eitaa logo
سربازان امام زمان
2.7هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
11هزار ویدیو
737 فایل
کپی ازاد لینک دعوت کانال تلگرام ما روبیکا ما صفحه ما در روبینو https://rubika.ir/yaranmontaazer http://rubika.ir/yaranmontazerr https://t.me/fuunny_patog https://eitaa.com/yaranmontaazer برا تماس با ادمین @sarbaz_emamee_zaman
مشاهده در ایتا
دانلود
1.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀هیچ عمل و عبادتی ما رو نجات نمیده مگر اینکه... 🍀متن کامل روایت🍀
@ostad_shojae4_6048880499139544088.mp3
زمان: حجم: 6.49M
6 زورِ الکی نزن... بیخود با گناهی که بهش مبتلا هستی؛ نَجَنــگ! اول روی قلبت کار کن؛ قلبت که بزرگ و نورانی بشه؛ خودبخود گناه،حالتو بد میکنه و راحت میذاریش کنار. 🎤
@Ostad_Shojae4_5814358285297388161.mp3
زمان: حجم: 12.83M
۲۹ ✨ 🔮 امام کیمیاگری ست که مس وجود تو را به طلا مبدل می سازد اگر؛ از کوره سخت و سوزان آزمون ها هراس نداشته باشی! چگونه می توان در این راه بدون ترس قدم برداشت؟ 🎤
استاد محمد حسین یوسفی4_6046271448241146789.mp3
زمان: حجم: 36.69M
شرح و بررسی سوره نساء آیه ۱۶۴ استاد محمد حسین یوسفی جلسه سی‌ و دوم| دو شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ 📋 مباحث مطرح شده: 🔹 بعضی از مخفیانه دعوت می‌کردند و بعضی بصورت آشکارا 🔹 سرگذشت حضرت از تولد تا تبلیغ دین در 🔹 خبر دادن به امام زمان علیه‌السلام 🔹 در علم دارای چه صفاتی هستند؟ 🔹 به چه معناست؟
🥀به نیت امام عصر علیه‌السلام سه سوره توحید هدیه کنید به حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها🥀
▫️امام زمانش از او راضی شد! 🔸️ زیبایی از زندگانی یکی از شیعیان امام کاظم علیه‌السلام👇 ▪️قصّه‌های مهدوی
@Eltejatales | کانال قصّه‌های مهدوی4_5861512013980635464.mp3
زمان: حجم: 4.14M
🔸امام زمانش از او راضی شد! 📚بحارالأنوار، ج‏۴۸، ص۱۷۴. ▪️قصّه‌های مهدوی👇
✳️منتظران ظهور ⛅️داستان ظهور☀️ 🏳قسمت دهم (لشکری که در دل زمین فرو می‌رود) امشب، شب چهاردهم «مُحرّم» است و آسمان شهر مکه مهتابی است. چهار شب از ظهور امام زمان می‌گذرد و در شهر مکّه آرامش برقرار است، البته همچنان بیرون شهر سپاه سفیانی مستقر شده و شهر را در محاصره دارند. سپاه سفیانی هراس دارد که وارد شهر شود و با لشکر امام بجنگد. آنها منتظرند تا نیروی کمکی از مدینه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند. امشب، سیصد هزار نفر از سربازان سفیانی از مدینه به سوی مکّه حرکت می‌کنند. سفیانی به آنان دستور داده تا شهر مکّه را تصرّف و کعبه را خراب کنند و امام را به قتل برسانند. این نقشه شوم سفیانی است. به راستی، امام زمان که فقط سیصد و سیزده سرباز دارد، چگونه می‌خواهد در مقابل لشکری با بیش از سیصد هزار سرباز مقابله کند؟ من می‌دانم که خدا هرگز ولیّ خود را تنها نمی‌گذارد. سپاه سفیانی از مدینه به سمت مکّه حرکت می‌کند و بعد از اینکه از مدینه خارج شد در سرزمین «بَیْدا» مستقر می‌شود. می‌دانید «بَیْدا» کجا است؟ حدود پانزده کیلومتر در جاده «مدینه» به سوی «مکّه» که پیش بروی به سرزمین «بَیْدا» می‌رسی. پاسی از شب می‌گذرد... آن مرد کیست که سراسیمه به این سمت می‌آید؟ نگاه کن! ظاهرش نشان می‌دهد که اهل مکّه نیست. او از راهی دور آمده است. آن مرد سراغ امام را می‌گیرد، گویا کار مهمّی با آن حضرت دارد. یاران امام، آن مرد را خدمت امام می‌آورند. آن مرد می‌گوید: «ای سرورم! من مأموریّت دارم تا به شما مژده بزرگی بدهم، یکی از فرشتگان الهی به من فرمان داد تا پیش شما بیایم». من که از ماجرا خبر ندارم، از شنیدن این سخن تعجّب می‌کنم. چگونه است که این مرد ادّعا می‌کند فرشتگان را دیده است؟ امام که به همه چیز آگاهی دارد، می‌گوید: «حکایت خود و برادرت را تعریف کن». آن مرد رو به امام می‌کند و چنین می‌گوید: «من آمده‌ام تا بشارت دهم که سپاه سفیانی نابود شد. من و برادرم از سربازان سفیانی بودیم و به دستور سفیانی برای تصرّف مکّه حرکت کردیم. وقتی به سرزمین بَیْدا رسیدیم، هوا تاریک شده بود، برای همین، در آن صحرا منزل کردیم. ناگهان فریادی بلند در آن بیابان پیچید: ای صحرای بَیْدا! این قوم ستمگر را در خود فرو ببر!». آن مرد سخن خود را چنین ادامه می‌دهد: «سپش من با چشم خود دیدم که زمین شکافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من و برادرم باقی ماندیم و هیچ اثری از آن سپاه بزرگ باقی نماند. من وبرادرم مات و مبهوت مانده بودیم. ناگهان فرشته‌ای را دیدم که برادرم را صدا زد و گفت: اکنون به سوی سفیانی برو و به او خبر ده که سپاهش در دل زمین فرو رفت. بعد از آن رو به من کرد و گفت: به مکّه برو و امام زمان را به نابودی دشمنانش بشارت ده و توبه کن». حالا دیگر خیلی چیزها برای من روشن شده است. آری خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان امام زمان را نابود کرد. آن مرد که از کرده خود پشیمان است، وقتی مهربانی امام را می‌بیند توبه می‌کند و توبه‌اش قبول می‌شود. آیا می‌دانی آن فرشته‌ای که با این مرد سخن گفت که بود؟ آن فریادی که درصحرای «بَیْدا» بلند شد چه بود؟ او جبرئیل بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند. سپاه سفیانی که می‌خواست کعبه را خراب کرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمین فرو رفته است. خبر نابودی سپاه سفیانی به سرعت در همه جا پخش می‌شود. گروهی از آنها که از ماه‌ها قبل، مکّه را محاصره کرده بودند، با شنیدن این خبر فرار می‌کنند. سفیانی که در شهر کوفه است با شنیدن این خبر، ترس تمام وجودش را فرا می‌گیرد و فکر حمله به مکّه را از سر خود بیرون می‌کند. 📚داستان ظهور/خدامیان آرانی(برگرفته از روایات) 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 امام زمان
حجت الاسلام احمدی اصفهانی4_694018426716291259.mp3
زمان: حجم: 636.8K
🔈 🔸 هرکسی مداومت کند بر خواندن سوره ذاریات ... ✅ نسخه ای برای رهایی از فشار و عذاب قبر و وسعت رزق در دنیا 🌍 این حدیث را منتشر کنید 🔸اللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔸 🔻اللهُمَ العَنِ الجِبتَ وَالطاغوت🔻
حجت الاسلام احمدی اصفهانی4_694018426716291259.mp3
زمان: حجم: 636.8K
🔈 🔸 هرکسی مداومت کند بر خواندن سوره ذاریات ... ✅ نسخه ای برای رهایی از فشار و عذاب قبر و وسعت رزق در دنیا 🌍 این حدیث را منتشر کنید 🔸اللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔸 🔻اللهُمَ العَنِ الجِبتَ وَالطاغوت🔻