هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت یک تجربهگر مرگ موقت از دیدن چهره مبارک امام حسین علیه السلام و ماجرای شفاعت شدن توسط ایشان...
باعث شد برای لحظاتی برنامه متوقف بشه
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
💥💥💥💥💥💥💥
#داستان_آموزنده
🔆ابن صرح
🌼روزی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم برای اصحاب به جهت ترغیب ایشان به جهاد فرمود: در زمان سابق مرد صالحی بود که ابن صرح نام داشت و بسیار شجاع بود. در زمان او پادشاه ظالمی بود که از خدا بیخبر بود و مردم هم از او متابعت میکردند.
🌼هر چه او آنها را امربهمعروف و نصیحت مینمود، تأثیری نداشت. تا آنکه با اسلحه و لباس جنگی بیرون شهر آمد؛ پس نمیگذاشت قافله برای خریدن متاع به شهر وارد یا خارج شوند.
🌼تا آنکه پادشاه لشکری به جنگ او فرستاد و مدتی با او جنگیدند؛ اما او مغلوب نمیشد و ماههای طولانی این درگیری به طول کشید.
عاقبت مخفیانه، زوجهی او را گول زدند تا دست و پای او را در خواب با طناب ببندد و بعد آنها را صدا بزند، بیایند و او را دستگیر کنند.
🌼شب اول با طناب دست و پای او را بست؛ اما او بیدار شد و طناب را ارّه کرد و علّت را از زنش جویا شد. گفت: میخواستم ببینم شجاعت تو چقدر است؟
🌼شب دوم در خواب با زنجیر این عمل را تکرار نمود. باز او زنجیر را پاره کرد؛ اما شب سوم با مو (ی گیسوی ابن صرح که بلند بود یا موی بعضی حیوانات) او را در خواب بست و سپاهیان پادشاه را صدا زد، آمدند او را دستگیر نمودند.
🌼نزد پادشاه آوردند و لب و گوش و بینی و انگشتان او را بریدند و به ستونی در قصر پادشاه بستند و خوشحالی و لهو و لعب میکردند و شراب میخوردند و گاهی به روی او میریختند. ابن صرح به خدا عرض کرد: «اگر اعضای مرا قطعهقطعه کنند، چون در راه توست، برایم سهل است، ولی میخواهم قدرت خود را بر اینها ظاهرنمایی.»
🌼خداوند دعای او را مستجاب فرمود و مَلَکی نزد ابن صرح فرستاد، مژدهی سلامتی کامل به او داد و به او گفت: «خودت را حرکت ده تا این قصر به لرزه در آید و خراب شود و همه هلاک شوند.»
به قدرت خداوندی قصر خراب شد و همه در زیر قصر هلاک شدند.
🌼وقتی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم این فرمایش را برای اصحاب نقل کردند، اصحاب گفتند: «کدامیک از ما طاقت هزار ماه جهاد را که ابن صرح نمود، دارا میباشیم؟»
🌼جبرئیل نازل شد و سورهی قدر (انّا انزلناهُ فی لیله القدر…) را آورد که در آن خداوند به بندگانش مژده داد که احیا و فضیلت شب قدر، بهتر از هزار ماه جهادی است که ابن صرح نموده است. پس اصحاب با شنیدن این خبر خوشحال شدند.
📚(عنوان الکلام، ص 105)
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
#داستان_آموزنده
🔆با دعای امام دیوانه شد
🍁بسر بن ارطاه در زمان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم، اسلام آورد؛ ولی از خباثت او، آنکه در جنگ صفّین مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام به جنگ آمد، وقتی از روی اسب به زمین افتاد، عورتش را ظاهر ساخت، پس امام صورتش را بگرداند و او فرار کرد.
🍁بعد از کشته شدن مالک اشتر و محمد بن ابی بکر، معاویه او را به طرف یمن فرستاد که خونریزی و سفّاکی سختدل بود و به او گفت: در راه، هر کس را دیدی از شیعیان علی علیهالسلام است و از حکومت من راضی نیست، با شمشیر آنها را بکُش.
🍁او از شام حرکت کرد و به هر ده و شهری که رفت، آنجا را غارت کرد تا به مدینه رسید و آنجا را هم غارت کرد؛ در آنجا دستور داد خانهی یاران پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم مانند ابو ایّوب انصاری را آتش بزنند. سپس به مکه رفت و اهل مکّه از ترس خونریزی او با او بیعت کردند.
🍁خلاصه اینکه بیباکی او به حدی کشید که امیرالمؤمنین علیهالسلام او را نفرین کرد و فرمود: «خدایا او را نمیران مگر اینکه عقلش را از او بستانی و مغزش را پریشان گردانی.» پس از دعای امیرالمؤمنین علیهالسلام طولی نکشید که بسر به جنون و دیوانگی مبتلا شد.
🍁پس شمشیر و سلاح جنگی را از او بازگرفتند و او هی فریاد میکرد: شمشیری به من بدهید تا مردم را بکشم!
🍁آنقدر فریاد میکرد و اینطرف و آنطرف دنبال شمشیر میدوید تا نزدیکانش ناچار شدند، شمشیر چوبی به او دادند و کیسهای پر از باد کردند و جلویش انداختند تا شمشیر چوبی را بر کیسه باد شده بزند.
🍁او به هر که در خانهاش میدید، حمله میکرد و آنان با دست دفاع میکردند. به همین دیوانگی بود تا مرگش فرارسید و به دوزخ واصل شد.
📚(پیغمبر و یاران، ج 2، ص 56 -نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 141)
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱
#داستان_آموزنده
🔆تشییع عبد فرّار
💥مرحوم علامه طباطبایی فرمودند: در زمان عارف کامل مرحوم ملّا حسینقلی همدانی، شخصی به نام «عبد فرّار» که آدم بدی بود، در نجف بود. او وقتی وارد صحن میشد، از بدیاش بعضیها میترسیدند.
مرحوم آخوند به او برخورد کردند و از او پرسیدند: اسمت چیست؟ او گفت: مرا نمیشناسی؟
💥من عبد فرّار هستم.
(بعد با خود گفت: که آیا من) از خدا فرار کردهام یا از رسولش؟ صبح جان به جانآفرین داد و مُرد.
💥وقتی صبح، آخوند نزد شاگردانش آمدند، فرمود: «یکی از اولیای خدا وفات کرده است، به خانهاش برویم.» آمدند خانه آدم لات یعنی عبد فرّار؛ همه تعجب کردند. آخوند در تدفین و تشییعجنازه شرکت کردند. بعد فرمودند: «او وقتی بد بود که توبه نکرده بود. حال عبد فرار نصف شب توانست با توبه، همه گذشته خود را جبران کند.»
📚(تربیت فرزندان ص 421 استاد حسین مظاهری
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان های عبرت آموز
دیدار مقدس اردبیلی و شیخ بهایی
🎤 استاد هاشمی نژاد
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🌪مثالی زیبا از آزمایش های الهی
✍حاج اسماعیل دولابی :
وقتی مادر از روی محبت، لباس کثیف بچه را بیرون آورده و او را به حمام می برد و می شوید بچه گریه میکند. خدا هم وقتی با ابتلائات می خواهد بندهاش را پاک کند ، [بنده] چون جاهل است گریه و ناله میکند.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از آیت الله العظمی جوادی آملی
28.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی
معنای «يا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ» و
«فَلا تَسْلُبْ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ» در زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
هدایت شده از آیت الله العظمی جوادی آملی
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«وقتی رفتم پیش آ شیخ محمد تقی آملی خداحافظی کنم که من میخواهم بروم قم، اجازه بگیرم. فرمود: برو، اونجا کریمه اهل بیته... فرمود:این قبر، قبر عادی نیست، اونجا قبر دختر موسی بن جعفر ع است، این قبر منشأ هزارها برکت است.
خود من بارها تجربه کردم، کتاب های عمیق یا جواهر یا اسفار، به روال عادی اینجا(در قم) که مطالعه میکردم، همين کتاب را وقتی میبردم در یک شهر دیگری، میدیدم به کندی دارم پیش میرم.
اینجا(در قم) انسان بهتر، خوش تر و عمیق تر میفهمد»
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
هدایت شده از آیت الله العظمی جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی .mp3
1.66M
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی
«ارتباط مؤدبانه مؤمنین در جامعه اسلامی»
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli