eitaa logo
Emammahdi
113 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
641 ویدیو
60 فایل
﷽ 🌺 السلام عليك يا صاحب الزمان تا نیایی گره از کار بشر وانشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅 کپی آزاد 🙏 ارتباط با ادمین @alajl14
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره 1 دیشب به سفارش خانومم رفتم توی یک شیرینی فروشی خوب توی دور و زمونه الان هر فروشگاهی اسمش خارجی تر باشه تو ذهن بعضی ها باکلاس تره. اسم این شیرینی فروشی "نورالقائم" بود. شاید ما توجه نکنیم. اما اسم ها خیلی اثر دارند. بعضی از اسم ها بار تبلیغی دارند. خیلی حس خوبی داشتم توی این قنادی. با خودم گفتم چکار کنم که صاحب قنادی تشویق بشه و در ضمن نامی از امام زمان علیه السلام هم برده باشم. توی صف صندوق وقتی نوبت من شد در حال کارت کشیدن گفتم: "درود بر شما. عجب اسم قشنگی برای قنادی خودتون انتخاب کردید" پاسخ داد: بله. اسم امام زمان علیه السلام خیلی قشنگه. از قنادی که می اومدم بیرون با خودم فکر کردم چه راحت میشه بعضی وقت ها از امام زمان علیه السلام صحبت کرد. @emammontazar_313
به نام رحمت خدا و با یاد فرمانده جهان هستی محمد جواد داشت با برادرش مهدیار در پذیرایی 🏡 بازی میکرد. محمدجواد پسر کوچکم و مهدیار پسر بزرگه س😊. ناگهان توپ بازی رو با یک شوت قوی 💪 به سمت آشپزخانه روانه کرد. مسیر توپ با برخورد به لبه کابینت اوپن عوض شد و به جام های کریستال گرانقیمتی که روی آن قرار داشت برخورد کرد😟. دو عدد از اونها رو روی کف سرامیک آشپزخانه انداخت و طوری تکه تکه شان کرد که با چشم غیر مسلح 🙃 نمیشد پیداشون کرد. من در اتاقم مشغول مطالعه بودم و فقط صدای شکسته شدن جامها رو شنیدم و بعدش سکوتی چند دقیقه ای🧐. دقایقی بعد شنیدم که مادر محمدجواد مادرانه دارد به او دلداری می دهد که : عزیزدلم پسر گلم اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن عمدی که اینکارو نکردی فدای سرت خودت چیزیت نشد؟! راستش رو بخواهید من یکم نگران شدم که شیشه خورده ها در پای کسی نرفته و زخمی نشده باشند. چند لحظه صبر کردم و به سمت پذیرایی رفتم. دیدم مادر در حال کشیدن جارو برقی و تمیز کردن کف خانه است و محمدجواد در گوشه آشپزخانه سرش رو پایین انداخته و معلوم است که ناراحت است و شایدم کمی ترسیده🥺 که مبادا بابا دعوام کند. از اونجایی که هزینه قابل توجهی برای کریستالها کرده بودم ، خب کمی عصبانیت 😡 دور از انتظار نبود اما... با دیدن ناراحتی محمدجواد، مهر پدر پسری در من جوشش پیدا کرد و به سمت او رفتم و بغلش کردم. تا سرش را به آغوش گرفتم شروع کرد به گریه کردن و محکم بغلم کرد. راستش منم کمی منقلب شدم و گوشه چشمام نمناک شد . بعدش شروع کردم به نوازش او و دلداری دادن به او . از من و مادرش عذر خواهی کرد و به خاطر ادبش خوشحال شدیم و او را بخشیدیم و قضیه بدون ریختن قطره خونی 😁 ختم به خیر شد😉. استاد و مربی بزرگوارم روزی از پدربزرگی صحبت میکرد که هرگز او را ندیده بود ولی از شنیدن وصف بخشندگی و خوبی و بزرگی او ، احساس افتخار میکرد. من هم میخواهم بگویم که من هم پدرم را هرگز به چشمانم ندیده ام . نه او را و نه پدر بزرگم را . اما وصفی از او خوانده و شنیده ام که هر وقت یادش می افتم بی اختیار احساس افتخار می کنم . شنیده ام که او پدری دلسوز برای فرزندانش است ، مادری مهربان نسبت به طفل خردسالش. طفل خردسال ! چقدر تعبیر دقیقیست. همه ما شاهد برخورد مهربان مادر نسبت به طفل کوچکش بوده ایم . برای مثال، وقتی بچه خودش را آلوده میکند ، مادر مهربان نه تنها او را سرزنش نمیکند بلکه با دلسوزی قربان صدقه اش هم میرود که : عزیزدلم قربونت برم خودتو کثیف کردی!! ای جانم فدات شم بیا ببرمت و تمیزت کنم . یاد خودم می افتم و اون پدر مهربان و مادر دلسوز که هرگز ندیدمش ولی میدانم که زنده س و حواسش به من است . نه فقط به من بلکه به تمام انسانها. بله من از شخصیت ممتازی صحبت میکنم که پدربزرگش ، امام رضا که سلام و رحمت خدا بر او باد ، در باره اش فرمود : ... او ( مهدی پسر عسکری) پدری مهربان و مادری دلسوز نسبت به طفل خردسالش است. حالا که چنین است ، هر بار که کار اشتباهی کنم یا خودم را آلوده کنم یادم می آید که او دعوام نمیکند. خودم رو در آغوش محبتش می اندازم و به خاطر خطاهام از او عذر خواهی میکنم و بابت مهربانی هایش از او تشکر میکنم و از خدا میخواهم وعده خود را در باره او انجام داده و با آمدنش همه مردمان این جهان را از لطف ظهورش بهره مند گرداند. الهی بهترین توجهات خود را نثار وی کن ، او را از هرگونه آسیبی دور بدار، ظهورش را جلو بینداز و آمدنش را آسان گردان و ما را جزو یاران و دوستان خوب او قرارده . آمین. مهدی حبیبی آذر ۷ فروردین ۰۰ https://eitaa.com/joinchat/3372613714Ca8ff2921a0
شماره 1 دیشب به سفارش خانومم رفتم توی یک شیرینی فروشی خوب توی دور و زمونه الان هر فروشگاهی اسمش خارجی تر باشه تو ذهن بعضی ها باکلاس تره. اسم این شیرینی فروشی "نورالقائم" بود. شاید ما توجه نکنیم. اما اسم ها خیلی اثر دارند. بعضی از اسم ها بار تبلیغی دارند. خیلی حس خوبی داشتم توی این قنادی. با خودم گفتم چکار کنم که صاحب قنادی تشویق بشه و در ضمن نامی از امام زمان علیه السلام هم برده باشم. توی صف صندوق وقتی نوبت من شد در حال کارت کشیدن گفتم: "درود بر شما. عجب اسم قشنگی برای قنادی خودتون انتخاب کردید" پاسخ داد: بله. اسم امام زمان علیه السلام خیلی قشنگه. از قنادی که می اومدم بیرون با خودم فکر کردم چه راحت میشه بعضی وقت ها از امام زمان علیه السلام صحبت کرد. @emammontazar_313