eitaa logo
〖یـٰارانِ آخرالزمانۍ〗
289 دنبال‌کننده
562 عکس
47 ویدیو
2 فایل
﷽ #وقف‌علمدارِارباب :) مَن یَخافُ‌الیلِ و أنتَ القَمَر؟! چه کسی از شب‌ میترسه وقتی که تو ماهی .. #عمیَ‌_العباس♥️ . - مطالب‌هدیه‌به‌‌محضر #حضرت‌صاحب - کپی؟ چرا که نه .
مشاهده در ایتا
دانلود
•🦋• امام‌زمـان"عجل‌اللہ‌تعالےفرجہ‌‌الشریف": ازخـدابترسیدو تسلیـم ماباشید،وامـورخودرا بہ‌ما واگذارکـنید،چـون‌وظیفۂ‌ماسـت کہ‌شمارا بۍنیاز وسیـراب‌نمائـیم.همانـطورکہ‌ورود شمابرچشمۂ‌معرفت بہ‌وسیلۂ‌مامےباشد وسعےنمائید بہ‌دنبال کشف‌آنچہ‌از شما پنہـان شده‌است‌نباشید. •🌿• •| @yaraneakharozamany |•
•💠• . هرگناهے کہ انجام میدهیم،یعنے من امام‌زمان‌ رو نمےخواهم. یعنے من بـین نفـس‌وغریزه‌ام و حـرف‌امام‌زمانم‌،غـریزه‌راانتخاب مےکنم... درحرف مےگویدمن شما راقـبول‌دارم ولے در عمـل‌هزارجـورفـسق‌و‌فجـور انجام مےدهد...😔 مبـناےرسیدن بہ‌شناخت‌خـدا رسیدن بہ شناخت امام‌‌زمـانِ‌وقت است.☝️🏻 •🌿• •| @yaraneakharozamany |•
•💚• 🌱| تاریخ‌تولد:۱۳۶۶/۱۰/۰۶ ✨| محل‌تولد:مازندران,آمـل 🌸| وضعـیت‌تاهل:متاهـل 💚| تعـدادفرزندان:۲فرزند 🌺| تاریخ‌شہـادت:۱۳۹۵/۰۲/۱۷ 🌹| محـل‌شہادت:خانـطومان,سوریہ ☘| محل‌مزارشہید:جاویدالاثـر •🌷• •| @yaraneakharozamany |•
•• 💛 زمانے کہ متولدشد فضاےجامعہ متاثـر ازفضاےجنگ‌تحـمیلےبود. خانوادۂ‌ما اگرچہ توفیقےنداشت شہـیدے تقدیم کند،اما از افرادنزدیکمان مـردانےبودند کہ عازم جنگ‌شدند و خـواهرزاده‌ام نیز جـانباز‌شد. اولیـن شہـیدخانوادہ و مایۂ افتخارماست.من بعدازشہـادتش چفیہ بہ گردنم‌انداختم کہ بہ‌پسرم بگویم راهش را ادامہ‌مےدهم. نہ اینکہ فکرکنید چون مادرش‌هستم این حرف‌ را میزنم،اگر جز شہـادت نصیب او مےشد درحقش ظلـم‌شده‌بود،اما من واقعا لیـاقت اینکہ مادرشہـید بشوم را نداشتم.🌿 وقتے۱۸سالش بودبراے خدمت بہ سپاه رفت و پس از پایان دورۂ‌سربازے همانجا جـذب‌شد. حدود۲۰سالش بود کہ یک‌روز مراصداکرد و برد سـرکوچہ ویک دخترخانم محجـبہ را ازدور نشانم داد وگفت: «مامان،اگـرمےخواهے براے من زن انتخاب کنے،این مدلےانتخاب کن». باخنده گفتم:«مـادرجان،تا آنجایـےکہ اطلاع دارم درکوچۂ‌ما دخترهاے محجبہ‌اےنیست کہ بتونہ دل‌پسـرمنو ببره». خیلےپرس‌وجو کردم ببینم ایـن دخـترخانم ازکدام خانواده است؟ وقتےشناختم متوجہ‌شدم شرایط شان بہ هم نمےخورد. اما بہ گفتم:تواین مدل مےخواهے من برایت پـیدا مےکنم. خلاصہ بہ چندنفر سپردم،یک دخترمحجبۂ‌خوب براے پسرم مےخواهم. یکے از بستگان کہ از موضوع مطلع شـد گفت:مدتےپیش کہ رفتم براےدخترم مانتو بخرم،یک دخترخانم‌محجبہ درآن تولیدےبود.مےخواهے بروآنجا راپرس‌وجو کن. این راهم بگویم کہ چون دخترنداشتم،دخـترهاے سرزبان‌دار را خیلے دوست‌داشتم کہ عروسم شوند و باهم هم‌صحبت باشیم.🙂 خلاصہ یک‌روز آدرس تولیدےرا کہ اتفاقا نامـش هم"تولیدے "بود‌،گرفتم و رفتم دیدم یک‌آقاےمسنے آنجاست و خبرےهم ازدخترے کہ گفتہ‌بودند نیست. بیخیـال شدم وبرگشتم خانہ.ازاین ماجرا دوماه‌گذشت،یک روز بنده‌خدایـےشماره‌اے ازمن خواست کہ چون بیرون از خانہ بودم،گفتم همراهم نیست.اوشمارۂ خودش را برایـم نوشت کہ زنگ بزنم و تلفن رابدهم. کارت مربوط بود بہ"تولیدےرضا". پرسیدم:شما با صاحب این تولیدے چہ نسبتےدارید؟ گفت:نسبت کہ نہ اماتازگے درکوچۂ‌ما ساکن شدند. گفتم؛دختـردارند؟ گفت:بلہ. پرسیدم چطور دخترےاست.وقتے خصوصیاتش را گفت‌ازش‌خواسـتم هماهنگ‌کند یک روز برویم منزلـشان. براےاولین بار کہ بامادرعروسم حرف زدم،مخالفت کردوگفت:مریـم سنش خیلےکم است فعلا شوهرش نمےدهیم. من هم نتوانستم دیگرحرفےبزنم و رفتم. تااینکہ شب ولادت امام‌کاظم"علیہ‌السلام" رفتم مسجدکہ یکےازهمسایہ‌ها بہ دخترخانمےاشاره کرد و گفت‌این‌همان است. رفتم جـلو و سعےکردم باهاش‌گرم بگیرم، هم دختر خوش‌برخورد و اجتماعےبود. پرسیدم:اسم شمـامریـم‌است؟ باتعجب از اینکہ نامش را ازکجا مےدانم گفت:بلہ.وبااصرار مےپرسید اسمش را ازکجا شنیده‌ام! حقیقت را گفتم و برایش توضـیح دادم کہ پسرم پاسداراست و بہ دنبال دخـترخوبـے برایش مےگردم. شمارا انتخاب‌کردم کہ خانواده قبول نکردند،امـروز اتفاقےشمارا دیدم ودر دلم نشـستے،حالابااین‌اوصـاف‌نظرت چیست؟! صورتش‌سرخ‌شد و‌سرش را پایـین‌انداخت‌و گفت:حالاببیـنیم خـدا چہ مےخواهد. آن‌شب ماجـرا را براے تعریف کردم‌وگفتم:دختـرےپیداکردم با همان مشخصـاتے کہ تو مےخواهے. پرسید:«اسمش‌چیـست»؟ گفتم:مـریم. گفت؛«خوب‌است.» کم‌کم با مادرش رابطہ برقرار کردم تا راضـےشود.خلاصہ‌رفت‌وآمدها شروع شد و بالاخـره توانستم قاپ خانم را بدزدم. بعدازخواسـتگارےبہ خانہ آمدیم. از پرسیدم:خب،چطوربود؟ گفت:«مامان من ندیدمـش‌اما بہ اوگفتم درسـت است کہ سیـرت‌مہـم‌است ولے ظاهـرهم‌مہـمہ.اجازه‌بدهید چندلحظہ همـدیگر را نگاه کنیـم‌،ولے نہ من سـرم را بالا کـردم و نہ‌او. روےهم رفتہ صحـبت‌هایش بہ دلم نشست و قبولش‌دارم.😌 "یادشون با ذڪر" •🌿• •| @yaraneakharozamany |•
•🌇• هارا همہ‌ازبس‌ڪہ‌شمـردم‌بـےتو بغض‌خـودراوسط‌سینہ‌فشـردم‌بـےتو بس‌ڪہ‌هر ‌غروب‌آمـدودلگیرم‌کرد دل‌بہ‌دریاےغـم‌وغصہ‌سپردم بۍتو💔 تابہ اینجـاڪہ‌بہ‌دردتو نخـوردم،آقـا هیـچ‌وقت‌ازتہ‌دل غــصہ‌نخوردم‌بۍتو چاره‌اےڪن،گره‌افتاده بہ ڪار‌دل‌مـن راهےازڪاردلـم پیش‌نبردم‌بۍتو سال‌ها مےشود ازخویش‌سوالےدارم من اگر منتظـرم ازچہ‌نمـردم‌بۍتو باحساب‌دل‌خودهرچہ‌نوشتم‌دیدم من‌ازاین زندگےام سـودنبردم بۍتو •💔• •| @yaraneakharozamany |•
•💠• درشبـانہ‌روز‌ ترجـیحاًشب،ده‌دقیقہ با خـدا خلوت‌کن. وضـوبگیروسـرسجاده بنشیـن و بہ‌خدابگـو: بہ‌دیـدارشمـااومـدم. اگـرخـطاوافکاردنیـوے بہ فکرت اومد،چندبار استغـفارکن وبعـدفضـاےدلت روشـن‌مےشود.وبعـدبا صلوات نورش را بیشتـرڪن. اگـراین ڪاررا ادامہ بدهے،بعدازچندوقت ایـن ده‌دقیقہ کل‌روزت‌را خـواهدگـرفت.😌🌱 •🌿• •| @yaraneakharozamany |•
•🌻• آخـرماه کہ مےشد براےمحاسبۂ‌ساعت کارےوحقوق،با داستان داشتیم. بااینکہ یک‌سرےازکارها مثل ناهارخوردن و نمـازخواندن طبق‌روال،جزء ساعت‌کارے بچہ‌هاحسـاب مےشد؛ولے آخـرماه دفتریادداشتـش را برمےداشت وبراے خودش حساب و کتاب مےکرد.☺️ زمان‌هایـےکہ براے خواندن نماز،خوردن غذا، تلفن‌هاےشخصےوکارهاےجزئے صرف شده‌بود محاسبہ‌مےکرد و مےگفت: «این‌هارو از اضافہ‌کارےهاے من کم کنید.» اصرارها و توضیح‌هاےماهم بـےفایده بود. کارخودش را مےکرد. یک‌صندوق هم براےخودش درست کرده‌بود.اگر براےکارهاے شخصے ازتلفن اداره استفاده مےکرد،مبلغےرا بیش از هزینۂ‌معمول،حساب مےکرد وداخل آن صندوق مےانداخت؛مبادا کہ مـدیون بیت‌المال شود. •🌺• •| @yaraneakharozamany |•
•❤️• ازاتـاق‌رفت‌بیـرون،بایک‌پـارچ‌آب‌و یک قـدح‌برگشـت.گـفت: «روایتہ کہ هرکـس شب‌عروسے،پاے زنش‌بشـوره و آبـش‌رو درخونہ بریزه،خـیروبرکـت ازخونش‌بیـرون نمےره». بہ شوخےگفتم:«پاهام‌کثـیف‌نیستن‌کہ»؟! گفت:«نہ‌خانـم.این‌روایتہ،مہـم‌اینہ کہ‌بہ روایت عمـل‌کنیم». •🌸• •| @yaraneakharozamany |•
•💚• پیـامبراکـرم"صلےاللہ‌علیہ‌وآلہ‌وسـلم": هرکس‌بخشےازکارمسـلمانان‌رابرعہـده گیرد ودر کارآنہـا‌مانندخوددلسـوزے نکند،بوےبہـشت‌را استشـمام نخـواهدکـرد. •🌿• •| @yaraneakharozamany |•
•📌• مسـلمونا! بہ‌این‌فـکرکنیـن اون‌شمشیـرےکہ‌زد شمـرروجـانبازکـرد، یہ‌کم‌محـکم‌ترمےخورد،مےشد !! تن‌آدم‌مۍلرزه‌خـداشاهـده... •☘• •| @yaraneakharozamany |•
•💠• باتمام‌وجود گناه‌کردیم ، نه نعمت‌هایش‌را ازماگرفت‌و نه‌گناهمان را فاش‌کرد✨. اگربندگی‌اش‌را‌می‌کردیم چه‌‌می‌کرد؟! •| @yaraneakharozamany |•
•💙• یہ‌باندهواپیـمارو درنظربگیـرین، وقتے مےخوادبشینہ اگہ‌باند آمـاده‌نباشہ نمیـتونہ‌بشینہ... هےمـاچراغ‌مےزنیم‌‌میـگیم: "اللہـم‌عجل‌لولیـڪ‌الفرج" میگہ‌بابا باند آمـاده‌نیست،کثیفہ،باندروتمیـزکن، من‌خودم‌میـام...😔 من شـوقم‌بہ‌ظہـورازتوبیشـتره... براےتعجـیل‌درفرج‌مـولامون ‌. •| @yaraneakharozamany |•