eitaa logo
امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)
323 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
62 فایل
🇮🇷«بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرّٓحیِم»🇮🇷 احادیث،روایات،احکام،سخنرانی،پاسخ شبهات ،حکایت،مداحی،أذان،تلاوت،بحث شهداء و....در این کانال موجود می باشد. ☺ببخشید تبادل و تبلیغات نداریم☺ جهت ارتباط با مدیر و پاسخ به شبهات و احکام شرعی: @mohyie_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑 ... ... 💢چرا حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) نکردند؟ آیا صحت دارد که پدرشان این بود که ازدواج نکنند؟ این با سنت پیامبر دارد... ✅نکته اول در اسناد تاریخی... 🥀در تاريخ يعقوبي آمده است كه حضرت موسي بن جعفر(علیه‌السلام) كرده بود كه دخترانش نكنند و براي همين هيچ يك از دختران آن حضرت شوهر نكردند... 📚تاریخ یعقوبی  ج ۲، ص ۴۲۱... ✅اين را نمي توان به اين آساني پذيرفت. چون در اصول كافي آمده است كه حضرت امام موسي بن جعفر (علیه‌السلام) كار شوهر كردن و شوهر دادن دخترانش را به پسرش حضرت امام رضا واگذار كرد و فرمود: اگر علي خواست آنان را شوهر مي دهد و اگر نخواست شوهر نمي دهد... و جز پسرم علي هيچ كس حق ندارد دخترانم را شوهر بدهد . نه برادران ديگرشان، نه عموهايشان و نه سلطان وقت حق ندارند در امر ازدواج دخالت كنند...  📚كافي ج اول ، ص ۳۱۶، حديث ۱۵... 🍃بر اساس اين ، نمي توان گفت كه امام موسي بن جعفر(علیه‌السلام) وصيت به عدم ازدواج كرده بلكه كرده كه امر ازدواج دخترانش به امام رضا (علیه‌السلام) مربوط است و ديگران حق دخالت ندارند... ✅نکته دوم... 😡از ديدگاه برخي، خفقان شديد هاروني باعث شد كه دختران امام موسي بن جعفر(علیه‌السلام) نتوانند ازدواج كنند و در عصر هارون و و ستم به جايي رسيد كه كسي جرأت نداشت به خانه امام موسي بن جعفر رفت و آمد كند . اگر كسي نتواند به خانه امام رفت و آمد داشته باشد، به طور يقين نمي تواند خيال دامادي آن حضرت را در سر بپروراند... 👹اگر بخواهيم اين مسأله را بيشتر توضيح بدهيم بايد بگوييم كه مي خواست كاري كند كه نسل امام موسي بن جعفر كم گردد و يكي از راه هاي اين، جلوگيري از زنان و دختران اين خاندان است و بطور طبيعي اگر دختران و زنان شوهر نكنند، نسل آل علي (علیه‌السّلام) كم مي گردد و كمي اين نسل براي دستگاه خلافت بسيار بود و علت كشتار آن همه هم مي تواند همين باشد كه اين نسل بر افتد... 📚زندگانی کریمه اهل بیت ص۱۵۰... ... 🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🌹... 💢معنای این سخن امام علی (علیه‌السلام) چیست که می‌فرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر می‌گریزم» چیست؟ ☘... گریختن از الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(علیه‌السلام) از کنار دیواری که در حال ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ آن‌حضرت فرمود از الهی به قدر الهی فرار می‌کنم». ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام می‌خواهد بگوید، اگر به در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، نیز از من دور خواهد شد...  به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار می‌کنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازه‌گیری است... البته در مقابل این ، روایت دیگری نیز وجود دارد که آن‌حضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمی‌رساند و هنگامی‌که حضرت از کنار برخاستند دیوار فرو ریخت... در جمع بین این دو رفتار از امام علی(علیه‌السلام)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(علیه‌السلام) این‌جا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که می‌دانستند دیوار در چه زمانی سقوط می‌کند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آن‌حضرت فرو ریخت... 📚کافی کافی، ج ۲، ص ۵۸... ... 🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🌺🌸پرسش و پاسخ شبهات🌺🌸 💢آیا امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) برخی از احکام شرعی را نمی‌دانست و از می‌پرسید؟   عده‌ای با استناد به بعضی روایات که در برخی منابع و آمده است، سعی بر این دارند که جایگاه علمی امیرالمؤمنین علیه السلام را زیر سؤال ببرند و به نوعی با این کار دیگر خلفای اهل سنت را که از نظر دارای هیچ جایگاهی نبودند تطهیر کنند و می‌گویند امیرالمؤمنین علیه السلام برخی احکام مانند حکم مذی را نمی‌دانست و از پیامبر سؤال می‌کرد؛ در پاسخ به این افراد باید گفت: اولا: اين در منابع اهل سنت مثل صحيح بخاري آمده است: محمد بن حنفیه گفت: پدرم علی گفت: من مردی مذاء بودم (بسیار مذی می‌شدم) حیا کردم که این در این رابطه از پیامبر سؤال کنم، به مقداد بن اسود دستور دادم که این مسئله را از پیامبر سؤال کند، پیامبر فرمود: باید بعد از آن وضو بگیری... 📚صحيح البخاري ج ۱، ص ۷۷ و ص ۱۰۵... همین روایت در منابع شيعه هم نقل شده است و از آنجايي كه اين روايت مطابق با روايات اهل سنت است، براي ما قابل قبول نيست؛ چرا كه ائمه علیهم السلام فرموده‌اند: روايتي را كه موافق عامه باشد را رها کنید... ثانیا: از اين روايت ثابت نمي‌شود كه حکم مسئله تشریع شده بود و امير مؤمنان عليه السلام حكم اين مسأله را نمي‌دانسته است و در روايت نيز چنين مطلبي نيامده است؛ بلكه از این روایت مشخص می‌شود که تا آن زمان اين حكم تشريع نشده بود و دلیل آن هم این است که مقداد هم نسبت به این حکم آگاهی نداشته است؛ لذا امير مؤمنان عليه السلام به مقداد دستور مي‌دهد كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال كند تا اين كه ایشان به عنوان مشرع و حاكم شرع، حكم را تشريع كند و ديگران هم آن را ياد بگيرند؛ چون تشريع احكام به دست رسول خدا صلی الله علیه و‌ آله بوده است. ثالثا: این روایت هیچ منافاتی با علم گسترده امیرالمؤمنین علیه السلام ندارد؛ زیرا یکی از منابع علم اهل بیت علیهم السلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و در روایات بسیاری آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله هزار باب از علم به من تعلیم دادند که از آن هزار باب دیگر باز شد... 📚الخصال جلد ۲ صفحه ۱۷۹، الصدوق... 🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤