.:
﷽
#داستانهای_قرآنی
داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم
#قسمت_پانزدهم
☘عتبه بن ربیعه و برادرش شبیه و پسرش ولید ، نخستین کسانی بودند که به میدان کارزار آمدند و از لشکر اسلام عبدالله بن رواحه و عوف و معود پسران حارث ، اسب به میدان جهاندند .
☘عتبه که از شخصیت های برجسته دودمان قریش بود ، گفت : ما شما را شایسته جنگ خود می دانیم و جز عموزادگان خود کسی را حریف و کفو خویش نمی شناسیم .
☘آن سه نفر که از انصار بودند بجای خود بازگشتند و بجای آنها علی بن ابیطالب ( ع ) و حمزه بن عبدالمطلب و عبیده بن حارث بن عبدالمطلب پا به میدان نهادند و خود رامعرفی کردند . عتبه گفت : این سه تن همتای ما هستند و شایستگی جنگ ما را دارند .
☘علی ( ع ) باولید در آویخت و در حمله اول بازوی ولید را از جای درآورد . ولید دست قطع شده خود را به سوی آن حضرت پرتاب کرد و به سوی پدر گریخت . ولی علی ( ع ) در بین راه با ضربت دیگری او را از پای درانداخت و سپس به کمک عمویش حمزه شتافت و با یک ضربه شمشیر شیبه را به هلاکت رسانید .
☘عبیده بن حارث با عتبه بن ربیعه کوشیدند تا هر دو از پای افتادند . علی ( ع ) به سراغ عتبه رفت و او را نیز که هنوز زنده بود ، به قتل رسانید و عبیده را که سخت مجروح بود ، به کمک حمزه به حضور پیغمبر ( ص ) آوردند . ولی عبیده بعدا با همان زخمی که از حریف خورده بود ، از دنیا رفت .
☘قتل این سه تن که هر سه نیرومندترین افراد قریش بودند ، پشت سپاه مکه را شکست و قریش بکلی روحیه خود را باخت .
💜ادامه داستان در قسمت بعد .....
https://eitaa.com/joinchat/3372613714Ca8ff2921a0