eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
163 عکس
86 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مجتبی خرسندی
جواد مقدم - بغض و غم و اشک و آه.mp3
8.31M
بغض‌و‌غم‌واشک‌و‌آه،این‌حال‌منه بی‌تو شرمندم اگه‌داره،نبضم‌می‌زنه بی‌تو... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم آفتاب با گریه گفت مادر او زیر آفتاب خشکیده است حنجر او زیر آفتاب خاک عراق داغ شد از بس که جبرییل آتش گرفت شهپر او زیر آفتاب بر پشت بام مانده جوادالائمه تا باشد وداع آخر او زیر آفتاب بال کبوتران سپرش شد اگر نسوخت آن پیکر مطهر او زیر آفتاب قربان آن‌که تشنه و عریان به روی خاک مانده سه روز پیکر او زیر آفتاب مانده به خاک زینت دوش نبی ولی بر نیزه می‌رود سر او زیر آفتاب اینجا امام سایه نشین بود همسرش آنجا نشست همسر او زیر آفتاب وقتی که چشم حرمله ها سمت خواب رفت روضه به سمت روضه‌ی بس کن رباب رفت 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Alikavand333
در خانه درد هست و برایت طبیب نیست فرصت برای خواندن "امَّن یُجیب"نیست مانند مادرت که خزان شد جوانیش در خاندان پاک تو غربت عجیب نیست ای وارث غروب غریبانه ی حسن از زهر همسرت جگرت بی نصیب نیست افتاده است پیکر تو روی خاک ها وصف تو غیر واژه ی"خَدُّالتَریب"نیست حتی میان خانه خود هم غریبه ای هم‌خانه ات برای تو مولا حبیب نیست تنها تو مانده ای و فقط تیغ آفتاب دردا که در کنار تو "ابنُ الشبیب" نیست معنا گرفته جُود و سخا از وجود تو دلبسته ایم پس به عنایات و جود تو 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh _________________ https://eitaa.com/joinchat/935789287C39f07ebf5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
49.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر « یااَیُّهَاالجَواد تَصَدَّق عَلَی‌الفَقیر » 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم یک روح اما در دو پیکر می خورد پیوند آیات قدری که به کوثر می خورد پیوند بی شک خدا خوانده است عقد دختری را که بند دلش با قلب حیدر می خورد پیوند در عرش بین عرشیان هم هلهله برپاست تا در زمین ساقی به ساغر می خورد پیوند پیوند با دختر عمو ضرب المثل شد چون در آسمان‌ها عقد بهتر می خورد پیوند در‌خانه‌ی داماد برکت می شود جاری دستش چنان با دست همسر می خورد پیوند امشب شب وصل است‌ در حال و هوای شهر بوی خوش اسپند و عنبر می خورد پیوند حرف از‌ جدایی نیست بین عاشق و معشوق وقتی که با دست پیمبر می خورد پیوند 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم «بند اول» بمیرم نه صحنی داری نه رواق بمیرم میشد کاش واسه مزارت چلچراغ بگیرم میرم خراسان گنبدو تا میبینم گریه‌م میگیره کربلا میرم تو رواقا میشینم گریه‌م میگیره میگم که داری یه حرم توی سینه‌م گریم میگیره هر حالی باشم وقتی فکر مدینه‌م گریه‌م میگیره گریه‌م میگیره گریه‌م میگیره میشه توی بقیعم برات حرم بنا بشه؛ آره ایشالله میشه! چش مدینه روشن به گنبد طلا بشه؛ آره ایشالله میشه! میشه توی بقیعم یه صحن با صفا باشه؛ آره ایشالا میشه! با موکبا مسیرش شبیه کربلا باشه؛ آره ایشالله میشه! یابن علی بن حسین بن علی مدد «بند دوم» نمیره از خاطرت اون صحنه ها نمیره الهی که نوکرت برا غصه‌هات بمیره جلوی چشمات قربونی سر بریدن تو گریه کردی تو شادیاشون تا با هم کل کشیدن تو گریه کردی از توی بازار هر دفه گذر میکردی گریه کردی لباتو با آب هر دفه که تر میکردی گریه کردی گریه کردی گریه کردی مگه میشه فراموش!؟ نگاه آخر حسین؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ رگای حنجر حسین؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ خنده‌ی آخر عمو؛ نه تا ابد نمیشه! مگه میشه فراموش!؟ رو نیزه‌ها سر عمو؛ نه تا ابد نمیشه! یا بن علی بن حسین بن علی مدد شعر و سبک: 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم "مهمان کوفه" می گرید امشب باز حتی پیکر کوفه عطر علی پیچیده در سر تا سر کوفه مثل امیرالمومنین تنها ست مسلم در پس کوچه های ساکت و کور و کر کوفه وقتی که در ها روی مهمان بسته باشد پس می نالد از این غصه دیوار و درِ کوفه تقدیر مسلم نیست خاک کربلا اما قسمت شده باشد یل رزم آور کوفه وقتی که مسلم می شود محصور در آتش ارباب سهمش می شودخاکسترِ کوفه وقتی که مسلم تشنه لب جان می دهد یعنی لب تشنه کشتن هست تیر آخر کوفه می گفت مسلم لحظه جان دادنش: برگرد ای میهمان بی کس و بی یاور کوفه هم می برند انگشت و هم انگشترت را آه مردانِ از نامرد بی مذهب تر کوفه روزی به آتش می کشد کوفی خیامت را آتش ببارد کاش پس روی سر کوفه @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم موی تو به پیچ و تاب خفته شب در پس این حجاب خفته پس موی سیاه را بزن پس {خورشید} پسِ نقاب خفته در مردمک چشم تو دیدم شیخی وسط شراب خفته شمشیر دو سر به حالتی مست در دست ابوتراب خفته در معرکه بین ابروانت ما بین گره عذاب خفته در معرکه تا خودی نشان داد شمشیر تو کوه را تکان داد از مدح تو سیم و زر گرفتیم جبریل شدیم و پر گرفتیم ما دست تهی دراز کردیم از دامن تو گهر گرفتیم در محضر تیغ ابروی تو یک عمر به‌دست ، سر گرفتیم لبخند زدی تضاد رخ داد کوه نمک از شکر گرفتیم در طرح ضریح چشم و مژگان از فرشچیان نظر گرفتیم یک شیشه گلاب ناب قمصر در پاسخ این اثر گرفتیم مستي شراب و ساغر عشق است انگور ضریح حیدر عشق است ای خال لبت خراج بغداد قد قامت قامت تو شمشاد سرچشمه گرفته از دو چشمت مجموعه ی آب های آزاد در هیچ کجای قلب قرآن اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد این کوفی خط گیسوانت تمرین سیاه مشق استاد در فلسفه ی چشم تو ماندند فارابی و شیخ و " میرداماد" نقاشی گیسوی تو بگذاشت حسرت به دل جناب " بهزاد " مست دم ذوالفقار گردید مانند دلم خمار گردید از اول ماجرا نوشتیم بر تارک ماسوا نوشتیم ای نام تو نقطه اول خط تا آخر خط تو را نوشتیم گفتند خدا علی شنیدیم گفتند علی خدا نوشتیم یک روز تو را خدا سرودیم یک روز دگر جدا نوشتیم سنگینی نام تو سبب شد اینقدر هجا هجا نوشتیم تنها به خدا ظهر تو هستی "کیف بشر" بشر تو هستی @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم تشنه ام تشنه‌ی مرام علی سائل سفره‌ی طعام علی می نویسم خدا و بعد از آن می‌دهم تا ابد ادامه علی از همان روز ابتدا مستم مستم از ابتدا ز جام علی ما مدد از کسی نمی‌گیریم چون که ننگ است غیر نام علی افتخارم شده است اینکه شده اسم من در شناسنامه علی شب معراج مصطفی در اصل شده در عرش هم‌کلام علی هم همیشه علی امام من است هم همیشه منم غلام علی حجرالاسودش بهانه بود می کند حاجی استلام علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ی ماسوا به دست علی‌ست می زنم می ، می طهور و زلال که ندارد می طهور زوال بی علی هست رب شبیه بت با علی هست رب جل جلال دست ما را رها نخواهد کرد بی خیالش شوم به فرض محلال همه لیس کمثله شی است از علی گر بیاوریم مثال رمضان ماه بندگی شد چون وجه او در خدا شد استهلال جز علی هرچه بود زشتی بود ذکر حیدر محول الاحوال پس خدا و علی ندارد که به دو مصرع کنیم استدلال که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست اوست استاد درس جبراییل الگوی بندگی میکاییل شک ندارم که یاعلی مدد است نفخه ی حشر صور اسرافیل به علی می رسم تمام و کمال از خدا گر بیاورم تمثیل یا علی شد معادل صدها ذکر تسبیح و آیه و تهلیل آیه آیه خدای حی جلیل کرده است از اباالحسن تجلیل می کند سیئات عالم را حب حیدر به بهترین تبدیل صفحه صفحه نوشته است خدا بین تورات و مصحف و انجیل که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست روی دستت نیامده است علی نیست بالاتر از تو دست علی ای فدای تو هرچه بود و نبود ای فدای تو هرچه هست علی هرکسی می رود نجف بعدش می‌شود مست مست مست علی روبروی تو هرکه صف بکشد لاجرم می‌خورد شکست علی همه‌ی کائنات در واقع با تو گشته خداپرست علی از تمام فضائلی که گذشت ناگهان بر لبم نشست علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست او حق و ما بقی مجازی اند مثل ملق کنار غازی اند منکران ولایتش در اصل همه محکوم بی نمازی اند بی ولایش وضو نمی‌گیرند بلکه مشغول آب بازی اند عاشقان علی اگر سرشان برود روی دار راضی اند جمله هایی که شرح وصف علی ست همه دارای فعل ماضی اند که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست از قیامش بپرس محشر چیست از لبش کن سوال ساغر چیست وصف گل را ز بلبلش پرسند از علی پس بپرس کوثر چیست بازوی او ستون عرش خداست پیش بازوش فتح خیبر چیست از جمل می‌شود بفهمی که معنی حمله ی مکرر چیست از خم ابرویش سوال کنید معنی جنگ نابرابر چیست بعد از این‌که دونیم شد مرحب تازه فهمیده‌است حیدر چیست سد راهش شود خیال عبث پیش او قلعه چیست یا در چیست قبل ان تفقدوا سلونی گفت تا بدانند اصول منبر چیست پای منبر پس از کلام علی روی لب‌ها کلام قنبر چیست که علی دست قادر ازلی ست رشته‌ی ماسوا به دست علی ست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @alikavand333