#تلنگرانه
بزرگی را گفتند:
شما برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟
گفت: هیچ کار...
گفتند: مگر میشود؟
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟!🦋
گفت: من در تربیت خود کوشیدم
تا الگوی خوبی برای آنان باشم...
#تلنگرانه
🍀بدون چشم داشت و منت مهربان باشیم مث قدیمیها..🍀
میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود ...
میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمیكردند؟
چرا زندگیها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...
چون تو کتابها دنبال ثواب نمیگشتند
که چی بخونند ثواب داره،
دنبال عملکردن بودند.
فقط یک کلام میگفتند:
خدایا به دادههایت شکر
نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره
موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده، همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.
موقعی که یکی مریض میشد نمیگفتن
این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونهی طرف ظرفاشو میشستن جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچههاش غصه نخورن
اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه.
به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره ...
خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتابها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم نه فقط با خواندن دعا...
مهربان باشیم
محبت کنیم بیمنت...
پیشنهاد میکنم این متن تاثیرگذار رو برای دوستان، عزیزان و یا بچههاتون بفرستید.
نیکوکاری همیشه پول دادن نیست، همین هم میتونه نیکوکاری باشه👍
شاد باشید.
امیرالمومنین امام على عليه السلام:
بى اعتنايى تو به كسى كه به تو رغبت دارد، كم خردى است، و رغبت تو به كسى كه به تو بى رغبت است خوارىِ نفْس است
ميزان الحكمه جلد 7 صفحه 546
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
✨ امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيهِ؛
علم سلطنت و قدرت است، هرکه آن را بیابد قدرتمند شود و هرکه آن را از دست بدهد، بر او مسلط شوند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام
🍀معنای آزاد کردن برده در کلام امام صادق علیه السلام 🍀
●الکافی الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمُعَلَّی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ یُونُسَ قَالَ أَخْبَرَنِی مَنْ رَفَعَهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ
" فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ
فَکُّ رَقَبَةٍ"
یَعْنِی بِقَوْلِهِ فَکُّ رَقَبَةٍ وَلَایَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَإِنَّ ذَلِکَ فَکُّ رَقَبَةٍ●
🔸یونس گفت: کسی که سند را به امام صادق علیه السّلام میرساند به من خبر داد که در باره آیه
«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * ولی او از آن گردنه مهم نگذشت
وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ *و تو چه می دانی آن گردنه چیست؟!
فَکُّ رَقَبَةٍ؛ آزاد کردن برده ای»
فرمود: منظور از «فَکُّ رَقَبَةٍ ( آزاد کردن برده) » ولایت امیر المؤمنین علیه السلام است زیرا آن آزادی از قید است.
بحارالانوار-جلد ۲۴- صفحه ۲۸۵-حدیث ۱۱
✍ باطن تمام حلال های قرآن ائمه اطهار علیهم السلام هستند ...
و باطن تمام حرام شده های قرآن ائمه جور (دشمنان اهل بیت علیهم السلام)هستند...🍀
✨ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُور قَالَ: سَأَلْتُ عَبداً صَالِحاً عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ اَلْفَوٰاحِشَ ما ظَهَرَ مِنْهٰا وَ ما بَطَن.
💚 قَالَ: إِنَّ اَلْقُرْآنَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ
💚 فَجَمِيعُ مَا حَرَّمَ بِهِ في اَلْكِتَابِ هُوَ في اَلظَّاهِرِ وَ اَلبَاطِنُ مِنْ ذَلِكَ أَئِمَّةُ اَلْجَور
💚 وَ جَميعُ مَا أَحَلَّ في اَلْكِتَابِ هُوَ فِي اَلظَّاهِرِ وَ اَلبَاطِنُ مِنْ ذَلِک أَئِمَّةُ اَلْحَق
✨ محمد بن منصور میگوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم از کلام خدا -بگو پروردگارم زشتیهای آشکار و نهان را حرام کرده است-[انعام ۱۵۱]
⚡️ امام کاظم علیه السلام فرمود: قرآن ظاهر و باطنی دارد.
⚡️ هر چه خدا در قرآن حرام کرده ظاهر است و باطن آن حرامها ائمه جور هستند.
⚡️ و هر چه در قرآن حلال کرده ظاهر است و باطن آن حلالها ائمه حق هستند.
تفسير العياشي، ج۲، ص۱۶ ، [اسکن]
القرائات للسياري ، ص۵۵
بصائر الدرجات، ص۳۳
الكافي، ج۱ ، ص۳۷۴
الغيبة للنعماني، ص۱۳۱
تفسیر القمي، ج۱، ص۲۳۰
📌 امام صادق علیه السلام فرمودند:
وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانیشد، ۴٠ روز به درگاه خدا ناله و گریه کردند؛ خداوند متعال به موسی و هارون علیهما السلام وحی فرمود که آنها را از دست فرعون نجات دهند در حالی که از ۴٠٠ سال عذاب، ۱۷٠ سال باقی مانده بود و خداوند به واسطه دعای بنی اسرائیل، از آن ۱۷٠ سال صرف نظر کرد.
📌 سپس فرمودند:
شیعیان ما هم، اگر مانند بنی اسرائیل به درگاه خدا دعا کنند، خداوند فرج ما را نزدیک خواهد فرمود، اما اگر چنین نکنند، این سختی به نهایت زمان معین خود خواهد رسید.
📚تفسير البرهان، ج۳، ص۱۲۵