eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
166 عکس
90 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
49.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر « یااَیُّهَاالجَواد تَصَدَّق عَلَی‌الفَقیر » 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم یک روح اما در دو پیکر می خورد پیوند آیات قدری که به کوثر می خورد پیوند بی شک خدا خوانده است عقد دختری را که بند دلش با قلب حیدر می خورد پیوند در عرش بین عرشیان هم هلهله برپاست تا در زمین ساقی به ساغر می خورد پیوند پیوند با دختر عمو ضرب المثل شد چون در آسمان‌ها عقد بهتر می خورد پیوند در‌خانه‌ی داماد برکت می شود جاری دستش چنان با دست همسر می خورد پیوند امشب شب وصل است‌ در حال و هوای شهر بوی خوش اسپند و عنبر می خورد پیوند حرف از‌ جدایی نیست بین عاشق و معشوق وقتی که با دست پیمبر می خورد پیوند 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم «بند اول» بمیرم نه صحنی داری نه رواق بمیرم میشد کاش واسه مزارت چلچراغ بگیرم میرم خراسان گنبدو تا میبینم گریه‌م میگیره کربلا میرم تو رواقا میشینم گریه‌م میگیره میگم که داری یه حرم توی سینه‌م گریم میگیره هر حالی باشم وقتی فکر مدینه‌م گریه‌م میگیره گریه‌م میگیره گریه‌م میگیره میشه توی بقیعم برات حرم بنا بشه؛ آره ایشالله میشه! چش مدینه روشن به گنبد طلا بشه؛ آره ایشالله میشه! میشه توی بقیعم یه صحن با صفا باشه؛ آره ایشالا میشه! با موکبا مسیرش شبیه کربلا باشه؛ آره ایشالله میشه! یابن علی بن حسین بن علی مدد «بند دوم» نمیره از خاطرت اون صحنه ها نمیره الهی که نوکرت برا غصه‌هات بمیره جلوی چشمات قربونی سر بریدن تو گریه کردی تو شادیاشون تا با هم کل کشیدن تو گریه کردی از توی بازار هر دفه گذر میکردی گریه کردی لباتو با آب هر دفه که تر میکردی گریه کردی گریه کردی گریه کردی مگه میشه فراموش!؟ نگاه آخر حسین؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ رگای حنجر حسین؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ خنده‌ی آخر عمو؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ رو نیزه‌ها سر عمو؛ نه تا ابد نمیشه! یا بن علی بن حسین بن علی مدد شعر و سبک: 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم "مهمان کوفه" می گرید امشب باز حتی پیکر کوفه عطر علی پیچیده در سر تا سر کوفه مثل امیرالمومنین تنها ست مسلم در پس کوچه های ساکت و کور و کر کوفه وقتی که در ها روی مهمان بسته باشد پس می نالد از این غصه دیوار و درِ کوفه تقدیر مسلم نیست خاک کربلا اما قسمت شده باشد یل رزم آور کوفه وقتی که مسلم می شود محصور در آتش ارباب سهمش می شودخاکسترِ کوفه وقتی که مسلم تشنه لب جان می دهد یعنی لب تشنه کشتن هست تیر آخر کوفه می گفت مسلم لحظه جان دادنش: برگرد ای میهمان بی کس و بی یاور کوفه هم می برند انگشت و هم انگشترت را آه مردانِ از نامرد بی مذهب تر کوفه روزی به آتش می کشد کوفی خیامت را آتش ببارد کاش پس روی سر کوفه @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم موی تو به پیچ و تاب خفته شب در پس این حجاب خفته پس موی سیاه را بزن پس {خورشید} پسِ نقاب خفته در مردمک چشم تو دیدم شیخی وسط شراب خفته شمشیر دو سر به حالتی مست در دست ابوتراب خفته در معرکه بین ابروانت ما بین گره عذاب خفته در معرکه تا خودی نشان داد شمشیر تو کوه را تکان داد از مدح تو سیم و زر گرفتیم جبریل شدیم و پر گرفتیم ما دست تهی دراز کردیم از دامن تو گهر گرفتیم در محضر تیغ ابروی تو یک عمر به‌دست ، سر گرفتیم لبخند زدی تضاد رخ داد کوه نمک از شکر گرفتیم در طرح ضریح چشم و مژگان از فرشچیان نظر گرفتیم یک شیشه گلاب ناب قمصر در پاسخ این اثر گرفتیم مستي شراب و ساغر عشق است انگور ضریح حیدر عشق است ای خال لبت خراج بغداد قد قامت قامت تو شمشاد سرچشمه گرفته از دو چشمت مجموعه ی آب های آزاد در هیچ کجای قلب قرآن اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد این کوفی خط گیسوانت تمرین سیاه مشق استاد در فلسفه ی چشم تو ماندند فارابی و شیخ و " میرداماد" نقاشی گیسوی تو بگذاشت حسرت به دل جناب " بهزاد " مست دم ذوالفقار گردید مانند دلم خمار گردید از اول ماجرا نوشتیم بر تارک ماسوا نوشتیم ای نام تو نقطه اول خط تا آخر خط تو را نوشتیم گفتند خدا علی شنیدیم گفتند علی خدا نوشتیم یک روز تو را خدا سرودیم یک روز دگر جدا نوشتیم سنگینی نام تو سبب شد اینقدر هجا هجا نوشتیم تنها به خدا ظهر تو هستی "کیف بشر" بشر تو هستی @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم تشنه ام تشنه‌ی مرام علی سائل سفره‌ی طعام علی می نویسم خدا و بعد از آن می‌دهم تا ابد ادامه علی از همان روز ابتدا مستم مستم از ابتدا ز جام علی ما مدد از کسی نمی‌گیریم چون که ننگ است غیر نام علی افتخارم شده است اینکه شده اسم من در شناسنامه علی شب معراج مصطفی در اصل شده در عرش هم‌کلام علی هم همیشه علی امام من است هم همیشه منم غلام علی حجرالاسودش بهانه بود می کند حاجی استلام علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ی ماسوا به دست علی‌ست می زنم می ، می طهور و زلال که ندارد می طهور زوال بی علی هست رب شبیه بت با علی هست رب جل جلال دست ما را رها نخواهد کرد بی خیالش شوم به فرض محلال همه لیس کمثله شی است از علی گر بیاوریم مثال رمضان ماه بندگی شد چون وجه او در خدا شد استهلال جز علی هرچه بود زشتی بود ذکر حیدر محول الاحوال پس خدا و علی ندارد که به دو مصرع کنیم استدلال که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست اوست استاد درس جبراییل الگوی بندگی میکاییل شک ندارم که یاعلی مدد است نفخه ی حشر صور اسرافیل به علی می رسم تمام و کمال از خدا گر بیاورم تمثیل یا علی شد معادل صدها ذکر تسبیح و آیه و تهلیل آیه آیه خدای حی جلیل کرده است از اباالحسن تجلیل می کند سیئات عالم را حب حیدر به بهترین تبدیل صفحه صفحه نوشته است خدا بین تورات و مصحف و انجیل که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست روی دستت نیامده است علی نیست بالاتر از تو دست علی ای فدای تو هرچه بود و نبود ای فدای تو هرچه هست علی هرکسی می رود نجف بعدش می‌شود مست مست مست علی روبروی تو هرکه صف بکشد لاجرم می‌خورد شکست علی همه‌ی کائنات در واقع با تو گشته خداپرست علی از تمام فضائلی که گذشت ناگهان بر لبم نشست علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست او حق و ما بقی مجازی اند مثل ملق کنار غازی اند منکران ولایتش در اصل همه محکوم بی نمازی اند بی ولایش وضو نمی‌گیرند بلکه مشغول آب بازی اند عاشقان علی اگر سرشان برود روی دار راضی اند جمله هایی که شرح وصف علی ست همه دارای فعل ماضی اند که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست از قیامش بپرس محشر چیست از لبش کن سوال ساغر چیست وصف گل را ز بلبلش پرسند از علی پس بپرس کوثر چیست بازوی او ستون عرش خداست پیش بازوش فتح خیبر چیست از جمل می‌شود بفهمی که معنی حمله ی مکرر چیست از خم ابرویش سوال کنید معنی جنگ نابرابر چیست بعد از این‌که دونیم شد مرحب تازه فهمیده‌است حیدر چیست سد راهش شود خیال عبث پیش او قلعه چیست یا در چیست قبل ان تفقدوا سلونی گفت تا بدانند اصول منبر چیست پای منبر پس از کلام علی روی لب‌ها کلام قنبر چیست که علی دست قادر ازلی ست رشته‌ی ماسوا به دست علی ست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @alikavand333
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم به خاک پای جناب ابوتراب ارواحنا فداه صدایش میکنم تا سینه‌ام از غم رها باشد! جهان‌شاه است هرکس در نجف او را گدا باشد حساب بنده‌اش در محشر از عالم جدا باشد علی را میپرستم؛ بنده باشد یا خدا باشد! خدا قبل از ازل میخواست باشد جاودان حیدر حکومت میکند بر قلب های عاشقان حیدر نگاه او نباشد، گندم اصلا نان نخواهد شد سگ کوی علی هرکس نشد؛ انسان نخواهد شد برایم هیچ جا مثل دم ایوان نخواهد شد غمی دارم که در غیر از نجف درمان نخواهد شد دلم میخواهد از جنس زیارت، اتفاقی را دهین بوعلی میخواهم و چای عراقی را من از روز ازل بودم مسلمان غدیر او بمانم تا ابد بر عهد و پیمان غدیر او دو گوشم هست تا محشر به فرمان غدیر او تمام عیدها رفتند قربان غدیر او غدیرش بیمه کرد اسلام را اما نفهمیدند صدای حق او شفاف و واضح بود و نشنیدند بنا شد تا خدا کامل کند دین پیمبر را پیمبر باید اجرایی کند فرمان آخر را همینکه دست احمد برد بالا دست حیدر را به قلب دشمنان خود خدا زد تیر آخر را همینکه «یاعلی» جمعیت تا عرش اعلی رفت صدای ناله‌ی ابلیس‌ها آن لحظه بالارفت! زمان حمله‌اش تصویر میشد صحنه‌ی محشر به هم میریخت با یک اخم او شیرازه‌ی لشگر زمین مانده‌ست زیر دین جبرائیل از خیبر که بالش را گشود آن روز زیر ضربه‌ی حیدر علی اسطوره‌ی عدل است؛ منصب را تماشا کن! کنار هم، دو نیم جسم مرهب را تماشا کن! پیمبر سمت میدان میفرستد شیرمردش را همان فرمانده‌ی دریادل لشگرنوردش را علی وقتی که میبندد به سر سربند زردش را سپاه دشمنان هم میکند تحسین نبردش را همیشه بین میدان فتح بوده با علی آری سرود عرشیان شد «لافتی الا علی» آری میان نطفه‌ی ناپاک و مهر او منافات است برای دشمنانش روز محشر بد مکافات است دلیل آفرینش اوست؛ الباقی اضافات است اگر توحید منهای ولایت شد؛ خرافات است کسی مثل علی در بندگان همچون خدایش نیست! علی را آفریدن در خدایی خدا کافیست... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
اگر دارد بهشت آن میوه های ناب و رنگین را نجف دارد میان یک حرم شیرین تر از این را خوشا آن لحظه ای که در نجف باشم به عشق او بچینم از ضریحش خوشه‌ی انگور شیرین را به زیر سایه‌ی ایوان طلا بنشین تماشا کن شکوه آن می‌ارزد قصرهای زرد و زرّین را علی تفسیر طه و دخان و ملک و انسان است کنار مرقدش بنشین بخوان طه و یاسین را هزاران سال پیش آدم به شوق دیدن حیدر برای خود معیّن کرده جای قبر و تدفین را امیدم لحظه‌ی مردن فقط این است یک لحظه تماشای جمال او کند خوشحال مسکین را 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
باسلام خدمت مادحین عزیزی که شرف حضور در گروه ادبی یاقوت سرخ شهرستان بروجرد رو دارند بارگزاری سبک های محرم به زودی در همین کانال 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh