ا ﷽ ا
#روضه /۸۸
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
🔸حضرت امام جواد علیه السلام
🔸حضرت امام رضا علیه السلام
🔸حضرت علی اکبر علیه السلام
✅مرحوم شیخ صدوق به نقل از «اباصلت هروی» نقل می کند که؛ امام رضا(علیه السلام) یک روز قبل از این که توسط «مامون عباسی» مسموم شود، به من فرمود :
📋《يَا أَبَا الصَّلْتِ! غَداً أُدْخَلُ عَلَى هَذَا الْفَاجِرِ!
فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مَكْشُوفُ الرَّأْسِ فَتَكَلَّمْ أُكَلِّمْكَ وَ إِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَا تُكَلِّمْنِي》
♦️ای اباصلت! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم.
وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است.
فردای آن روز امام رضا(ع) پیش مامون رفت و من پریشان خاطر، منتظر خروج امام(ع) از نزد مامون شدم.
بعد از مدتی، اباصلت مشاهده کردم که؛
📋《فَخَرَجَ مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَمْ أُكَلِّمْهُ حَتَّى دَخَلَ الدَّارَ فَأَمَرَ أَنْ يُغْلَقَ الْبَابُ فَغُلِقَ ثُمَّ نَامَ عَلَى فِرَاشِهِ وَ مَكَثْتُ وَاقِفاً فِي صَحْنِ الدَّارِ مَهْمُوماً مَحْزُوناً》
♦️امام رضا(ع) از نزد مامون خارج شد، در حالی که؛ عبایش را به سر انداخته بود و به خانه رفت و به من فرمود : اباصلت! در را ببند!
سپس در بستر افتاد.
و من نیز در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم.
📋《فَبَيْنَمَا أَنَا كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ عَلَيَّ شَابٌّ حَسَنُ الْوَجْهِ قَطَطُ الشَّعْرِ أَشْبَهُ النَّاسِ بِالرِّضَا(ع) فَبَادَرْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَهُ :
مِنْ أَيْنَ دَخَلْتَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ؟
فَقَالَ : الَّذِي جَاءَ بِي مِنَ الْمَدِينَةِ فِي هَذَا الْوَقْتِ هُوَ الَّذِي أَدْخَلَنِي الدَّارَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ!
فَقُلْتُ لَهُ : وَ مَنْ أَنْتَ؟
فَقَالَ لِي : أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الصَّلْتِ!
أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)!
ثُمَّ مَضَى نَحْوَ أَبِيهِ فَدَخَلَ وَ أَمَرَنِي بِالدُّخُولِ مَعَهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الرِّضَا(ع) وَثَبَ إِلَيْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً إِلَى فِرَاشِهِ وَ أَكَبَّ عَلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) يُقَبِّلُهُ وَ يُسَارُّهُ بِشَيْءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ [ثُمَّ] مَضَى الرِّضَا(ع)》
♦️ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا(ع) است.
جلو رفتم و عرض کردم : از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود.
فرمود : آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد، از در بسته هم وارد کرد.
پرسیدم : شما کیستید؟
فرمود : من حجّت خدا بر تو هستم، ای اباصلت! من محمد بن علی الجواد(ع) هستم.
سپس به طرف پدر گرامی اش رفت و فرمود :
تو هم داخل شو!
تا چشم مبارک حضرت رضا(ع) به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانیاش را بوسید.
امام جواد(ع) خود را روی بدن امام رضا(ع) انداخت و او را بوسید.
سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم.
اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا اینکه روح ملکوتی امام رضا(ع) به عالم قدس پر کشید.(۱)
در اینجا فرزندی در لحظات آخر عمر شریف پدرش، بر بالین ایشان حاضر شد، و شاهد جان دادن پدر شد، اما در کربلا بر عکس این قضیه بود، و پدری شاهد جان دادن فرزندش برومندش بود.
خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود نقل می کند :
وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، و وقتی که از مرکب به زمین افتاد و توسط دشمن قطعه قطعه شد.
امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند.
📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ!》
♦️ابی عبدالله(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید.
📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ!
فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》
♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد.
هنگامی که ابی عبدالله(ع) به بدن بی جان علی اکبر(ع) نظر نمود، فرمود : علی جان! بعد از تو وای بر دنیا!(۲)
سپس؛
📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》
♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.(۳)
📝شعر :
سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود
چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود
زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید
شکوه ی سرخت اگر سوی خراسان نرود
وحشت داغ تو رَم داد دلم را ورنه
گفته بودند که آهو به بیابان نرود
فاطمه بهر سرت روغن بادام آورد
گریه کرده است که زلف تو پریشان نرود
عرق آلود به دیدار تو آمد پدرت
زآن که بی غسل، کسی دیدن خوبان نرود
۱)عيون صدوق، ج۲، ص۲۴۳
۲)مقتل خوارزمی، ج۲
۳)اللهوف،
منبع: اسناد المصائب
حضرت #علی_اکبر علیه السلام
حضرت#امام_رضا علیه السلام
حضرت #امام_جواد علیه السلام
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۸۹
🔸حضرت امام جواد علیه السلام
✅بعد از شهادت امام رضا(علیه السلام) به اصرار مامون، دخترش ام الفضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد که در همین سخن نیز اختلاف هست.
به هر حال مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زير نظر داشت و از كارهاى او بی خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد :
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِّ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود : چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۱)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۲)
اما شیخ مفید، مسمومیت امام جواد(ع) را قبول ندارد و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۳)
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخن چینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
نقل است روزی نزد معتصم عباسی دزدی را آوردند که به دزدی اش اقرار کرده و سرقتش ثابت شده بود.
معتصم خواست با جاری کردن حدّ شرعی، او را مجازات کند.
به این دلیل، همه فقیهان و دانشمندان را نزد خود گرد آورد و امام جواد(ع) نیز در آن مجلس حضور داشت.
معتصم از جمع پرسید : دست دزد از کجا قطع شود؟
ابن ابی داود گفت : از مچ استخوان!
معتصم گفت : دلیلت چیست؟
ابن ابی داود گفت : به خاطر اینکه دست، عبارتست از انگشتان و کف تا مچ که خداوند متعال راجب وضو فرمود : «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَیْدِیكُم»
صورتها و دستهایتان را با آن مسح کنید. و گروهی حرف مرا قبول کردند.
دستهای دیگر گفتند : بلکه لازم است دست دزد از آرنج قطع شود!
معتصم گفت : به چه دلیل باید از آرنج قطع شود؟ دلیل شما چیست؟
آنها در جواب گفتند : به خاطر اینکه خدای متعال در مورد شستن دست برای وضو فرمود :
«وَ أَیْدِیَكُمْ إِلَى الْمَرافِق»
و دستهای خود را تا آرنج بشویید.
و شستن دست تا آرنج، دلیل آن است که حد و اندازه دست، آرنج است.
معتصم سپس به امام جواد(علیهالسلام) رو کرد و گفت : ابو جعفر نظر شما راجع به این مسأله چیست؟
حضرت(ع) فرمود : حاضرین، راجب آن اظهار نظر کردند!
خلیفه گفت : سخنان ایشان را رها کن، شما چه میفرمایید؟
خلیفه اصرار کرد و به ناچار حضرت(ع) فرمود :
📋«إِنِّي أَقُولُ إِنَّهُمْ أَخْطَئُوا فِيهِ اَلسُّنَّةَ فَإِنَّ اَلْقَطْعَ يَجِبُ أَنْ يَكُونَ مِنْ مَفْصِلِ أُصُولِ اَلْأَصَابِعِ فَيُتْرَكَ اَلْكَفُّ»
♦️نظر من این است که آنان در این سنت به خطا رفته اند، پس همانا باید انگشتان دزد را قطع کرد و کف دست او باقی بماند!
آنان علت را جویا شدند!
ادامه مطالب :👇
حضرت #امام_جواد علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه 👆
حضرت(ع) فرمود :
📋«قَوْلُ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) اَلسُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ اَلْوَجْهِ وَ اَلْيَدَيْنِ وَ اَلرُّكْبَتَيْنِ وَ اَلرِّجْلَيْنِ، فَإِذَا قُطِعَتْ يَدُهُ مِنَ اَلْكُرْسُوعِ أَوِ اَلْمِرْفَقِ لَمْ يَبْقَ لَهُ يَدٌ يَسْجُدُ عَلَيْهَا»
♦️به خاطر فرمایش حضرت رسول اکرم(ص) که فرمود :
سجده بر هفت عضو، انجام میشود : پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا! بنابراین، هرگاه دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، چیزی برای سجده باقی نمیماند.
📋«وَ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى : «وَ أَنَّ اَلْمَسٰاجِدَ لِلّٰهِ » يَعْنِي بِهِ هَذِهِ اَلْأَعْضَاءَ اَلسَّبْعَةَ اَلَّتِي يَسْجُدُ عَلَيْهَا «فَلاٰ تَدْعُوا مَعَ اَللّٰهِ أَحَداً» وَ مَا كَانَ لِلَّهِ لَمْ يُقْطَعْ»
♦️و در حالی که خدای متعال فرمود :
«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّه» اینکه سجدهگاه، از آن خداست.
و منظور، همین اعضای هفتگانه است که بر آنها سجده میشود.
«پس هیچ کس را با خدای متعال نخوانید.» و آنچه از آنِ خدای متعال است، بریده نمی شود.
در این هنگام سخنان امام جواد(ع)، موجب شگفتی معتصم شد و فورا دستور داد مطابق فرموده امام جواد(ع) عمل کنند و دست دزد را از انگشتانش قطع کردند.(۴)
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
هم آسمان قصیدهای از بی کرانیاش
هم بی کرانهها غزلِ آسمانیاش
ای کالها کمال سرِ کوچهباغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانیاش
او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود
در غیبت پدر ، پسر و میزبانیاش
باغِ معارف است حدیثش ، پیمبران
حَظ میبرند موقعِ شیرین زبانیاش
از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست
نوشیده است از لبِ جام دهانیاش
بابُ الجواد حاجت ما را چه زود داد
مشهد پُر است از نفسِ مهربانیاش
ششگوشه شد ضریحَش اگر بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانیاش
یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را
هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانیاش
وقت زیارت است و عباراتش از رضاست
قربان کودکیش فدای جوانیاش
آقایِ طوس از جگرش آه میکشد
در کنجِ حجره تا پسرش آه میکشد
👤حسن لطفی
📚منابع :
۱)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۴)تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۹
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_جواد علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه / ۹۰
🔸حضرت امام جواد علیه السلام
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ(ص)》🔶🔸
✅در بین ائمه اطهار(ع) امام جواد(ع) جوانترین امامی بودند که شهید شدند.
یعنی در سن ۲۵ سالگی!(۱)
بعد از شهادت امام رضا(ع) به اصرار مامون، دخترش ام فضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد.
مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زيرنظر داشت و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد ؛
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود :
چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۲)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۳)
حتی شیخ مفید، این مسمومیت امام جواد(ع) را رد می کند و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۴)
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخنچینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
روزي معتصم در مجلسي كه براي تعيين محل قطع دست دزد تشكيل داده بود، امام(ع) را شركت داد و قاضي بغداد، ابن ابي داود و ديگران در اين مجلس شكست خورده و شرمنده گرديدند.
چند روز بعد، ابن ابي داود نزد معتصم رفت و از روی حسد و كينه توزی به وی گفت :
از باب خيرخواهی به شما تذكر مي دهم كه جريان چند روز قبل به صلاح حكومت شما نبود؛ زيرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالي مملكتي فتواي ابوجعفر(ع) ، يعني فتواي كسي كه نيمي از مسلمانان او را خليفه و شما را غاصب حق او مي دانند،را بر فتواي ديگران ترجيح دادي!
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.(۵)
📝شعر :
در میان حجره یارب کیست غوغا مى کند
شکوه زیر لب ز بى رحمى دنیا مى کند
خاک عالم بر سرم گویى جواد ابن الرضاست
کز عطش مى سوزد و خون، قلب زهرا مى کندآب را مى ریزد آن بیدادگر روى زمین
هر چه آب آن تشنه لب از او تمنا مى کند
تشنه لب با قلب سوزان جان به جانان مى دهد
قاتلش جان دادن او را تماشا مى کند
👤نیشابوری
۱)الارشاد ج۲، ص۲۷۳
۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۵)التفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۰
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_جواد علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۹۱
🔸حضرتامام حسن علیه السلام
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
﴿السَّلاَمُ عَلَیْکُمَا یَا سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ﴾
✅در مورد شهادت #امام_حسن_علیه_السلام آمده است :
«وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً»
♦️جنازه ی امام حسن(علیه السلام) را تیر باران کردند، تا جایی که هفتاد چوبهی تیر به تابوت ایشان آویخته شد.(۱)
┈┉┅━❀⚫❀━┅┉┈
✅در مورد شهادت #امام_حسین علیه_السلام آمده است :
«وَ رَمَوُهُ بِالنِّبَالِ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ(عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِالْجِرَاحِ وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ»
♦️امام حسین(علیه السلام) را تير باران کردند، و هنگامی که جراحات بسیاری بر بدن ایشان وارد شد، حضرت(علیه السلام) همانند «خارپشت» شد.(۲)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📚منابع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۵۰
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_حسن علیه السلام
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۹۲
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
✅امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا در مقابل سپاهِ دشمن، چند خطبه خواندند که اولین آنها این خطبه است.
امام حسین(ع) با صدای بلند فرمود :
📋《أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَاتَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ لَکمْ عَلَیَّ وَ حَتَّی أُعْذِرَ إِلَیکمْ فَإِنْ أَعْطَیتُمُونِی النَّصَفَ کُنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِی النَّصَفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ ثُمَّ لا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَ لاتُنْظِرُونِ》
♦️ای مردم به گفتارم گوش دهید و در جنگ کردن با من شتاب نکنید تا من وظیفه خود را که نصیحت کردن شماست، انجام دهم و انگیزه سفر خودم را به سوی شما توضیح دهم.
اگر گفتار مرا بپذيريد و انصاف دهيد، سعادتمند خواهيد بود و براي جنگ با من دليلي نداريد و اگر نپذيرفتيد و انصاف روا نداشتيد شما و هم پيمانانتان همدل شويد و درباره ي من هر چه مي خواهيد انجام دهيد و به من مهلت ندهيد.
سپس فرمود :
📋《إِنَّ وَلِیِیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّی الصَّالِحِینَ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیهِ وَ ذَکرَ الله بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی عَلَی النَّبِی(ص) وَ عَلَی مَلَائِکةِ اللَّهِ وَ أَنْبِیائِهِ فَلَمْ یسْمَعْ مُتَکلِّمٌ قَطُّ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ أَبْلَغُ فِی مَنْطِقٍ مِنْهُ》
♦️همانا سرور من خداوند است که این کتاب آسمانی را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است.
سپس حمد و ثنای الهی را به جا آورد و خداوند را به آنچه که شایسته بود، یاد کرد و بر نبی مکرم(ص) و ملائکه خداوند و پیامبران گرامی(ص) درود فرستاد که تاکنون قبل از او و بعد از او، نطق به اين شيوايی از کسي شنيده نشده بود.
سپس فرمود :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِی فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا؟ ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَی أَنْفُسِکمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ یصْلُحُ لَکمْ قَتْلِی وَ انْتِهَاک حُرْمَتِی؟》
♦️ای مردم! بگوئید من چه کسی هستم سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و در هم شکستن حریم من برای شما جایز است؟
📋《أَ لَسْتُ ابْنَ بِنْتِ نَبِیکمْ وَ ابْنَ وَصِیهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِینَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ؟》
♦️آیا من فرزند دختر پيامبر خدا(ص) نيستم؟
آيا من فرزند وصي و پسرعموي پيامبر(ص) شما و اولين کسي که پيامبر(ص) را به آنچه از نزد پروردگارش آورده بود تصديق کرد، نيستم؟
📋《أَ وَ لَیسَ حَمْزَةُ سَیدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّی؟
أَ وَ لَیسَ جَعْفَرٌ الطَّیارُ فِی الْجَنَّةِ بِجِنَاحَینِ عَمِّی؟
أَ وَ لَمْ یبْلُغْکمْ مَا قَالَ رَسُولُ الله(ص) لِی وَ لِأَخِی هَذَانِ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ؟》
♦️آيا حمزه ی سيدالشهدا(ع) عموی من نيست؟
آيا جعفر طيار که با دو بال در بهشت پرواز مي کند عموي من نيست؟
آيا فرمايش پيامبر(ص) به شما نرسيده که درباره ي من و برادرم فرمود :
اين دو آقای جوانان بهشتند؟
📋《فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِی بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ کذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ یمْقُتُ عَلَیهِ أَهْلَهُ وَ إِنْ کذَّبْتُمُونِی فَإِنَّ فِیکمْ مَنْ لَوْ سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِک أَخْبَرَکمْ سَلُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِی وَ أَبَا سَعِیدٍ الْخُدْرِی وَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ السَّاعِدِی وَ زَیدَ بْنَ أَرْقَمَ وَ أَنَسَ بْنَ مَالِک یخْبِرُوکمْ أَنَّهُمْ سَمِعُوا هَذِهِ الْمَقَالَةَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِی وَ لِأَخِی!
أَ مَا فِی هَذَا حَاجِزٌ لَکمْ عَنْ سَفْک دَمِی》
♦️اگر سخنان حق مرا تصديق کنيد که من تاکنون دروغي به زبان جاري ننموده ام از زماني که دانستم خداوند نسبت به دروغگويان خشم مي گيرد، به نفع شماست و اگر تصديق نکنيد، در ميان شما کساني هستند که اگر از آنها سؤال کنيد، به شما خبر خواهند داد؛ از جابر بن عبدالله نصاري و ابوسعيد خدري و سهل بن سعد ساعدي و زيد بن ارقم و انس بن مالک بپرسيد.
آنها به شما خبر خواهند داد که خود اين سخن را از پيامبر(ص) شنيدند که در حق من و برادرم فرموده است.
آيا اين باعث نمي شود که دست از قتل من برداريد؟(۱)
👤امام سجاد(ع) می فرماید :
📋《لَمَّا اشتَدَّ الأَمرُ بِالحُسَينِ بنِ عَلِي بنِ أبي طالِبٍ(ع) نَظَرَ إلَيهِ مَن كانَ مَعَهُ فَإِذا هُوَ بِخِلافِهِم لاَِنَّهُم كُلَّمَا اشتَدَّ الأَمرُ تَغَيَّرَت ألوانُهُم وَارتَعَدَت فَرائِصُهُم و وَجَبَت قُلوبُهُم، وكانَ الحُسَينُ(ع) و بَعضُ مَن مَعَهُ مِن خَصائِصِهِ تُشرِقُ ألوانُهُم وتَهدَأُ جَوارِحُهُم وتَسكُنُ نُفوسُهُم، فَقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ : اُنظُروا لا يُبالي بِالمَوتِ!》
ادامه 👇
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه 👆
♦️در روز عاشورا؛ وقتی کار بر امام حسین(ع) سخت شد، برخی از همراهانش، به او نگریستند. او و برخی از یاران ویژه اش، بر خلاف آنان که هر گاه کار سخت شود، رنگشان دگرگون می شود و به لرزه می افتند و دل هایشان به تپش می افتد، رنگشان، گلگون می شد و اندامشان، آرام و جان هایشان، قرار می گرفت.
در این هنگام؛ برخی به برخی دیگر می گفتند :
بنگرید که باکی از مرگ ندارد!
امام حسین(ع) به ایشان فرمود :
📋《صَبراً بَني الكِرامِ، فَمَا المَوتُ إلاّ قَنطَرَةٌ تَعبُرُ بِكُم عَنِ البُؤسِ وَالضَّرّاءِ إلَى الجِنانِ الواسِعَةِ وَالنَّعيمِ الدّائِمَةِ، فَأَيُّكُم يَكرَهُ أن يَنتَقِلَ مِن سِجنٍ إلى قَصرٍ؟! وما هُوَ لاِ ءَعدائِكُم إلاّ كَمَن يَنتَقِلُ مِن قَصرٍ إلى سِجنٍ و عَذَابِِ!》
♦️ای بزرگ زادگان! شکیبا باشید.
مرگ، جز پلی نیست که شما را از سختی و ناخوشی به بهشت بی کران و نعمتِ جاویدان ، عبور می دهد.
کدامتان خوش ندارد که از زندان به قصر، منتقل شود؟!
و همین مرگ، برای دشمنانتان، مانند انتقال از قصر به زندان و شکنجه شدن است.(۲)
👤امام رضا(ع) در طی روایتی خطاب به ریان بن شبیب می فرماید :
📋《يَا اِبْنَ شَبِيبٍ! إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ اَلثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ : يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً》
♦️اى پسر شبیب! اگر شاد می شوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین(ع) شهید شدند برای تو باشد، هر وقت به یادش افتادى بگو :
ای كاش با آنها بودم تا به فوز عظیمى مى رسیدم.(۳)
سدیر می گوید :
امام صادق(ع) خطاب به من فرمود :
📋《یَا سَدِیرُ! تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَیْنِ(ع) فِی کُلِّ یَوْمٍ؟》
♦️ای سدیر، آیا هر روز قبر حسین بن علی(ع) را زیارت می کنی؟
گفتم : خیر! فدایت گردم.
حضرت فرمود :
📋《فَمَا أَجْفَاکُمْ!》
♦️چقدر شما جفا کارید!
سپس فرمود :
📋《فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ جُمْعَهٍ؟》
♦️پس در هر جمعه زیارت می کنید؟
گفتم : خیر!
حضرت(ع) فرمود :
📋《فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ شَهْرٍ؟》
♦️پس در هر ماه زیارت می کنید؟
گفتم : خیر!
📋《فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ سَنَهٍ؟》
♦️پس در هر سال زیارت می کنید؟
گفتم : خیر!
عرض کردم :
📋《قَدْ یَکُونُ ذَلِکَ!》
♦️گاهی زیارت می کنیم.
حضرت(ع) فرمود :
📋《یَا سَدِیرُ! مَا أَجْفَاکُمْ لِلْحُسَیْنِ(ع)!
أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَلْفَیْ أَلْفِ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَ وَ یَزُورُونَ لَا یَفْتُرُونَ، وَ مَا عَلَیْکَ یَا سَدِیرُ! أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ(ع) فِی کُلِّ جُمْعَهٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّهً》
♦️ای سدیر! چقدر به حسین(ع) جفا می کنید!
آیا نمی دانی خداوند دو میلیون فرشته ژولیده موی و خاک آلود دارد که به طور مداوم بر حسین بن علی(ع) گریه می کنند و قبر او را زیارت می کنند و خسته نمی شوند؟
عرض کردم :
بین ما و قبر او فرسخ ها فاصله است!
حضرت(ع) فرمود :
📋《اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِکَ، ثُمَّ تَلْتَفِتُ یُمْنَهً وَ یُسْرَهً، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ إِلَی السَّمَاءِ، ثُمَّ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ :
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ»
تُکْتَبُ لَکَ زَوْرَهٌ، وَ الزَّوْرَهُ حَجَّهٌ وَ عُمْرَهٌ》
♦️به بلندی برو! به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن و سپس به سوی قبر حسین بن علی(ع) توجّه کن و این گونه سلام بده!👆
اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می شود و هر زیارت معادل یک حجّ و یک عمره می باشد.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
۱)الارشادمفید، ج۲، ص۹۸
۲)معانی الأخبار صدوق، ص۲۸۸
۳)تفصیل وسائل الشیعة حرّ عاملی، ج۱۴، ص۵۰۲
۴)الکافی مرحوم کلینی، ج۴، ص۵۸۹
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ا ﷽ ا
#روضه /۹۳
🔸حضرت امام حسین علیه السلام
✅امام حسین(علیه السلام) در سفر از مکه به سمت کوفه به منزل «شقوق» رسید.
در اینجا بود که فرزدق امام حسین(ع) را ملاقات نمود.
امام حسین(ع) از او پرسید :
📋《اَخبِرنِی عَنِ النَّاسِ خَلفَکَ؟》
♦️مرا خبر ده از وضع مردمی که آنها را پشت سر گذاشتی!
فرزدق به امام(ع) عرض کرد :
📋《قُلُوبُ اَلنَّاسِ مَعَكَ وَ أَسْيَافُهُمْ عَلَيْكَ》
♦️دلهای کوفیان با توست و شمشیرهایشان علیه توست!(۱)
ابن اعثم می گوید :
📋《فَلَمَّا كَانَ وَقْتُ السَّحَرِ خَفَقَ الْحُسَيْنُ(ع) بِرَأْسِهِ خَفْقَةً ثُمَّ اسْتَيْقَظَ فَقَالَ :
أَ تَعْلَمُونَ مَا رَأَيْتُ فِي مَنَامِي السَّاعَةَ؟》
♦️سحرگاهان امام حسین(ع) را خوابی مختصر ربود.
وقتی بیدار شد، فرمود :
میدانید هم اینک در خواب چه دیدم؟
آنان پرسیدند : ای پسر رسول خدا(ص)! چه در خواب دیدید؟
امام(ع) فرمود :
📋《رَأَيْتُ كَأَنَّ كِلَاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَيَّ لِتَنْهَشَنِي وَ فِيهَا كَلْبٌ أَبْقَعُ رَأَيْتُهُ أَشَدَّهَا عَلَيَّ وَ أَظُنُّ أَنَّ الَّذِي يَتَوَلَّى قَتْلِي رَجُلٌ أَبْرَصُ مِنْ بَيْنِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ》
♦️در خواب سگهایی را دیدم که بر من حمله آوردهاند و مرا میدرند.
در میان آنها سگ خال خالی بود که بر من بیشتر حمله میآورد، فکر میکنم آنکه قاتل من است، مردی لک و پیس دار از این گروه است.(۲)
از یاران امام حسین(ع) در کربلا نقل شده است که؛
📋《كُنّا مَعَ الحُسَينُ(ع) بِنَهرِ كَربَلاءَ، فَنَظَرَ إلى شِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ وكانَ أبرَصَ!
فَقَالَ :اَللهُ أَكْبَرُ! اَللهُ أَكْبَرُ! صَدَقَ اللّه ُو رَسولُهُ(ص)!
قالَ رَسولُ اللهُ(ص) :
كَأَنّي أنظُرُ إلَى كَلبٍ أَبقَعَ يَلَغُ فِي دِمَاءِ أهلِ بَيتِي》
♦️ما در كنار نهر كربلا به همراه حسين(ع) بوديم.
حضرت(ع) به شمر بن ذى الجوشن نگاهى كرد و شمر برص داشت، پس امام(ع) فرمود : الله اکبر! خدا و رسول(ص) او راست فرمود.
رسول خدا(ص) فرمود :
گويى سگِ پيسه اى(خال خالی) را مى بينم كه در خون اهل بيت من دهان مى زند.(۳)
🏴در روز عاشورا، بعد از اینکه امام حسین(ع) یکّه و تنها ماند، برای آخرین بار برای وداع به خیمه ها آمد و پس از توصیه اهل بیتش به سکوت، با خواهران، زنان، فرزندان و کودکان خویش وداع کرد.
سپس درخواست کرد که پیراهنی را برایش بیاورند و فرمود :
📋《اِئْتُونِی بِثَوْبٍ لَایُرْغَبُ فِیهِ، اَلْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لَااُجَرَّدُ، فَاِنِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ》
♦️برایم جامه کهنهاى بیاورید که کسى به آن رغبت نکند، تا آن را زیر لباسهایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا مىدانم پس از شهادت لباسهایم ربوده خواهد شد.
📋《فَلَبِسَهُ ثُمَّ وَدَّعَ النِسَاءَ》
♦️پس امام(ع) آن لباس را پوشید و از زنان خیام خداحافظی کرد.(۴)
بعد از اینکه امام حسین(ع) شهید شد و بدن مطهرش در قتلگاه افتاد.
در این هنگام؛
📋《وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَيْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ فَقَالَ : احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِيرِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ ثُمَّ أَقْبَلُوا عَلَى سَلْبِ الْحُسَيْنِ(ع)》
♦️شمر بر روی امام حسین(ع) فرود آمد و سر مبارک ایشان را از بدن مطهرش جدا ساخت وسپس سر را به خولی داد تا آن را به نزد عمر بن سعد ببرد.
سپس به طمعِ رُبودن لباس امام(ع) بر جَسَد مقدّس آن شهيد مظلوم روى آوردند.(۵)
نقل است که امام حسین(ع) قبل از شهادت خطاب به شمر فرمود :
📋《اَنتَ الكَلبُ الأَبقَعُ الّذِّي رَأَيتُكَ فِي مَنَامِي!》
♦️تو همان سگ خالداری هستی که من در خواب دیده بودم.(۶)
طبری می نویسد :
📋《وَ سُلِبَ اَلْحُسَيْنُ(ع) مَا كَانَ عَلَیهِ》
♦️هر آنچه با حسین(ع) بود، از او ربوده شد.(۷)
در مقاتل آمده است که؛
📋《فَأَخَذَ قَمِيصَهُ إِسْحَاقُ بْنُ حَيْوَةَ الْحَضْرَمِيُّ وَ أَخَذَ سَرَاوِيلَهُ أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ وَ أَخَذَ عِمَامَتَهُ أَخْنَسُ بْنُ مَرْثَدٍ وَ أَخَذَ سَيْفَهُ رَجُلٌ مِنْ بَنِي دَارِمٍ وَ انْتَهَبُوا رَحْلَهُ وَ إِبِلَهُ وَ أَثْقَالَهُ وَ سَلَبُوا نِسَاءَهُ》
♦️پيراهن شريفش را اسحاق بن حَيْوَة حَضْرَمى برداشت و رویین پوشش را ابجر بن کعب و عِمامه حضرت سيدالشهداء(ع) را اَخْنَس بن مَرْثَد و شمشیرش را مردی از قبیله بنی دارم برداشت وسپس همگی یورش بردند و بار و بنه و شتر و چیزهای با ارزش را به غارت بردند و زینتهای زنان را ربودند.(۸)
در نقلی آمده است که؛
📋《أَخَذَ خَاتَمَهُ بَجدَلُ بنُ سُلَيمِِ الكَلبِي وَ قَطَعَ اِصبَعَهُ مَعَ الخَاتَمِ》
♦️انگشتر امام حسین(ع) را بجدل بن سلیم کلبی ربود که حتی انگشتان امام(ع) را به همراه انگشتر برید.(۹)
ادامه 👇
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه 👆
این شرح گوشه ای از جنایات سگهای به ظاهر انسان است که بر سر امام حسین(ع) آوردند و این گونه جنایاتی را در تاریخ رقم زدند.
نقل است که بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا؛
📋《بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ وَ مَنْ يَنْقَلِبُ عَلَيْهِنَّ وَ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ وَ مَا خَلَقَ رَبُّنَا وَ مَا يُرَى وَ مَا لَا يُرَى》
♦️آسمانهاى هفتگانه و طبقات هفتگانه زمين و آنچه در آنها و بين آنها بود و تمام موجودات و جنبندگان بر روى آنها و بهشت و دوزخ و بالأخره كليّه اشيایى كه پروردگار ما آنها را آفريده و موجودات مرئى و نامرئى كلّا بر آن حضرت(ع) گريستند.(۱۰)
و در نقلی دیگر آمده است که؛
📋《مَا رَفَعْنَا حَجَراً وَ لَا مَدَراً وَ صَخْراً إِلَّا وَ رَأَيْنَا تَحْتَهَا دَماً يَغْلِي وَ احْمَرَّتِ الْحِيطَانُ كَالْعَلَقِ وَ مُطِرْنَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ دَماً عَبِيطاً وَ انْكَسَفَتِ الشَّمْسُ ثَلَاثاً ثُمَّ تَجَلَّتْ عَنْهَا وَ انْشَبَكَتِ النُّجُومُ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ أُرْجِفْنَا بِقَتْلِهِ فَلَمْ يَأْتِ عَلَيْنَا كَثِيرُ شَيْءٍ حَتَّى نُعِيَ إِلَيْنَا الْحُسَيْنُ(ع)》
♦️هيچ ريگ و كلوخ و سنگى را بر نداشتيم مگر زير آن خون تازه اى ديديم كه مى جوشيد، ديوارها قرمز گشت همچون خون بسيار سرخ، باران تا سه روز به صورت خون تازه مى باريد و تا سه روز خورشيد در نظر ما به حالت گرفته ديده مى شد و پس از سه روز باز مشاهده گرديد در شب ستارگان از كثرت و تراكم به طور خاصى ديده شدند، پس فرداى روز شهادت آن حضرت(ع) پى گيرى نمودیم، چيزى عائد ما نشد تا خبر شهادت آن حضرت(ع) به ما رسيد.(۱۱)
امام رضا(ع) خطاب به ریان بن شبیب فرمود :
📋《أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ(ع) جَدِّي مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ》
♦️هنگامی که جدّم امام حسين(ع) كشته شد، از آسمان خون و خاك سرخ باريد.(۱۲)
نقل است؛
📋《لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) لَمْ يَبْقَ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ حَصَاةٌ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِيطٌ》
♦️هنگامى كه حسين بن على(ع) شهيد شد در بيت المقدّس ريگى باقى نماند مگر زير آن خون تازه بود.(۱۳)
امام صادق(ع) فرمود :
📋《إِنَّ الْحُسَيْنَ (ع) بَكَى لِقَتْلِهِ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ احْمَرَّتَا وَ لَمْ تَبْكِيَا عَلَى أَحَدٍ قَطُّ إِلَّا عَلَى يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا وَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ(ع)》
♦️همانا آسمان و زمين براى شهادت حضرت حسين(ع) گريست و سرخ شد و بر احدى هرگز نگريست مگر بر حضرت يحيى بن زكريا(ع) و حسين بن على(ع)!(۱۴)
امام صادق(ع) خطاب به زراره فرمودند :
📋《يَا زُرَارَةُ! إِنَّ السَّمَاءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالسَّوَادِ وَ إِنَّ الشَّمْسَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً بِالْكُسُوفِ وَ الْحُمْرَةِ وَ إِنَّ الْجِبَالَ تَقَطَّعَتْ وَ انْتَثَرَتْ وَ إِنَّ الْبِحَارَ تَفَجَّرَتْ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ بَكَتْ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً عَلَى الْحُسَيْنِ(ع)》
♦️ای زراره! آسمان تا چهل روز بر حسين بن على(ع) خون باريد و زمين تا چهل روز تار و تاريك بود و خورشيد تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و كوهها تكه تكه شده و پراكنده گشتند و درياها روان گرديده و فرشتگان تا چهل روز صبح گاهان بر حسین(ع) گریستند.(۱۵)
امام صادق(ع) می فرماید :
📋《بَكَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ وَ الطَّيْرُ وَ الْوَحْشُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) حَتَّى ذَرَفَتْ دُمُوعُهَا》
♦️انسان و جنّ و پرنده و درنده در سوگ حسین بن على(ع) گریستند تا اشكشان جارى گشت.(۱۶)
امام صادق(ع) می فرماید :
📋《احْمَرَّتِ السَّمَاءُ حِينَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ (ع) سَنَةً وَ يَحْيَى بْنُ زَكَرِيَّا وَ حُمْرَتُهَا بُكَاؤُهَا》
♦️هنگامى كه حضرت امام حسين(ع) شهيد شدند و يحيى بن زكريا(ع) را كشتند آسمان تا يك سال سرخ بود و اين سرخى گريستن آسمان به حساب می آید.(۱۷)
ادامه 👇
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham
ادامه 👆
امام علی(ع) در پیشگویی های خود می فرماید :
📋《الْحُسَيْنُ(ع) الْمَقْتُولُ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ وَ اللَّهِ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْوَحْشِ مَادَّةً أَعْنَاقَهَا عَلَى قَبْرِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الْوَحْشِ يَبْكُونَهُ وَ يَرْثُونَهُ لَيْلًا حَتَّى الصَّبَاحِ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَإِيَّاكُمْ وَ اَلْجَفَاءَ》
♦️امام حسین(ع) در پشت کوفه کشته خواهد شد، به خدا قسم گویا می بینم که وحوش گردن های خود را بر قبرش کشیده و بر او می گریند و از شب تا صبح بر او مرثیه می خوانند و وقتی حال وحوش چنین باشد پس شما انسان ها از جفاء به او حذر کنید.(۱۸)
امام حسن مجتبی(ع) خطاب به امام حسین(ع) فرمود :
📋《..لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ!
..تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَار》
♦️هیچ روزی مانند روز تو نیست ای اباعبدالله!
آسمان بر تو خاكستر و خون ببارد و همه اجزای عالم بر تو بگريند حتی وحشيان بيابان و ماهيان دريا!(۱۹)
خوارزمی می گوید :
بعد از شهادت امام حسین(ع) و بر اثر ندبه زینب کبری(س) به نقل از راویان کربلا آمده است که؛
📋《حَتَّی رَأیَنا دُمُوعَ الخَیلِ یَنحَدِرُ عَلَی حَوافِرِهَا》
♦️اسبان نیز طاقت شنیدن ناله های او را نداشتند، تا جایی که قطرات اشكهاى اسبهاى مخالفان، بر روى سم هايشان مى ريخت.(۲۰)
در احوالات اسب امام حسین(ع) آمده است که؛
📋《وَاَسْرَعَ فَرَسُكَ شَارِدَاً اِلَى خِيامِكَ قَاصِداً مُحَمْحِماً بَاِكِيَاً》
♦️اسب شيون کنان از امام(ع) دور شد، و شيهه کشان و گريه کنان به قصد خيام حرم سرعت گرفت.(۲۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
دانی که چرا مُهر جبین، خاک حسین است؟
چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین(ع) است
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟
بی حُرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟
شرمنده زلعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش؟
یعنی که خدا هم عزادار حسین است
👤حسینی
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۶۷
۲)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۱۱
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۶
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۶
۷)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۱
۸)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۲۹
۹)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۳۰
۱۰)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۷۵
۱۱)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۷۷
۱۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۰
۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۰۵
۱۴)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۸۹
۱۵)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۸۱
۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۰۵
۱۷)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۹۰
۱۸)مستدرک الوسائل محدث نوری، ج۱۰، ص۲۵۸
۱۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶
۲۰)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۹
۲۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴
منبع: اسناد المصائب
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#روضه #فیش_روضه
•┈┈••✾••┈┈•
@yaraliagham