هدایت شده از استیکر369 & دِلی❣️
Eitaa Update.apk
41.25M
#نسخه_جدید_ایتا منتشر شد
حتما نصب کنید، سرعتش خیلی بهتر شده😍
💗Join
💘@stiker369💘
هدایت شده از حسن صفرزاده تهرانی
🌺 داستان میلاد با سعادت منجی و مصلح جهانی حضرت صاحب الزمان عج الله فرجه الشریف
ملیكا نوه ی دختری شمعون، وصی حضرت عیسی عَلَیهِ السَّلام میگوید:
📖 پدرم قیصر پادشاه روم، خواست كه مرا به عقد پسر عمویم در آورد؛ مراسم جشنی بر پا كرد و از حواریون عیسی و علمای نصاری و صاحبان منزلت و سرداران و سر كردههای قبائل بیشمار دعوت نمود.
👈 در آن مجلس با شكوه، هنگامهی عقد، تخت پادشاهی و جایگاه مراسم به یكباره فرو ریخت و میهمانان از ترس جان خود گریختند و كشیشان ناتوان از اجرای عقد متحیر ماندند و مجلس بهم خورد...
🔻ادامه مقاله در آدرس زیر👇
🌐 https://dla.ir/14001226-2/
#نیمه_شعبان
📙 ✏️📘 📝 📕
🆔 @safarzadeh_tehrani
هدایت شده از دکتردباغ|آموزشقرآن
28.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_امیرحسین_دباغ
👌 از فطرت خودت یاد بگیر 🧐
📺 شــبــکه قـــــرآن ۱۴۰۱٫۱۲٫۱۳
♦️باکارشناسی: دکتر امیرحسین دباغ
♦️موضوع: « شـُـ💐ــکـرگــزاری »
⏰ ساعت ۹ صبح
@tadabbor_quran
🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀🥀🍀
هدایت شده از دکتردباغ|آموزشقرآن
29.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_قرآن_شروع_کنیم ☀️روزمان را
💖 امروزهمنعمتخداست 💖
💖 قــــدرش را بـــدانــیــم 💖
☀️صفحهامروز۹۰_نساء۷۵-۷۹
#تلاوت_یک_صفحه
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید
@tadabbor_quran
هدایت شده از علی خودسیانی
🌺 خاطره خوبان 🌺
🌸سلام دادن بر اهل بیت(علیهم السلام) در آخرین لحظۀ زندگی🌸
🌱🌹🌱🌹
✍دوست عزیز و بزرگوارم، سیّد آزادگان مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سید علی اکبرابوترابی در تاریخ 1379/1/29 در دیداری که با ایشان در دفتر آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) داشتم، خاطرۀ جالب زیر را به نقل از شهید اندرزگو تعریف کرد:
🖌در جریان ترور حسنعلی منصور (نخستوزیر شاه) تحت تعقیب ساواک بودم. مرحوم آقای فومنی در بیمارستان فیروزآبادی شهرری بستری بود. من نزد ایشان آمدم و ایشان را در جریان این موضوع قرار دادم، خوشحال شد.
✍گفتم: ترتیبی دهید که من همینجا پیش شما بمانم، ایشان پذیرفت و از مسئولان بیمارستان خواست که برای پرستاری از او نزد ایشان بمانم.
🖌من نزد ایشان بودم تا آنکه قبل از وفاتش یک روز به من گفت: نزدیکانم را خبرکن می نزدیکانم راخبر کن میخواهم با آنها خداحافظی کنم، زیراکه من خواهم مرد!
✍گفتم: آنها را خبر میکنم، ولی شما زنده میمانید. چون حالش از روزهای قبل بهتر بود و هیچ نشانهای از مرگ در وی دیده نمیشد.
🖌خانواده ایشان را خبر کردم، آنها آمدند و رفتند، اما سخنی از مرگ خود با آنها مطرح نکرد.
پس از رفتن آنها به من گفت: وقتی نماز و دعای من تمام شد و در جای خود قرار گرفتم، درب اتاق را ببند و دیگر برای پزشکان وپرستاران هم باز نکن.
وی پس از نماز و دعا به تخت خواب رفت و منتظر چیزی بود، ناگهان حالش به هم خورد، در یک لحظه نگاهی کرد و گفت: السلام علیک یا رسولالله، السلام علیک یا امیرالمؤمنین... تا پنج تن(ع) و بلافاصله جان داد.
🖌در ادامه آقای ابوترابی از فرد صالحی که نامش را فراموش کردم، جریان مشابهی را نقل کرد:
✍هنگامی که وی در حال احتضار بوده، شخصی که در آنجا حضور داشته میگوید: میخواستم برای او سورۀ یس تلاوت کنم، محتضر ساعتش را درآورد و نگاهی کرد و گفت: نخوان! تعجب کردم که چرا مانع از خواندن قرآن میشود.
اما پس از چند بار نگاه کردن به ساعت، گفت: حالا بخوان.
شروع به خواندن سورۀ یس کردم، محتضر هم جلوتر از من میخواند، تا به جایی رسیدم که اشاره کرد بس است، در اینجا گفت: «السلام علیک یا رسولالله، السلام علیک یا امیر المؤمنین...» تا پنج تن را سلام داد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
منبع؛ کتاب: خاطرههای آموزنده، نوشته آیتالله محمدی ریشهری انتشارات دارالحديث قم
🥀🌺🌸🌹🌱🌷