eitaa logo
مقتل "یارالی آقام "
218 دنبال‌کننده
243 عکس
37 ویدیو
13 فایل
الله 🔸یارالی یعنی آقای من حسین، که جسمش پر از زخم بود. 🔸یارالی کلمه ای آذری است که به معنی کسی که بر جسمش زخم فراوان دارد ، این کلمه معنایی عمیق دارد که تداعی غم و مصیبت بزرگی می نماید. کانال های دیگر: @qalalsadegh135 @azizamhosen
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا /۱۹ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت علی اصغر علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام ✅در کربلا فقط خون سه نفر به آسمان پرتاپ شد! 1️⃣خون ! ✍در منابع آمده است که بعد از شهادت حضرت علی اصغر(ع)؛ 📋《فَتَلَقَّى حُسَينُ(ع) دَمَهُ فِى يَدِهِ وَ ألقَاهُ نَحوَ السَمَاءِ》 ♦️امام حسين(ع) دست بُرد زیر قنداقه و خون را در كف دست جمع كرد و به هوا پرتاپ کرد.(۱) امام باقر(ع) در اینباره می فرماید : 📋《فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذلِکَ الدَّمِ قَطْرَهٌ إِلَى الْأَرْضِ》 ♦️از خون گلوى على اصغر که امام(علیه السلام)آن را به آسمان پاشید، قطره‌‏اى به زمین برنگشت.(۲) 2⃣خون : ✍امام صادق(ع) در زیارت نامه حضرت علی اکبر(ع) می فرماید : 📋《بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مِنْ مُقَدَّمٍ بَیْنَ یَدِی أَبِیکَ یَحْتَسِبُکَ وَ یَبْکِی عَلَیْکَ مُحْتَرِقاً عَلَیْکَ قَلْبُهُ یَرْفَعُ دَمَکَ بِکَفِّهِ إِلَی أَعْنَانِ السَّمَاءِ لَا یَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ》 ♦️پدر و مادرم به فدایت که در جلوی پدرت روی زمین افتادی و او بر تو گریه می‌کرد در حالیکه قلبش سوخته بود در مصیبت تو و خون تو را به آسمان پاشید و قطره‌ای از آن به زمین بازنگشت.(۳) 3️⃣1⃣خون : ✍در مقاتل آمده است که بعد از شهادت یاران و اصحاب امام حسین(ع)؛ 📋《فَاعْتَرَضَهُ خَیْلُ ابْنِ سَعْدٍ فَرَمَى رَجُلٌ مِنْ بَنِی دَارِمٍ الْحُسَیْنَ(ع) بِسَهْمٍ فَأَثْبَتَهُ فِی حَنَکِهِ الشَّرِیفِ فَانْتَزَعَ وَ بَسَطَ یَدَیْهِ تَحْتَ حَنَکِهِ حَتَّى امْتَلَأَتْ رَاحَتَاهُ مِنَ الدَّمِ ثُمَّ رَمَى بِهِ وَ قَالَ : اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ!》 ♦️سپاه عمر بن سعد متعرّض امام حسین(ع) شد و در این هنگام، مردى از بنى دارم تیرى به سوى امام حسین(ع) پرتاپ کرد که به زیر زنخ امام(ع) اصابت کرد، امام(ع) تیر را بیرون کشید و دست زیر زنخ گرفت تا دو کف دست از خون آکنده شد و آن را پرتاب کرد و فرمود : خداوندا حقّا از آنچه به فرزند دختر پیامبر(ع) شده و مى‏ شود نزدت شکایت دارم.(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : وقتی که تیر کین به گلوی تو جا گرفت خون تو را به عرش فشاندم، خدا گرفت گردیـد دفـن، پیکر پاکت بـه دست من پیش از همه تو را بـه بغل کربلا گرفت می‌خواستم چو لاله کنم هدیه‌ات به دوست دشمن ز من به تیر سه شعبه تو را گرفت از بس مصیبت تـو عظیم است، بهر تو بــاید تمــام سـال دمـادم عزا گرفت تیر آمد و ز حلق تو بر قلب من نشست از آن گذشت و جا به دل مصطفی گرفت 👤سازگار 📚منابع : ۱)البداية و النهاية ابن کثیر دمشقی، ج۸، ص۱۸۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۷ ۳)كامل الزيارات ابن قولویه، ص۲۵۳ ۴)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۰ حضرت علی اصغر علیه السلام حضرت علیه السلام اَلسَّلَامُ عَلَی الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فِی حِجرِ أبیهِ ✅«عُقبه بن بشیر اسدی» نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) به من فرمود : 📋《إنَّ لَنَا فِیکُم یَا بَنِی أسَدٍ دَمَاً!》 ♦️ای بنی اسد، خونی از ما بر گردن شماست. عرض کردم : 📋《فَمَا ذَنبِی أَنَا فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللّهُ یَا أبَا جَعفَرٍ! وَ مَا ذَلِکَ؟》 ♦️ای ابا جعفر(علیه السلام)! رحمت خدا بر تو باد، گناه من در آن چیست و آن خون چیست؟ ایشان فرمودند : 📋《اُتِیَ الحُسَینُ(ع) بِصَبِیٍّ لَهُ، فَهُوَ فِی حِجرِهِ، إِذ رَمَاهُ أحَدُکُم یَا بَنِی أسَدٍ بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَتَلَقَّی الحُسَینُ(ع) دَمَهُ، فَلَمّا مَلَأَ کَفَّیهِ صَبَّهُ فِی الأَرضِ ثُمَّ قَالَ : رَبِّ! إِن تَکُ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ، وَانتَقِم لَنَا مِن هَؤُلاءِ الظّالِمینَ》 ♦️[در کربلا] کودکی نزد امام حسین(ع) آورده شد و او در دامانش بود که یکی از شما بنی اسد، تیری به سوی او‌ انداخت و گردن او را برید و او را کشت. پس امام حسین(ع) خون او را گرفت و چون دستش پر شد، بر زمین ریخت و گفت :  پروردگارا، اگر یاری شدن از آسمان را از ما بازداشته‌ای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است، قرار ده و انتقام ما را از این ستمگران بگیر.(۱) در باب حضرت محسن(علیه السلام) نیز «حسین بن حمدان خُصَیْبی»(۳۴۶ق) در کتاب «الهدایةُ الکبری» روایتی آورده است که در آن امام صادق(علیه السلام) خطاب به «مفضل» فرمود : در روز قیامت؛ 📋《يَأْتِي مُحَسِّنٌ(ع) مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ(س) ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ(س) ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا》 ♦️حضرت محسن(علیه السلام) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(سلام الله علیها) و فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) که دو جدّه او هستند، حمل می کنند. جمانه دختر ابی طالب(ع) و اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارند و آنها در همان حالی که فریاد می زنند و دست‌ ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.  در همین حال؛ 📋《فَاطِمَةُ(س) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : «یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(انبیاء ۱۰۳)》 ♦️مادرش فاطمه(سلام الله علیها) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید! جبرائیل از جانب محسن(علیه السلام) ناله می زند : 📋《إِنِّي مَظْلُومٌ! فَانْتَصِرْ》 ♦️من مظلوم واقع شده ام! خدایا مرا یاری کن! در این هنگام؛ حضرت رسول اکرم(ص) محسن(علیه السلام) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید : 📋《إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْيَوْمَ «تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً»(آل عمران ۳۰)》 ♦️الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۲) همچنین مرحوم علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) نیز این روایت را در «بحارالانوار» نقل می کند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  👤ژولیده 📚منابع : ۱)تاريخ الامم والملوک طبری، ج۵، ص۴۴۸ ۲)الهداية الكبرى خصيبی، ص۴۱۷ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۱ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۱ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت علی اصغر علیه السلام 《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(علیه السلام)》 ✅طبق مقاتل، امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا در دو جا تیری را از بدن بیرون کشیدند! 1⃣از گلوی :👇 👤یعقوبی(۲۹۲ق) می نویسد : بعد از اصابت تیر حرمله بن کاهل اسدی به گلوی حضرت علی اصغر(ع)؛ 📋《..فَنَزَعَ الحُسَينُ(ع) السَّهمَ مِن حَلقِهِ وَ جَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ》 ♦️امام حسين(علیه السلام) تير را از گلوی او بيرون آورد، در حالی كه او به خون خود آغشته شده بود.(۱) 2⃣از بدن :👇 👤سید بن طاووس(۶۶۴ق) می نویسد : امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا راهی میدان جنگ شد، و مدتی جنگید و جراحات بسیاری دید. تا اینکه؛ 📋《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️امام حسین(علیه السلام) در حالى که ضعف از جنگ بر ایشان عارض شده بود، لحظه‏ اى براى استراحت توقّف نمود. 📋《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(علیه السلام) نشست. 📋《فَاَخرَجَهُ مِن قَفَاهُ فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》 ♦️حضرت(ع) تیر را از پشت سر درآورد، در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای یگانه کودک یکتا پرست  وی به طفلی مست صهبای الَست  گر چه شیر مادرت خشکیده است  شیر رحمت از لبت جوشیده است  غم مخور ای بهترین همراز من  غم مخور ای آخرین سرباز من  غم مخور ای کودک خاموش من  قتلگاهت می شود آغوش من  غم مخور ای کودک دُردی کشم  من خودم تیر از گلویت می کشم  در حرم زاری مکن از بهر آب  چون خجالت میکشم من از رباب  می برم تا آنکه سیرابت کنم  با خدنگ حرمله خوابت کنم  مخفی از چشم زنان دلپریش  می کَنم قبر تو را با دست خویش  صورتت را می گذارم روی خاک  تا ز خاک آید ندای عشق پاک 👤شهبازی 📚منابع : ۱)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۲۰ منبع:اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۲ حضرت امام حسین علیه السلام حضرت عبدالله حسن علیه السلام السَّلَامُ عَلَیکَ یَا عَبدُاللهِ بنَ الْحَسَنِ(علیهما السلام) ✅در مقاتل آمده است که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا؛ 📋《وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاد و سپس دعای قربانی خواند و فرمود : 📋《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!》 سپس سر مبارک را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود : 📋《إِلَهِی تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ》 ♦️خدایا! تو خود مى دانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مى کشند. 📋《ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ کَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ فَلَبِثُوا قَلِیلًا ثُمَّ کَرُّوا عَلَیْهِ》 ♦️در همان لحظاتى که امام حسین(ع) در شهادتگاه خود با لب تشنه، در حالی که همچنان خون از او می رفت و ضعیف گشته بود و غرق در خون شده بود، دشمن قدری توقف نمود و سپس همگی به سمت ایشان یورش بردند. در این هنگام؛ 📋《فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ(ع) وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ(ع) فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ(س) لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً وَ قَالَ : لَا أُفَارِقُ عَمِّی!》 ♦️عبدالله فرزند امام حسن مجتبی(ع) از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایه اش حسین(ع) رسانید تا عمو را یارى کند. در این هنگام؛ عمه اش زینب کبری(س) خود را به او رساند تا وى را به خیمه ها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که : به خداى سوگند! از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! 📋《فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ(ع)  فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ : وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ! أَ تَقْتُلُ عَمِّی؟ فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا بِیَدِهِ فَبَقِیَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى : یَا عَمَّاهُ! فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ : یَا ابْنَ أَخِی! اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ》 ♦️در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام بحر بن کعب به سوى امام حسین(ع) روى آورد، که عبدالله فریاد بر آورد : هان اى پلید زاده! آیا مى خواهى عمویم را به شهادت برسانى؟ آن پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبدالله دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که : عمو جان مرا دریاب! امام حسین(ع) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود : یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت. 📋《فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ فَقَالَ الْحُسَیْنُ(ع) : اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً》 ♦️پس آن گاه حرمله گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! امام حسین(ع) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، عبدالله را در آغوش گرفت، و به آسمان رو کرد و فرمود : بار خدایا! اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشه ات را تاکنون از نعمت هایت بهره ور ساخته اى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار بده و هرگز از آنان خشنود و راضی مباش!(۱)(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر :  یک نفس آمده ام تا که عمو را نزنی  که به این سینه مجروح تو با پا نزنی  ذکر لا حول و لا از دو لبش می بارد  با چنین نیزه سر سخت به لبها نزنی  عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ  می شود پر به سوی حنجره حالا نزنی  نیزه ات را که زدی باز کشیدی بیرون  می زنی باز دوباره شود آیا نزنی  نیزه ات را که زدی باز نمی شد حالا  ساقه نیزه خونین شده را تا نزنی  من از این وادی خون زنده نباید بروم  شک نکن این که پرم را بزنی یا نزنی  👤علیرضا لک   📚منابع : ۱)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص٧٣ ۲)روضه الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ص ٢٠٨ منبع : اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا /۲۳ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها حضرت امام حسین علیه السلام السَّلَامُ عَلَیکَ یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءَ(سلام الله علیها) سَيِّدَةَ نِسَاءِ العَالَمِينَ ✅قبل از شهادت امام حسین(علیه السلام) در کربلا، مهاجمین به خیمه گاه امام حسین(علیه السلام) حمله کردند. در بين حمله كنندگان، شمر بن ذى الجوشن دست به حمله برد، او با نيزه‌اش به خيمه ی حسين(ع) ضربه‌اى زد و فرياد كشيد : 📋《عَلَيَّ بِالنَّارِ حَتَّى أُحْرِقَ هَذَا اَلْبَيْتَ عَلَى أَهْلِهِ》 ♦️برايم آتش بياوريد تا اين خيمه را بر اهلش آتش بزنم! زنان فرياد كشيدند و از خيمه خارج شدند! امام حسین(ع) با ديدن اين صحنه، فرياد كشيد : 📋《يَابْنَ ذِي اَلْجَوْشَنِ! أَنْتَ تَدْعُو بِالنَّارِ لِتُحْرِقَ بَيْتِي عَلَى أَهْلِي؟! حَرَّقَكَ اَللَّهُ بِالنَّارِ!》 ♦️اى پسر ذى الجوشن! تو آتش مى‌ خواهى تا خانه‌ام را بر خاندانم به آتش بكشانى‌؟! خدا تو را با آتش بسوزاند!(۱) 🏴این یکی از اتفاقاتی بود که در واقعه کربلای سال ۶۱ هجری رخ داد، اما این جنایت، پیشتر از سوی دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) در مدینه به وقوع پیوسته بود و سابقه داشته است. شهرستانی می نویسد : 📋《فَأَقْبَلَ عُمَرُ بِقَبَسٍ مِنْ نَّارٍ عَلَى أَنْ يُضْرِمَ عَلَيْهِمُ اَلدَّارَ》 ♦️عمر در دست خود شعله ای از آتش حمل می کرد که قصد به آتش کشیدن خانه فاطمه(س) را داشت. سپس گفت : 📋《اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِيهَا》 ♦️خانه را با اهلش به آتش بکشید.(۲) در این هنگام حضرت فاطمه(س) او را دید و به او فرمود : 📋《يَا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟》 ♦️ای پسر خطاب! آیا آمده­ ای خانه ما را به آتش بکشی؟ عمر گفت : 📋《نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِيمَا دَخَلَتْ فِيهِ اَلْأُمَّةُ》 ♦️آری! مگر آن که با ابوبکر بیعت کنید چنانکه امت بیعت کردند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آتش زدن به خیمه زبس ظالمانه بود صحرای کربلا همه غرق زبانه بود تاکس میان خیمه نسوزد با اشک وآه رینب میان خیمه وآتش روانه بود سیلی امان نداد به طفلان خسته جان رخسار کودکان همه پرُ از نشانه بود مقصود خصم کشتن آل رسول بود سیلی وتازیانه زدن ها بهانه بود شرمم کُشد که فاش بگویم ولی بپرس از لاله های گوش چرا خون روانه بود بُردند از خیام حرم دشمنان دین گهواره ای که جلوۀ طفلی یگانه بود وقتی شکست سینۀ مولا زسُم اسب آوای واحسین به لبها ترانه بود زینب به یاد توصیه های حسین خود گرم نماز وذکر دعای شبانه بود زان پس چراغ عشق وفائی نشد خموش سرهای روی نیزه چراغ زمانه بود 👤وفایی 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۸ ۲)الملل و النحل شهرستانی، ج۱، ص۷۱ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۳۹ منبع : اسناد المصائب حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5994791686763450904.mp3
4.23M
ا ﷽ ا نگاهی به مظلومیت‌های بی‌انتهای امیرالمومنین علیه‌السلام در آینه 🎵 قسمت اول حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
4_5999032829529297152.mp3
8.34M
ا ﷽ ا نگاهی به مظلومیت‌های بی‌انتهای امیرالمومنین علیه‌السلام در آینه 🎵 قسمت دوم حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham