✳️ پایگاه اجتماعی روحانی و ماجرای بورس
الف) پایگاه اجتماعی حسن روحانی، اشرافیت برآمده از رانتهای دولتی و سرمایهسالاران غیرقانونی و فاسدند! همانهایی که در قامت مردان «هزار میلیاردی» در اطراف روحانی جمع شدند تا او به منصب ریاست جمهوری برسد. این گروه کم تعداد و پر نفوذ که عنان «کارگزاران» گرفته تا « مشارکت» را در دست دارند با حمایت از روحانی مهرهای وفادار را به قدرت رساندند تا به واسطه او به منافع ویژه و سرشار اقتصادی دست پیدا کنند. منافعی که در دوران سازندگی پایهریزی شده و در دوران اصلاحات تثبیت شده بود.
این جماعت در قامت وارداتچیهای بزرگ، صرافیهای اصلی و قاچاقچیان عمده ارز، شرکتهای دلالصفت بازرگانی غولهای بازار مسکن، مجموعههای تجاری انحصاری و بورسبازان حرفهای، در دوران روحانی به بیشترین میزان سود ممکن رسیدند چرا که روحانی فهمیده بود بدون حمایت این گروه، هیچ امکانی برای کسب کرسی ریاست جمهوری و بقای در آن نخواهد داشت. در حقیقت مطبوعات، رسانههای فضای مجازی و بازیگران، ورزشکاران، و چهرههای مشهوری که برای ریاست جمهوری روحانی سنگ تمام گذاشتند و نردبان او برای وصول به قدرت شدند با پول و تحریک همین پایگاه بسیج شده بودند و بدون دستور و پول این جماعت، هیچیک از سلبریتیها حاضر به خرد کردن «تره» برای روحانی هم نبودند.
ب) روحانی برای ادای دین به پایگاه اجتماعیاش، هر چه میتوانست انجام داد تا آنجا که میتوان گفت همت و هدف اصلی روحانی در هفت سال گذشته تامین منافع این عده بود. تعطیلی تولید و ایجاد موانع متعدد برای تولیدکنندگان، بهترین فرصت را برای وارداتچیهای بزرگ فراهم کرد. اصولا یکی از اهداف پذیرش برجام، گسترش واردات و تامین منافع حداکثری برای وارد کنندگان عمده و انحصاری حامی روحانی بود. شش سال تعطیلی وزارت مسکن، بهترین فرصت را برای غولهای بازار مسکن فراهم آورد تا با مکیدن خون مردم متوسط و فقیر به ثروتهای افسانهای خود بیافزایند.
بحران ارزی سال ٩٧ و اختصاص بیش از ١٨ میلیارد دلار ارز «جهانگیری» به عدهای معدود و غیر پاسخگو و البته ناشناس یا بخشیدن بیش از ۶۵ تن طلای بیت المال به حدود ۶ هزار نفر با ثمن بخس (از قرار هر سکه بهار آزادی تمام ١ و نیم ميليون تومان!) به کسانی که دو ماه بعد موفق شدند هر سکه را به چند برابر قیمت خرید، فروخته و ثروتشان را بدون هیچ زحمتی سه یا چهار برابر کنند، از دیگر خدمات روحانی به حامیانش است. (جالب است بدانیم فقط یکی از این افراد ٢٣ هزار سکه تمام را به قیمت ١ و نیم میلیون تومان از بانک مرکزی دریافت کرد، آن هم وقتی که دو ماه بعد قیمت سکه به حوالی ۵میلیون رسید!)
ج) پشت پرده اتفاقات بورس را هم باید در جریان همین ادای دین روحانی به حامیانش جستجو کرد. با فضاسازی دولت هزارها میلیارد از پولهای مردم عادی به بورس سرازیر شد و پس از چند ماه سیاهکاری و دغلبازی در نهایت از جیب بورسبازان حرفهای و گردنکلفتهای بورس سر در آورد! عملیات انتقال داراییهای مردم به جیب حامیان روحانی در قالبی کاملا قانونی صورت گرفت (در قالب معاملات بورسی) و اکثر افرادی که به طمع چند برابر شدن داراییها و پساندازهای محدودشان فریب رونق کاذب بورس را خورده بودند با از دست دادن بخش قابل توجهی از سرمایهها و پساندازهایشان و دست از پا درازتر بورس را ترک کردند و هیچگاه به ذهنشان هم خطور نکرد که سرنوشت پولهایشان چه شد؟
د) حذف سهمیهبندی سوخت در ابتدای به قدرت رسیدن روحانی (که میلیاردها دلار زیان مالی برای کشور به همراه داشت)، توقف تولید بنزین داخل به بهانه آلودگی هوا و واردات روزانه میلیونها لیتر بنزین بیکیفیت یورو٢ از خارج هم از دیگر اقداماتی بود که در دولت روحانی برای خدمت به حامیان او انجام شد. این که چرا دولت روحانی مانع خامفروشی مواد اولیه به خارج و نرسیدن مواد اولیه به تولید کنندگان داخلی نشده و نمیشود راهم باید در این نکته جستجو کرد که نفع حامیان روحانی در خام فروشی است و حامیان او بازرگانان عمده و منفعت طلبیاند که ذرهای به منافع عمومی و ملی اعتقاد نداشته و ندارند و به همین دلیل خام فروشی مواد اولیه و ثروتهای ملی (از سنگهای معدنی گرفته تا مواد اولیه تولید قیر و روغنهای صنعتی) به خارج و کسب درآمد دلاری را بر رونق تولید داخل ترجیح میدهند. و بماند که دلارهای بدست آمده از این خیانت، معمولا به کشور باز نگشته است!
روحانی تا آخرین زمان ممکن در قدرت خواهد ماند و به اشرافیت فاسد سرمایه سالار و غیر مولد خدمت خواهد کرد و هیچ قدمی هم برای کاهش مشکلات میلیونها مردمی که به هوای چرخیدن چرخ زندگی یا ترس از جنگ و کشیده شدن دیوار در خیابانها به او رای دادند بر نداشته و نخواهد داشت! چون در نظر روحانی و حامیانش این رایدهندگان «نردبان» وصول به قدرتاند و پس از رسیدن به قدرت دیگر بود و نبودشان اهمیتی ندارد.
دکتر #کوشکی