🤲 الهی ...
🌱 یا حمید بحق محمد
🍃 یا عالی بحق علی
🍃 یا فاطر به حق فاطمه
🌱 #یا_محسن_بحق_الحسن
🍃 یا قدیم الاحسان بحق الحسین
🕊 #عجل_لولیک_الفرج
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
* اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم.
*** من منتظر همه شما هستم. دعا میکنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است، پس اگر میخواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
●شهیدسجادزبرجدی
روزى حضرت موسی (ع) به عروسی دو جوان مؤمن و نیک سرشتِ قومش دعوت شده بود ،
آخرِ شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید !!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی ؟!
عزرائیل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس و داماد است .
ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم .
موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید !!!
از خداوند دلیل عطاى این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید ؛
جبرئیل نازل شد و گفت دلیل را خود با سؤال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت .
موسی از داماد سؤال نمود دیشب قبل ورود به حجله چه کرديد ؟!
جوان گفت وقتی همه رفتند ، سائلى (گدايى) در زد و گفت من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بُردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفاً بمن هم از طعام جشنتان بدهید .
به داخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم چيز ديگرى نیافتم . غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد ، برایم دعای طول عمر کرد و گفت برای همسرم نيز قدرى غذا بدهید ، چرا كه او همچون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است . با خجالت قصد ورود و بستن درب را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را به مرد داد و او در هنگام رفتن برای هر دوی ما دعای طول عمر ، رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت .
وقتی قصد ورود به حجله را داشتیم ، مجمعه
(سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم بر روی رختخواب افتاد و باعث مرگِ این مار سمی که در رختخواب ما بود گشت . پس ما هر دو دیشب را تا اکنون به عبادت گذراندیم و العجب ، شادی ما از اینست که دعای آن مرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید !
جبرئیل (ع) فرمود : ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده است !
این بر ایشان بیاموز و داستانشان بر همگان باز گو …! باشد که چراغی گردد بر خَلقِ
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
تلاوت قرآن کریم
جزء هفتم ، توسل به #شهید
#سید_حسین_علم_الهدی
@yamohsen_118
@D_tarbiyat
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🦋 به #یکشنبه ۱۹ اسفند و ۸ ماه مبارک رمضان خوش آمدید .
🕊 السلام علیک یا مولانا اباالحسن علی ابن ابی طالب و صلی الله علیکِ یا مولاتی فاطمه الزهرا روحی لک الفداه 🪶
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
🤲 الهی ...
🌱 یا حمید بحق محمد
🍃 یا عالی بحق علی
🍃 یا فاطر به حق فاطمه
🌱 #یا_محسن_بحق_الحسن
🍃 یا قدیم الاحسان بحق الحسین
🕊 #عجل_لولیک_الفرج
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
#خاطرات_جبهه
.
به عنوان فرماندهیِ تیپ
یک شب که پسرِ دوسالهاش
به علت بیماری شدید
باید به بیمارستان برده میشد
حاضر نشد برای رساندن فرزندش
از ماشین سپاه استفاده کند و گفت:
این خودرو فقط برای خدمت به جنگ
و رزمندگان است!
#شهیدعبدالحسینبرونسی✨
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#عطر_عروج...!🌷
🌷در جبهه پدر و پسری بودند که بسیار یکدیگر را دوست داشتند. خندههایشان با هم بود و گریههایشان دور از چشم هم که مبادا دیگری ناراحت شود. در عملیاتی هر دو با هم به اتفاق شرکت کردند، ما در محاصره بودیم که این پدر و پسر نفس را برای نیروهای بعثی حرام کرده بودند. ناگهان....
🌷ناگهان در گوشهای از این زمین خاکی بمبی بر روی جوانی فرود آمد و او را به خاکستر تبدیل کرد. از دست هیچکس کاری ساخته نبود. بعد از پیروزی، بچهها شهدا را از گوشه و کنار جمع کردند و روی آنها پتویی انداختند. شب از نیمه گذشته بود و پدر دلهرهی پسر را داشت. در آن شب مهتابی اشک در چشمان پدر دیده میشد. ناگهان فریاد زد: «بچهها بوی بهروز میآید.» و به طرف پتوی شهدا رفت.
🌷در تاریکی شب هر کس آرام آرام برای این پدر و پسر گریه میکرد، پیرمرد پتو را کنار زد و با بدن سوختهی پسر روبهرو شد، توان ایستادن نداشت، دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و فریاد زد: «خدا……» و شروع به گریه کرد. توان دیدن این صحنه را نداشتم، شانههایم لرزید و من هم با آن پدر همصدا شدم.
🌷ناگهان حس کردم فقط صدای گریهی من است که فضا را پر کرده؛ پیرمرد را از آغوشم بیرون آوردم، نفس نمیکشید، اشک بر روی صورتم خشک شد، دستانم یخ کرد، او را تکان دادم اما صدایی نیامد فریاد زدم، اما باز هم صدایی نیامد، ناخودآگاه به یاد حضرت رقیه (س) و سر بریدهی امام حسین (ع) افتادم. با صدای بلند شروع به گریه کردم، تا جایی که دیگر هیچ بغضی در گلویم نماند. روحشان شاد.
#راوی: رزمنده دلاور علیاکبر علیزاده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
منمیگمرفیق..
وقتیناراحتشدیودلتگرفت؛
فقطبهآسموننگاهکنو
زمزمهکن: ‹خدابزرگه›بعدشناخودآگاه
آروممیشی..♥️!
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118
اعضای جدید خیلی خوش اومدید🥲🥺
انشاءالله با موندنتون و فعال بودنتون بهمون انرژی بدید.بیشتر فعال باشیم ماهم🥰
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🦋 به #دوشنبه ۲۰ اسفند و ۹ ماه مبارک رمضان خوش آمدید .
🕊 السلام علیک یا مولانا ابامحمد الحسن المجتبی و یا مولانا ابی عبدالله الحسین 🪶
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🌸 👈 #محسنین
🌼 👈 توسل به اهل بیت ع
🌺 👈 توسل به شهدا
🌻 👉 @yamohsen_118