eitaa logo
یاران خرازی۱۴
444 دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
23.2هزار ویدیو
69 فایل
کانال سیاسی تحلیلی به روز
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ چرخش عجیب یک "سوپر انقلابی" چه شد که هشتادوهشتی هایی که دشمن حسین بودند عاشقش شدند؟ 🔺سرنوشت تکان دهنده "سربازی" که این روزها به قطار و هم قطارانش سنگ میزند.../بخش دوم ۱۴۰۱/۱۰/۲۷ 🔺 یک ماه است میخواهم این متن را بنویسم. هر بار سکوت کردم. من نه آنجایی که به مصباح حمله کرد و نه آنجا که درباره ی سلیمانی با لحنی شرم آور "زشت گویی" کرد، ناراحت نشدم. من آنجایی که دیدم او دارد شخصیتِ فرزند شهید اکبر قدیانی را در هم می‌شکند در آتش سوختم. خدایا تو شاهد باش که یک ماه صبر کردم، اما لازم بود که این متن نوشته شود.... پس بسم الله الرحمن الرحیم... 🔹 شب گذشته توضیح دادیم که چطور در اوج کم توجهی ها به حسین قدیانی و در اوجِ مورد توجه قرار گرفتنِ کسانی که در سال 88 در برابر او عددی نبودند، او سرخورده شد و به حاشیه رفت. با در اولویت قرار گرفتن شبکه های اجتماعی اینستاگرام (عکس محور) و توئیتر (خلاصه محور) و بسترهای مشابه، مخاطب به دنبال چیزهایی می‌رفت که در یک عکس یا یک خط تمام داستان را بیان کند. همین باعث شد تمام کسانی که نتوانسته بودند خودشان را با این فضاهای جدید هماهنگ کنند از سوی مخاطب مورد بی مهری قرار بگیرند. جامعه ی ایران با ظهور این بسترهای جدید از خواندن مقاله هایی که ریشه ای مسئله ای را باز کرده و کتاب هایی که اساسی ماجرایی را مرور میکنند؛ عبور کرده و رسماً ذائقه اش فست فودی شده بود. حسین چندین بار در گزارش ها و یادداشت‌هایی که می‌نوشت به نکاتی اشاره کرد که نشان می‌داد "فست فودی شدنِ ذائقه یِ رسانه ای ایرانیان" دارد شکنجه اش می‌کند. 🔹 این اما همه ی ماجرا نبود. چیزی که بیشتر حسین را کلافه می‌کرد جماعتی بودند که در سال 88 و در اوج دیده شدن های او، عددی به حساب نمی آمدند و اما امروز هر کدامشان با بودجه‌های سازمان‌ها و ارگان‌ها و نهادهای انقلابی، عماری شده بودند برای خودشان، "کیف کِش"هایی داشتند، تولید محتوا میکردند و بودجه اش را می‌گرفتند. درون حسین جنگی به پا بود... او بخشی از ماجرا را (به هزار و یک دلیل) از چشم آنهایی می‌دید که روزنامه هایشان را وقف حسین کردند و در بسترشان رشد کرده بود. بخشی را از چشم حزب اللهی هایی می‌دید که بر تلاش هایش در 88 چشم بسته و همزمانی که دولت حسن روحانی از او شکایت کرده بود، بی رحمانه حتی او را هم زیر تیغ انتقاد برده بودند. و این وسط تا جایی جلو رفته بود که نگاهش به برخی شخصیت‌های سیاسی که رسماً این سال‌ها در مسیر خیانت به وطن بازی کرده بودند نیز دست خوش تغییر شده بود. 🔹 اهمیت صحبت های 120 ثانیه ای بهنود در 25 تیرماه 1398 اینجا خودش را نشان میدهد. دقیقا مانند تمام پروژه های ام آی سیکس که می‌کوشد از کسی که دچار تردید شده، در هم شکسته، طرد شده، تکفیر شده و کلافه است یک شخصیت جدید بسازد؛ آن ویدئو هم همین کار را کرد! حسین قدیانی حتی همین حالا که این متن را مینویسم تحت تاثیر آن برنامه ی مسعود بهنود است. تصور میکند او دارد متن هایش را میخواند و نمیتواند به اوج هوشمندی "جرثومه ی ام آی سیکس" در برنامه 25 تیر 1398 بی بی سی پی ببرد... اما این روند او را حالا در نقطه ای قرار داده که باعث شده افکار عمومی با یک حسین قدیانی پر تناقض رو به رو شود. حسین قدیانی که برخی میگویند اختلال روانی دارد. برخی دیگر با استناد به متنی که برای امام موسی صدر نوشت و در آن به مصرف "سیگار و چیزهای دیگر" اشاره کرد؛ او را در یک حال و هوای دیگر می‌بینند و برخی هم بر این باورند که فارغ از تمام اینها به جریانی که با آن شناخته شد پشت پایی اساسی زده است. 🔹 روزی حسین قدیانی در اوج نقد به احمدی‌نژاد به پیشنهاد رئیس جمهور برای حضور در سفرِ سازمان ملل لبیک گفته و با وجود انتقاد تمام مخاطبینش به سفر نیویورک می‌رفت، اما حالا همان حسین قدیانی مسخره می‌کند که چرا برخی فعالان رسانه ای ارزشی به قطر رفته‌اند! روزی حسین قدیانی تاجزاده را می‌شست و پهن می‌کرد روی بند؛ حالا اما پیج اینستاگرام تاجزاده با مطلب حسین به روز می‌شود و اتفاقا خود حسین هم لایک میزند و به آن افتخار میکند!! روزی حسین متنی می‌نوشت که فردایش همه می‌گفتند او در آشوب‌های 88 ترک موتور نشسته و باتوم به دست گرفته، اما حالا همان آدم برخورد پلیس با توحشگرانی که رگ سربازش را زدند را طور دیگری تحلیل میکند!!! حسین قدیانی روزی بر هاشمی رفسنجانی بی‌رحمانه می تاخت و امروز او را قهرمانی روایت می‌کند که حکومت به آن نیاز دارد! بله؛ قدیانی این روزها مانند بعضی های دیگر چون نوری زاد که روزی در کیهان می‌نوشتند و غوغا می‌کردند و رهبر را سید و مولا خطاب می‌کردند، دست خوشِ تناقض شده است. حسین قدیانی ماجرای فردی ست که باید ساعت‌ها به این روزهایش فکر کرد. داستان فرزند شهیدی که از ما گرفتند.../ (پایان قسمت دوم) #