M
🎬خطرناک ترین ابلیس!! 🎙حجت الاسلام
mosafer_mesbah_m_156343(0).mp3
2.52M
🎬سفر آخرت 🎤آیت الله مصباح یزدی
📌 واکنش شهید آوینی به رقص دختران پاکستانی 🔷️ یکی از دوستان شهید آوینی می گوید: رفته بودیم پاکستان سر خاک شهید عارف حسینی، مرتضی زیاد از او شنیده بود. ◇ دستهایش را گرفته بود جلوی صورتش هق هق گریه میکرد؛ معاونش فکر کرده بود مرتضی رفیق صمیمی اش بوده. 🔹 دخترهای پاکستانی، پائین دیوار مرگ می رقصیدند؛ موتور سوار هم بالای سرشان ویراژ میداد. دخترها با رقص مشتری برای او جمع میکردند. ◇ ما هم رفته بودیم بالا از عملیات موتور سوارها فیلم بگیریم. ◇ مرتضی زود آمد پائین رفت توی ماشین. دنبالش رفتم؛ رنگش پریده بود؛ زد زیر گریه و گفت: « می بینی کار دختـرهای مسلمون به کجـا کشیده؟ » 📚 کتاب آوینی/ نشر یا زهـرا (س)
در کردستان به باغ انگوری رسیدیم و دو تاحبه انگور از آن را خوردیم. بعد از آن حسین بسیار ناراحت شد و گفت: اجازه صاحب باغ را چه کنم؟ در آن روز یک صد تومانی را به آن شاخه انگور با نخ گره زدیم و زیر آن برای صاحب باغ نوشتیم: دو حبه از انگورها را
من ادواردو نیستم 6.mp3
5.37M
📗کتاب صوتی بسیار شنیدنی من ادواردو نیستم "سرگذشت ثروتمندترین شهید شیعه" قسمت 6
حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت. نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود. می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم؟ واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است.
با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟  توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست می‌کنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها خوردن.
📌 ماجرای رزمنده‌ای که خدا را غافلگیر کرد و به خط مقدم رفت 🔹️ موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو جان فک و فامیلت مرا هم ببر، بابا درسته که قدم کوتاهه، اما برای خودم کسی هستم. ◇ اما فرمانده فقط می گفت: «نه! یکی باید بماند و از چادرها مراقبت کند. بمان بعداً می برمت!» ◇ عباس ریزه گفت: «تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمکم!» ◇ وقتی دید نمی تواند دل فرمانده را نرم کند مظلومانه دست به آسمان بلند کرد و نالید: «ای خدا تو یک کاری کن. بابا منم بنده ات هستم!» چند لحظه ای مناحات کرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. ◇ عباس ریزه یک هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتی فرمانده تعجب کردند. عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. ◇ همه فکر می‌کردند که عباس حتماً رفته نماز بخواند و راز و نیاز کند. وسوسه فرمانده را رهایش نکرد. آرام و آهسته با سر قدم های بی صدا در حالیکه چند نفر دیگر هم همراهی اش می کردند به سوی چادر رفت. ◇ اما وقتی کناره چادر را کنار زده و دید که عباس ریزه دراز کشیده و خوابیده، غرق حیرت شد. پوتین هایش را کند و رفت تو. فرمانده صدایش کرد: «هی عباس ریزه … خوابیدی؟ پس واسه چی وضو گرفتی؟» ◇ عباس غلتید و رو برگرداند و با صدای خفه گفت: «خواستم حالش را بگیرم!» ◇ فرمانده با چشمانی گرد شده گفت: «حال کی را؟» ◇ عباس یک هو مثل اسپندی که روی آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد: «حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب می خوانم و دعا می کنم که بتوانم تو عملیات شرکت کنم. حالا که موقعش رسیده حالم را می گیرد و جا می مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یک به یک!» ◇ فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه کرد. بعد برگشت طرف بچه ها که به زور جلوی خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید می شدند. ◇ یک هو فرمانده ترکید و زد زیر خنده و گفت: «تو آدم نمی شوی. یا الله آماده شو برویم خط مقدم» ◇ عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت: «خیلی نوکرتم خدا. الان که وقت رفتنه. عمری ماند تو خط مقدم نماز شکر می خوانم تا بدهکار نباشم!» ◇ بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودند و فریاد زد: «سلامتی خدای مهربان که همیشه بدهکارش هستیم صلوات!»
کمی متن طولانیه ولی حتما بخونید وصیت شهید شما چهل روز دائم الوضو باشید و نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد برادران و خواهران من، امام زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم از شما خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود، زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (عج) سه چیز را هر روز تلاوت کنید : ۱) زیارت عاشورا ۲) نافله ۳) زیارت جامعه کبیره اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم. منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.... امروز متوسل میشیم به شهید مدافع حرم سجادزبرجدی با ذکر۱۴صلوات ان شاالله خود شهید دستمون رو بگیرند
rafiei-9.mp3
3.51M
🎬شهیدی که نمی توانست وارد بهشت شود... 🎙حجت الاسلام سخنرانی های برتر
مضرات ریا.mp3
17.94M
🍃ریا و خرابی آخرت ❌ریا و دوری از ولایت خدا 📌ریا و حجاب بین خدا 📝ریا و آتش جهنم به
sehr_jado_mohammadi.mp3
1.22M
🎬سحر و جادو 🎙حجت الاسلام
داشتن دوست خوب، غم را از بين نمی‌برد، اما كمک می‌کند محكم سرپا باشيم، درست مثل چتر خوب كه باران را متوقف نمی‌کند، اما كمک می‌كند راحت زير باران قدم