eitaa logo
⁦🇵🇸🇮🇷⁩⁩⁦⁩⁦⁦منتظران مهدی🇮🇷⁦🇵🇸⁩
299 دنبال‌کننده
21هزار عکس
28.8هزار ویدیو
269 فایل
آیدی مدیر: @yamahdyadrekniii
مشاهده در ایتا
دانلود
به حسب وظیفه به عنوان یک که بیش از پنج سال است ارتباط بسیار نزدیکی با داشته ام و به جرأت می توانم بگویم بیشتر از اکثر طلاب با منظومه فکری ایشان آشنا هستم، مینویسم: 🔸چندباری که این سالها در اصفهان میزبان استاد بوده ایم،  یکی از خواسته های اصلی ایشان دیدار با علمای اصفهان بود این عکس را که خودم گرفته ام دو ماه قبل از رحلت حضرت آیت الله ناصری بود این دیدار روزی اتفاق افتاد که حضرت آیت الله ناصری در بستر بیماری بودند و هیچ کس را به حضور نمی‌پذیرفتند(حتی امام جمعه محترم کاشان) ولی استاد رائفی پور را پذیرفتند و دعاگوی استاد بودند و هم آنجا فرمودند دار و ندار خودمان را مدیون علما هستیم و التماس دعای ویژه داشتند.(صوت این دیدار در ادامه) ادامه‌ی پست👇
4_5785349045388054963.mp3
7.23M
صوت دیدار استاد با حضرت آیت الله ناصری (ره) در اصفهان بیت ایشان @raefipourfans
👤 توییت استاد ✍️ ‏برادران و خو‌اهران عزیزم، اگر عزم اصلاح جامعه را دارید بدانید مسیر عدالت‌خواهی همواره در طول تاریخ با توهین و تهمت و تحقیر و کشتار همراه بوده است. 🔹‏شهید مطهری می‌فرماید: ‏قُتل في مِحرابه لشِدة عَدله، علی (علیه‌السلام) را در محرابش به‌خاطر شدت عدالت‌ورزی‌اش به شهادت رساندند! 🔸‏یعنی منتهای تصلب و تعصب در عدالتش بود كه قاتلش شد. 🔹‏معلوم می‌شود ساير مسائل از قبيل تسليم قاتلين عثمان و مسئله اينكه در جنگ‌های اسلام و جاهليت چنين‌وچنان شده، بهانه بوده! ‏ 🔸همه حرف‌ها بر سر مسئله اجرای عدالت اجتماعی بود. ‏خصوصا از اين نظر كه امام علی (علیه‌السلام) قانع نبود كه به گذشته كاری نداشته باشد و از حال برای آينده شروع كند، عطف به ما سبق می‌کرد و می‌فرمود: «إن الحق القديم لا يبطله شیء» 🔹‏پس یا در این مسیر نیایید یا محکم بایستید و به این ببالید که شیعه و مرید امامی هستید که او را در محرابش به‌خاطر شدت عدالت‌ورزی‌اش به شهادت رساندند. ‏⁧ 🆔 @Masaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفیر ایران در سوریه: بین ۵ تا ۷ نفر در حملهٔ رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند که ۳ نفر از آن‌ها از وابستگان نظامیِ ایران در سوریه بودند. @Radar_enghelabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفیر ایران در سوریه: ایران تاکنون هیچ جنایتی از رژیم صهیونیستی را بی‌پاسخ نگذاشته و رژیم صهیونیستی می‌داند که باید منتظر پاسخ متناسب ازسوی جمهوری اسلامی ایران باشد. @Radar_enghelabe
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم باید برم، آره برم سرم بره.... 🔹همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت امام علی(ع) مراسمی متفاوت در فرودگاه مهرآباد برگزار شد. 🔹تماشای این کلیپ را از دست ندهید... @Radar_enghelabe
چرا امامت از نسل امام حسن مجتبی ادامه نیافت؟ پاسخ این سؤال را در قالب چند نکته خدمت شما تقدیم می‌کنیم: نکته اول: جز امام سجاد(علیه‌السلام) بقیه امامان همه از نسل امام حسن(علیه‌السلام) هستند، یعنی هم فرزند امام حسین(علیه‌السلام) و هم فرزند امام حسن(علیه‌السلام) هستند، چون مادر امام باقر(علیه‌السلام) دختر امام حسن (علیه‌السلام) بوده و پدرش هم پسر امام حسین (علیه‌السلام) بوده به همین دلیل از این به بعد همه امامان فرزند هر دو امام هستند که از طرف پدر به امام حسین(علیه‌السلام) منتهی می‌شوند و از طرف مادر به امام حسن(علیه‌السلام)، مگر اینکه ما هم مثل دوره جاهلیت بگوییم که فرزند دختر فرزند نیست که ما این نظر را قبول نداریم زیرا فرزند دختر هم مثل فرزند پسر است و فرقی نمی‌کند. بنابراین از امام سجاد(علیه‌السلام) به بعد بقیه امامان که از امام باقر(علیه‌السلام) شروع می‌شوند هم فرزند امام حسن(علیه‌السلام) و هم فرزند امام حسین(علیه‌السلام) بودند. نکته دوم: به اعتقاد ما گزینش امام و گزینش پیغمبر که توسط خداوند متعال انجام می‌شود روی حساب است «الله أعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه»(۱) خدا می‌داند که چه کسی شایستگی این سمت را دارد و چه کسی ندارد به عبارت دیگر خداوند متعال علم داشت که از اول عالم تا آخر شاکرترین، عابدترین و شایسته‌ترین بندگانش برای سمت‌های الهی چه کسانی هستند و آنها را برگزید به اصطلاح إصْطِفاء کرد، إجْتِباء کرد که مجتبی و مصطفی شدند و بعد هم این سمت را به آنها داد و قبل از این که این سمت را بدهد امکاناتش را هم در اختیارشان گذاشت از جمله عصمت، علم و چیزهایی از این قبیل. بر اساس این اعتقاد می‌گوئیم خداوند بین همه بنده‌ها اصطفا کرده و دید امام سجاد(علیه‌السلام) بعد از امام حسین(علیه‌السلام) از همه بنده‌هایش شایسته‌تر است حتی از حسن مثنّی که فرزند امام حسن(علیه‌السلام) بود و در کربلا هم حضور داشت و آنجا مجروح شد و در بین کشته‌ها افتاد به طوری که خیال کردند که به شهادت رسیده ولی بعد که داشتند سر را جدا می‌کردند دیدند نیمه جانی دارد. خلاصه خاندان مادرش او را از صحنه بیرون بردند و مداوا کردند. پس در واقع چون انتخاب مختص خداوند است، معیارهای خداوند این گونه است که در هر کسی که آن معیارها باشد خداوند مسئولیت امامت را به او واگذار می‌کند. پی نوشت‌ها: ۱.انعام، آیه ۱۲۴. برنامه پاسخگو به منتظران مهدی بپیوندید الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
چرا بعضی از دانشمندان برجسته جهان در زمینه ریاضی و فیزیک (مانند استیون هاوکینگ( که با استدلال‌های سخت بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند خدا را قبول ندارند؟ اِستیوِن ویلیام هاوکینگ یا استفن هاوکینگ(۱) فیزیکدان معروف انگلیسی است و سخنان و بیانات او همواره در محافل علمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و وی را بیشتر به یک چهره رسانه‌ای تبدیل ساخته است. وی در سال ۲۰۱۸ در ۷۶ سالگی در انگلستان از دنیا رفت. با این مقدمه به سراغ پاسخ سؤال شما رفته و آن را در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم: نکته اول: در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که برخلاف آن چه ممکن است با تبلیغات شهرت یافته باشد، بسیاری از دانشمندان بزرگ دنیا که موفق به اخذ عالی‌ترین نشان‌های علمی در جهان هم شده‌اند، خداباور بوده‌اند؛ و تعدادی نیز به خدا اعتقاد ندارند.(۲) استیون هاوکینگ هیچ گاه موفق به اخذ جایزه نوبل در فیزیک نشد(۳) در حالی که فیزیکدانانی چون ماکس پلانک، ماکس برن، ورنر هایزنبرگ، جوزف جان تامسون، گولیلمو مارکونی، ماکس فون لائو، آرتور لئونارد شالو و ده‌ها نام دیگر، همگی خداباور بوده و موفق به دریافت عالی‌ترین نشان علمی، یعنی جایزه نوبل فیزیک شده‌اند.(۴) در نتیجه نباید این گونه تلقی شود که دانشمندان، نا خداباور هستند، بلکه دقیقاً عکس این مسئله صادق بوده و خصوصاً در سال‌های اخیر، تعداد دانشمندان خداباور روز به روز بیشتر شده و باور به خداوند، در حال یافتن جایگاه مناسبی در فضای آکادمیک غرب است.(۵) نکته دوم: آن چه در نکته اول بیان شد، صرفاً به جهت شفاف سازی در خصوص باور اشتباهی است که ممکن است شهرت یافته باشد، اما حقیقت مطلب آن است که استناد به بیان یک فیزیک‌دان و یا یک دانشمند علوم تجربی، برای قبول یا عدم قبول وجود خدا، از نظر منطقی یک مغالطه است که از آن با عنوان مغالطه «مرجعیت کاذب»(۶) یاد می‌کنند. به این معنا که شخصی به جهت تخصص در یک رشته، در رشته‌های دیگر که ارتباطی با رشته اصلی او ندارد متخصص در نظر گرفته شده و کلام او نسبت به علوم دیگر نیز نافذ و محترم باشد.(۷) در حقیقت پرسش از «وجود خدا»، یک پرسش فلسفی است که موضوعات و مسائل آن غیر از علوم تجربی است و دانشمندان علوم تجربی با تمام احترام و تخصصی که در رشته خود دارند، در این حیطه صاحب نظر به نظر نمی‌رسند. در واقع بسیاری از مسائل علمی و دقیق خارج از قلمرو حس و تجربه مادی هستند و دانش تجربی در این گونه موضوعات ابزاری برای کشف ندارد. نه می‌تواند آن‌ها را رد کند و نه اثبات و حتی حق شک کردن هم ندارد؛ زیرا این گونه امور اساساً خارج از دسترس اوست.(۸) از این رو، صرف دست و پنجه نرم کردن یک فیزیکدان با فرمول‌های پیچیده فیزیک، وی را دارای توانایی تفکر فلسفی و تخصص در حل موضوعات این علم نمی‌سازد. نکته سوم: نکته دیگری که در اینجا باید بدان اشاره کرد، این است که اساساً به دنبال فهرستی از طرفداران و یا مخالفین یک باور رفتن، یک مغالطه فلسفی است که از آن با عنوان «مغالطه یارکشی» یاد می‌شود؛ یعنی به جای ارزیابی عقلانی یک گزاره، مانند گزاره «خدا وجود دارد» به فهرستی تمسک شود که برخی از افراد و چهره‌های مشهور، در آن لیست قرار داشته باشند! (حال می‌خواهند فیلسوف باشند یا دانشمند) آیا اگر همه مردم دنیا باور نادرستی داشته باشند، آن باور درست خواهد شد؟! در نتیجه آن چه در این میان مهم است، یافته‌های عقلانی خودِ شماست؛ یعنی باید آستین همت بالا زده و در خصوص اصول دین و باورهای بنیادینی چون باور به وجود خداوند، به فحص و بحث عقلانی بپردازید و دلایل و براهین مطرح شده در این باب را با عقل خود ارزیابی نمایید. اگر به نتیجه‌ای رسیدید که همه دنیا آن را مردود می‌دانند، آن چه برای شما معتبر است همان یافته‌های عقلانی شماست، نه اجماع دیگران. نکته چهارم: باید توجه داشت که باور به خداوند همانند هر باور دیگری، ممکن است دچار بدفهمی‌ها و سوء قصدها گشته و انکار شود؛ از این رو باور نداشتن و یا قانع نشدن عده‌ای در مقابل یک باور، لزوماً به معنای ضعف استدلالی آن باور نیست؛ بلکه چه بسا مبادی و مبانی معرفتی و غیرمعرفتی در ارزیابی انسان از باوری خاص دخیل بوده و سبب شود تا انسان در مواجهه با یک حقیقت، نتواند جانب بی‌طرفی، انصاف و عدالت علمی را بپیماید. حقیقت آن است که برخلاف آن چه در یک بینش سطحی به نظر می‌رسد، تمام معتقدات انسان‌ها همواره متکی بر دلیل و منطق نیست. عوامل محیطی، خانوادگی، بیماری، خود پرستی به جای حق پرستی، فرو رفتن در انحرافات اخلاقی، فهم نادرست از مبادی مسئله، فروکاست همه مسائل به جنبه‌های مادی و تجربه پذیر، غرور علمی بیجا، پیروی از جوّ حاکم بر فضای فکری و فرهنگی جامعه و... همگی از مواردی است که می‌توانند انسان را از آزاد اندیشی دور کرده و راه رسیدن به حقیقت را دشوار سازند.
پی نوشت‌ها: ۱. Stephen William Hawking ۲. نباید این گروه اندک را تماماً خدا ناباور دانست، چرا که بسیاری از آن‌ها، نسبت به بود یا نبود خدا، موضعی ندانم گرا و شکاکانه دارند. ۳. https://en.wikipedia.org/wiki/Stephen_Hawking ۴.https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Christians_in_science_and_technology ۵. ر.ک گلشنی، مهدی، خداباوری و دانشمندان معاصر غربی: چالش‌ها و تبیین‌ها، تهران، کانون اندیشه جوان، ۱۳۹۶ ش. ۶. Appeal to Inappropriate Authority ۷. خندان، علی اصغر، مغالطات، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ ش، ص۱۷۲. ۸. جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۸ ش، ص۲۱. برنامه پاسخگو به منتظران مهدی بپیوندید الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
اگر تحریف قرآن، یک ادعای ساختگی و ضعیف و غیر قابل دفاع است، پس این همه شواهد و قرائن و نیز روایات فراوانی که در کتاب‌های حدیثی وجود دارد؟ معروف و مشهور در میان دانشمندان شیعه و اهل سنت این است که هیچ‌گونه تحریفی در قرآن روی نداده است و قرآنی که امروز در دست ماست، همان قرآنی است که بر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شده و از آن، کم و زیاد نگردیده است. این در حالی است که وجود روایات قابل توجه در کتاب‌های حدیثی اهل سنت و شیعه مبنی بر وجود تحریف در قرآن، مستمسکی شده است تا برخی عوامل دیگر نیز به آنها اضافه شده و بستری شکل بگیرد که در آن بستر، موضوع تحریف در قامت یک مقوله چالش برانگیز در میان علوم قرآنی قد علم کند و از دیر باز به عنوان یک مبحث داغ در علوم قرآنی مطرح بوده است که با ورود مستشرقان به مباحث قرآنی، به ابعاد و تبعات آن افزوده شده است. پذیرش تحریف قرآن، پیآمدهای دامنه‌داری است به دنبال دارد؛ زیرا مستلزم انكار اعجاز قرآن، عدم امكان اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله، عدم امکان استدلال به قرآن و... می‌گردد. اقسام تحریف در یك تقسیم‌بندی كلی، تحریف در قرآن به دو نوع «تحریف لفظی» و «تحریف معنوی» تقسیم می‌گردد. مقصود از تحریف معنوی، برداشت انحرافی و تفسیر و توجیه سخن، برخلاف مقصود گوینده است. وقوع این نوع تحریف در قرآن و نیز دیگر کتاب‌های آسمانی، جای بحث و گفتگو نیست؛ چراکه تحریف معنوی در آنها همیشه رخ داده و رخ خواهد داد. وقوع این نوع تحریف در كتاب‌های آسمانی گذشته در قرآن بیان شده است و تحریف معنوی قرآن در احادیث فراوان و نیز در نهج البلاغه مورد تأکید واقع شده است. اما آنچه که محل گفتگو است و محور تضارب افکار گشته است، تحریف لفظی در قرآن کریم می‌باشد. منظور از «تحریف لفظی» آنست که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که علی رغم مباحث زیادی که پیرامون این موضوع در جریان بوده، از جانب قاطبه مسلمانان و محققان مذاهب اسلامی، مصونیت قرآن از این‌گونه تحریف دفاع و تبیین شده است. مستمسک مدعیان تحریف مجموع ادله باورمندان بر تحریف در قرآن را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی و ترسیم کرد:   الف: آیات بیانگر مشابهت امّت اسلام با امّت‌های پیشین؛ یعنی آیاتی که بیانگر جریان سنت‌های الهی در امت‌هاست، با این بیان که امت اسلامی نیز همچون امت‌های پیشین هستند، و بر همین اساس، چنان‌که کتاب‌های آنان تحریف شده است، قرآن نیز تحریف خواهد شد و حال آنکه هیچ یك از آیات مورد استناد، مشابهت در تمامی امور را نمی‌رساند؛ بلكه ناظر به مخالفت امت‌ها (تكذیب و معارضه) با پیامبران و نابود شدن آن امت‌ها است. ب: وجود کتابهایی متفاوت با قرآن موجود؛ یعنی وجود مصحف‌های مختلف منتسب به صحابه و از جمله مصحف امام علی علیه‌السلام و تفاوت آنها با قرآن موجود، دلیل تحریف قرآن است. در پاسخ این دسته از ادله باید گفت: قرآن‌های یادشده و قرائت‌های مذكور آن‌ها با قرآن موجود تفاوت نداشته و آن‌چه به عنوان موارد اختلاف ذكر شده، از قبیل شأن نزول، ذكر مصداق، تفسیر و تأویل قرآن بوده است و ربطی به متن قرآن ندارد. ج: روایات بیانگر تحریف قرآن؛ بررسی و نقد روایات تحریف گرچه دلائل معتقدان به تحریف قرآن، محدود به روایات نیست و در ظاهر، متعدد و متنوع بوده و قابلیت دسته بندی در چند دسته یاد شده را دارد ولی از آنجایی‌که نقد و بطلان ادله غیر حدیثی روشن است، پس مهم‌ترین دستاویز برای مسأله تحریف، وجود روایات قابل توجه در مجامع حدیثی اهل سنت و شیعه است که بررسی و تحلیل دقیق این روایات، بیانگر آن است که بر اثر عدم درک مفهوم واقعی مفاد آنها، و یا به دلیل عدم بررسی سند آنها چنین سوء تعبیری به وجود آمده است. برخی از این روایات، بیانگر جمع‌آوری قرآن از جانب امام علی علیه‌السلام و شکل گیری مصحف آن حضرت و عدم استقبال صحابه از آن مصحف است. دقت در همین روایات روشن می‌سازد که قرآنِ نزد امام علی علیه‌السلام با دیگر قرآن‌ها، تفاوت در آیات و سوره‌ها نداشت، تنها تفاوت آن در بیان شأن نزول، ترتیب نزول و برخی نکات تفسیری دیگر بود و به تعبیر دیگر، هم قرآن بود، و هم تفسیر اصیل قرآن. بخشی از روایات تحریف، بیانگر تحریف معنوی قرآن است که وقوع آن جای گفتگو و اختلاف نیست و خارج از محل نزاع می‌باشد. بخش قابل توجهی از این روایات، مجعول و ساختگی است و برای بی‌اعتبار ساختن قرآن به دست دشمنان و منحرفان یا افراد نادان ساخته و پرداخته شده است؛ آنها که نمی‌توانستند و یا که نمی‌خواستند عظمت این کتاب آسمانی را برای مسلمانان احساس کنند، کوشش کردند با این گونه خرافه‌ها و اباطیل، اعتبار و اصالت قرآن را زیر سؤال برند.