eitaa logo
مقتل "یارالی آقام "
216 دنبال‌کننده
243 عکس
37 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی آقای من حسین، که جسمش پر از زخم بود. 🔸یارالی کلمه ای آذری است که به معنی کسی که بر جسمش زخم فراوان دارد ، این کلمه معنایی عمیق دارد که تداعی غم و مصیبت بزرگی می نماید. کانال های دیگر: @qalalsadegh135 @azizamhosen
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا /۲۸ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها و وارد خانه شدند. ✅در این هنگام امام حسن(ع) و امام حسین(ع) وارد شدند و گفتند : 📋《یَا أَسْمَاءُ! مَا یُنِیمُ أُمَّنَا فِی هَذِهِ السَّاعَهِ!》 ♦️ای اسماء! مادرمان در این وقت نمی‌خوابید! اسماء گفت :  📋《یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! لَیْسَتْ أُمُّکُمَا نَائِمَهً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْیَا!》 ♦️ای فرزندان پیامبر اکرم (ص)! مادرتان نخوابیده، بلکه از دنیا رفته است. 📋《فَوَقَعَ عَلَیْهَا الْحَسَنُ یُقَبِّلُهَا مَرَّهً وَ یَقُولُ : یَا أُمَّاهْ! کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ(ع) یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ : یَا أُمَّاهْ! أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ(ع) کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَنْصَدِعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ》 ♦️امام حسن(ع)، خودش را بر روی مادر انداخت و در حالی که او را می‌بوسید می‌گفت : ای مادر! پیش از آن که جانم از تنم بیرون رود با من، سخن بگو. امام حسین(ع) نیز پیش آمد و در حالی که پاهای مادرش را می‌بوسید، می‌گفت : مادر جان! منم، پسرت حسین(ع)! پیش از آن‌که قلبم بشکافد و از تپش بیفتد با من، سخن بگو! در این هنگام، امام علی(ع) در مسجد حضور داشت. بلافاصله اسماء حسنین(ع) را به دنبال پدرشان فرستاد و گفت : 📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 ♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. آنان نیز سراسیمه به سمت مسجد رفتند.(۱) 📚منبع : ۱)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ منبع : تاملی در تاریخ اسلام حضرت علیها السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۸۱ 🔸حضرت امام حسین علیه السلام 🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》🔶🔸 ✅طبق روايات فراوان، اهل بیت(علیهم السلام) در مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریسته اند. از جمله؛ 1⃣گريه (صلّی الله علیه و آله) : نقل شده است که روزی حضرت رسول اکرم(ص) امام حسین(ع) را در دامان خود نشانده بود که در این هنگام، جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرضه داشت : 📋《یَا مُحَمَّد(ص)! اِنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ اِبنَکَ هَذَا مِن بَعدِکَ!》 ♦️اى محمد(ص)! همانا امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد. 📋《فَأَومَأُ بِیَدِهِ اِلَى الحُسَینِ(ع) فَبَکَى رَسُولُ اللهِ(ص) وَ وَضَعَهُ اِلَى صَدرِهِ》 ♦️پس جبرائیل به حسین(ع) اشاره کرد و آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین(ع) را در آغوش گرفت و او را به سینه چسبانید.(۱) 2⃣گريه : نقل شده است که؛ امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود : 📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》 ♦️می دانی این مکان کجاست؟ ابن عبّاس گفت : نه! امام(ع) فرمود : 📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً! ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟! ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》 ♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی! و آن گاه، گریه شدیدی کرد و افزود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟! آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود : شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲) 3⃣گريه : در نقلی آمده است که؛ 📋《لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ(ص) اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ(س) بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ》 ♦️هنگامی که رسول خدا(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به دختر گرامیش حضرت فاطمه(س) داد، و محنت های پیش روی را برای او شرح نمود. 📋《بَکَتْ فَاطِمَةُ(س) بُکَاءً شَدِیداً》 ♦️آن حضرت(س) به شدت گریست و عرضه داشت : 📋《یَا أَبَهْ! مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟》 ♦️پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقعی رخ می‌‌دهد؟ حضرت رسول(ص) فرمود : 📋《فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ(ع)》 ♦️زمانى که من و تو و على(ع) در دنیا نباشیم. 📋《فَاشتَدَّ بُکاؤُهَا》 ♦️سپس گریه های حضرت(س) شدت یافت. اشک در چشمان فاطمه نقش بست و ناله کنان فرمود: 📋《یَا أَبَهْ! فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ؟》 ♦️پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه می کند؟ و مجلس عزاء و مصیبتِ او را بر پا می کند؟ حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: 📋《إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ》 ♦️فاطمه(ع) جان! مردان و زنان امت من بر مردان و زنان اهل بیتم گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید می‌‌نمایند. هنگامى که روز قیامت فرا رسد من و تو مردان و زنان امت را شفاعت خواهیم کرد.(۳) 4⃣گريه : پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، امام حسین(ع) به نزد برادرش آمد. امام حسین(ع) وقتی چشمش به امام حسن(ع) افتاد گریه کرد. امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود : 📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》 ♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود. امام حسن(ع) فرمود : 📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِالله(ع)!》 ♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله! 📋《يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّد(ص) وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ》 ادامه مطالب :👇 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۹۱ 🔸حضرتامام حسن علیه السلام 🔸حضرت امام حسین علیه السلام ﴿السَّلاَمُ عَلَیْکُمَا یَا سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ﴾ ✅در مورد شهادت آمده است : «وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً» ♦️جنازه‌‏ ی امام حسن(علیه السلام) را تیر باران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌‏ی تیر به تابوت ایشان آویخته شد.(۱) ┈┉┅━❀⚫❀━┅┉┈ ✅در مورد شهادت علیه_السلام آمده است : «وَ رَمَوُهُ بِالنِّبَالِ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ» ♦️امام حسین(علیه السلام) را تير باران کردند، و هنگامی که جراحات بسیاری بر بدن ایشان وارد شد، حضرت(علیه السلام) همانند «خارپشت» شد.(۲) ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۵۰ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۱۰۳ 🔸حضرت امام حسین علیه السلام 🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(علیهما السلام) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅در مقاتل کلمه «طشت» درباره دو امام معصوم آمده است! 1⃣لحظه شهادت : در مورد لحظه شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) آمده است که «جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه» می گوید : 📋《دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ》 ♦️پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(علیه السلام) در لحظات آخر عمر شریفان، به حضور ایشان شرف یاب شدم. دیدم در پیش روی ایشان، طشتی گذاشته شده و پاره پاره جگر مبارکشان به خاطر زهری که معاویه به وسیله جعده به ایشان خورانیده بود، در آن طشت ریخته می شود.(۱) 2⃣لحظه شهادت : در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند و درون طشتی قرار بدهند. 📋《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَشْتِِ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 ♦️سر مبارک امام حسین(علیه السلام) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد  و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد  خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت  خود را تهی زخون دل چند ساله کرد  نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام  عمریش روزگار همین در پیاله کرد  نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش  ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد  زینب درید معجر و آه از جگر کشید  کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد  هر خواهری که بود روان کرد سیل خون  هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد  یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت  آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت  👤وصال شیرازی  📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۳۴ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ادامه 👆 ♦️ای مولای ما! به خدا سوگند! هرگز تو را ترک نخواهیم کرد که مردم در مورد ما زبان که کنایه باز کنند و بگویند که آنها افراد بی وفایی بودند که امامشان و آقایشان و رهبرشان رو تنها گذاشتند تا اینکه کشته شد. و آن روز بین ما و خدایمان عذری نخواهد بود. و تو را رها نمی‌کنیم تا آن‌که در کنار تو کشته شویم. سپس امام(ع) فرمود : 📋《يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَداً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ》 ♦️من فردا کشته می‌شوم، همۀ شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمی‌ماند. و همگی بابت این بشارت، خدا را شکر گفتند.(۵) در روایتی دیگر، حضرت(ع) خطاب به آنان فرمود : 📋《تَفَرَّقُوا فِی سَوادِ هذَا اللَّیْلِ وَ ذَرُونِی وَ هؤُلاءِ الْقَوْمَ، فَإِنَّهُمْ لا یَطْلُبُونَ غَیْرِی》 ♦️اکنون در این سیاهى شب، پراکنده شوید و مرا با این گروه دشمن تنها بگذارید، که آنان تنها مرا مى طلبند!(۶) کلام امام(ع) تمام شد و حضرت عباس(ع) به نمایندگی از بنی هاشم عرضه داشت : 📋《لَا اَرَانَا اللهُ ذَلِکَ اَبَدَاً》 ♦️خدا چنین روزی را نیاورد که ما تو را رها کنیم و به‌سوی شهر خود برگردیم.(۷) و زهیر بن قین به نمایندگی از غیر بنی هاشم ایستاد و گفت : 📋《وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي قُتِلْتُ ثُمَّ نُشِرْتُ ثُمَّ قُتِلْتُ حَتَّى أُقْتَلَ هَكَذَا أَلْفَ مَرَّةٍ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَدْفَعُ بِذَلِكَ الْقَتْلَ عَنْ نَفْسِكَ وَ عَنْ أَنْفُسِ هَؤُلَاءِ الْفِتْيَانِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ》 ♦️به خدا سوگند! دوست دارم کشته شوم، باز زنده گردم، و سپس کشته شوم، تا هزار مرتبه، تا خداوند تو و اهل بیتت را از کشته شدن در امان دارد!(۸) امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود : 📋《فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً》 ♦️به راستی که من اصحابی را بهتر و باوفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتي نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمی دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد.(۹) حضرت(ع) بعد از این جریان با خواهرش زینب کبری(س) دیدار کرد تا دل نگرانی ایشان را تسکین بخشد. حضرت زینب(س) عرضه داشت : برادر! آیا یاران خود را خوب آزموده‏ اى؟! امام (ع) در پاسخ فرمود : 📋《وَاللّهِ لَقَدْ بَلَوْتُهُمْ فَما وَجَدْتُ فيهِم الَّا الأَشْوَسَ الأَقْعَسَ يَسْتَأنِسُونَ بِالمَنيّة دُونِى‌ إِسْتِيناسَ الطِّفْلِ إِلى‌ مَحَالبِ أُمِّهِ!》 ♦️آرى به خدا سوگند که آن‌ها را آزمودم و آنان را جز دلاور مردانی غرّنده و باصلابت و استوار نیافتم، آنان به كشته شدن در ركاب من، از كودك شيرخوار به سينه مادر مشتاقترند.(۱۰) 3⃣یاران : در تاریخ آمده است که وقتی امام حسن مجتبی(ع) در ساباط خواست یاران خود را امتحان کند و میزان اطاعت پذیری آنها بداند و از این طریق دوست را از دشمن تشخیص دهد، به دلیل خیانت برخی فرماندهان و نبود اصحابی برای جنگ با معاویه، از پیشنهاد صلحی که معاویه به امام(ع) داده بود، سخن به میان آورد و خطبه خواندند و سپس به خیمه خود بازگشتتند. در این میان، سپاه امام(ع) گفتند : 📋《كَفَرَ وَاللَّهِ الرَّجُلُ! ثُمَّ شَدُّوا عَلَى فُسْطَاطِهِ فَانْتَهَبُوهُ حَتَّى أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ أَزْدِيُّ فَنَزَعَ مِطْرَفَهُ‏ عَنْ عَاتِقِهِ فَبَقِيَ جَالِساً مُتَقَلِّداً السَّيْفَ بِغَيْرِ رِدَاءٍ!》  ♦️به خدا قسم، اين مرد کافر شده است و بـه خيمه ی حضرت(ع) حمله ور شدند! حتى سجاده ايشان را از زير پايش غارت کردند و عبدالرحمن ازدى به طرف آن بزرگوار یورش برد و «مِطرَف»(شال بزرگى که روى شانه ها انداخته می شود) را از گردن آن حضرت(ع) کشید، پس آن حضرت(ع) در حالی که شمشيرش را به گردن آويخته بود، نشست.(۱۱) تا جایی که یاران، ایشان را این چنین خطاب می کردند : 📋《عَلَیْکَ السَّلامُ یَا مُذِلَّ الْمُومِنِینَ!》 ♦️سلام بر تو ای کسی که مؤمنان را خوار و ذلیل کرده ای!(۱۲) مظلومیتی تا این حد! {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : هرگز دلی ز غم، چو دل مجتبی نسوخت  ور سوخت ز اجنبی، دگر از آشنا نسوخت  هر گلشنی که سوخت ز باد سموم سوخت  از باد نوبهار و نسیم صبا نسوخت  چندان دلش از سرزنش دوستان گداخت  کز دشمنان و زهر بدو ناسزا نسوخت  👤علامه کمپانی 📚منابع : ۱)الاختصاص مفید، ص۲ ۲)الاختصاص مفید، ص۶۵ ۳)بحار ج۳۲، ص۶۱۸ ۴)الاختصاص مفید، ص۳ ۵)الهدایه الکبری ص۲۰۴ ۶)اللهوف ص۹۰ ۷)الارشاد مفید، ج۲، ص۹۱ ۸)الارشاد مفید، ج۲، ص۹۲ ۹)مثیرالاحزان ، ص۵۲ ۱۰)مقتل الحسين مقرم، ص۲۱۹ ۱۱)الارشاد مفید، ج۲، ص۱۱ ۱۲)تُحف العقول، ص۳۰۸ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham