هدایت شده از منبر
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماز قلابی هم آثار دارد
👤استاد #قرائتی
▶️@Menbarvaezin
هدایت شده از منبر
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«تجارتی پر سود»
🎙#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
▶️@Menbarvaezin
هدایت شده از منبر
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله#فاطمی_نیا
دنبال نگاه اسلام به زن هستید ؟ آن را در زندگی علماء و اولیاء خدا جست و جو کنید ❤️
▶️@Menbarvaezin
هدایت شده از منبر
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠یک نکته دقیق در دعا کردن/
🎙شهید #مطهری رحمه الله علیه
▶️@Menbarvaezin
هدایت شده از منبر
1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ذکرهایی برای دلشوره و غم
🎙استاد#عالی
▶️@Menbarvaezin
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
بدان که خیالات تو
تنها کاری که برای تو کرده اند، این است که تو را از سیر به دیار ملکوت یعنی از
طیران و عروج باز داشته اند
پس خیالات را برای حیوانات بگذار
زیرا
تو انسانی
#علامه_حسن_زاده_آملی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔅 #پندانه
✍ کار خیر زیبا
🔹برﮔﻪﺍﯼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ:
🔸«ﻣﺒﻠﻎ ۸۰ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﻫﺮﮐﺴﻰ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻼﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ.»
🔹ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﻣﺒﻠﻎ ۸۰ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻰﺑﺮﺩ. ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺳﺎﻛﻦ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﺴﺖ.
🔸ﺷﺨﺺ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﻳﻞ میدهد.
🔹ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﺮﻳﻪ میﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
ﺷﻤﺎ ﻧﻔﺮ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻤﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎ میکنید ﭘﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻳﺪ.
🔸ﺟﻮﺍﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻯ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪﺳﻤﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻛﺮﺩ.
🔹ﭘﻴﺮﺯﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﻳﻪ میکرد، ﮔﻔﺖ:
ﭘﺴﺮﻡ، ﻭﺭﻗﻪ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻛﻦ، ﭼﻮﻥ ﻣﻦ، ﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﻮﺷﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﻤﺪﺭﺩﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻟﮕﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ بزرگترین ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
🔸ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ، ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﺖﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺖ. ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ است ﺭﺣﻢ كنيد تا رحمت آسمانها شامل حال همه شود.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆اذیت به امام سجاد علیهالسلام
🌾مردی شجاع در مدینه بود که همه را میخندانید و با مسخرگی رزق و معیشت خود را درمیآورد.
🌾جماعتی گفتند: خوب است امام سجاد را دعوت کنیم و قدری او را بخندانیم؛ شاید از گریههای زیاد، لحظهای ساکت شود.
🌾جمع شدند و رفتند خدمت امام که در راه حضرت را دیدند که با دو نفر از غلامان میآمد. آن شخص عبای امام را از شانهاش جمع کرد و به شانه خود انداخت همراهان شروع به خنده کردند.
🌾امام علیهالسلام فرمود: «این کیست؟» گفتند: «مردی است که مردم را میخنداند و از آنها پول میگیرد.»
🌾فرمود: «به او بگویید، روز قیامت آنان که عمر خود را به بطالت گذرانیدند، زیان میبرند.»
بعد از این کلام آن شخص دست از اذیّت و حرکات ناشایست کشید و به راه راست هدایت یافت.
📚(درسی از اخلاق، ص 120 -امالی شیخ مفید رحمه الله علیه، ص 127)
🍃🍃پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «برای مسلمان روا نیست، به برادر مؤمن نوعی نگاه کند که موجب اذیت او شود.»
📚(جامع السعادات، ج 2، ص 215)
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_آموزنده
🔆علی علیهالسلام بر جای پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم
🌼کفار قریش چون متوجه شدند که مردم مدینه با پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم عهد بستند که از تن و جان حضرتش محافظت کنند، بر کید و کینه آنها نسبت به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم افزوده شد و با شورایی که انجام دادند، تصمیم گرفتند که:
از هر قبیله مردی دلاور و با شمشیری برّنده، همگی شبی (اول ماه ربیعالاول) کمین کنند؛ چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم به خواب رود، بر او وارد و سرش را از تن جدا کنند.
🌼خداوند پیامبرش را از این قضیه آگاه کرد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم امیرالمؤمنین را فرمود: «مشرکین امشب قصد دارند من را به قتل برسانند و خداوند امر به هجرت کرده؛ تو در جای من بخواب تا آنکه ندانند من هجرت کردهام، تو چه میگویی؟»
🌼عرض کرد: «یا نبیالله! آیا شما به سلامت خواهی ماند؟» فرمود: بلی، امیرالمؤمنین خندان شد و سجدهی شکر به جای آورد. بعد گفت: «شما به هر سو که خدا مأمور گردانیده است، بروید. جانم فدای تو باد و هر چه خواهی امر فرما که به جان قبول کنم و از خدا توفیق میطلبم.»
🌼پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم علی علیهالسلام را در بغل گرفت و بسیار گریست و او را به خدا سپرد.
🌼جبرئیل دست پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم را گرفت و از خانه بیرون آورد و به غار ثور تشریف بردند. امیرالمؤمنین علیهالسلام در جای پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم خوابید و رداء (روپوش، عبا) حضرتش را پوشید. کفّار خواستند شبانه هجوم بیاورند که ابو لهب یکی از آنان بود، گفت: شب اطفال و زنان خوابیدهاند، بگذارید صبح شود، چون صبح شد، ریختند در خانه پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم، یکمرتبه علی علیهالسلام از رختخواب مقابل ایشان برخاست و صدا زد.
🌼آنها گفتند: یا علی علیهالسلام محمّد صلیالله علیه و آله و سلّم کجاست؟ فرمود: شما او را به من سپرده بودید؟
🌼خواستید او را بیرون کنید او خود بیرون رفت. پس دست از علی علیهالسلام برداشته و به جستجوی پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم شتافتد. (پیامبر سه روز در غار ثور بود روز چهارم روانه مدینه شد و روز 12 ربیعالاول سال 13 بعثت وارد مدینه شد و مبدأ تاریخ مسلمانان از این هجرت شروع شد) و در حقیقت با این ایثار علی علیهالسلام، جان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بهسلامت ماند و خداوند این آیه را در شأن علی علیهالسلام نازل کرد:
🌼«از مردم کسانی هستند نفس خویش را در راه خشنودی خدا میفروشند و خداوند به بندگانش مهربان است.»
📚سورهی بقره، آیهی 207
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🍁🍁✨🍁🍁✨🍁🍁
#داستان_آموزنده
🔆حادثهی مسجد مرو
🍂«ابومحمّد ازدی» گوید: هنگامیکه مسجد مرو آتش گرفت، مسلمانها گمان کردند که نصاری آن را آتش زدند و آنها نیز منازل و خانههای مسیحیان را آتش زدند.
🍂چون سلطان آگاه شد دستور داد آنهایی را که در این عمل شرکت داشتند بگیرند و مجازات کنند.
🍂به این شکل که قرعه بنویسند به سه مجازات: کشته شدن و جدا شدن دست و تازیانه زدن عمل کنند.
🍂یکی از آنها چون رقعه خود را باز کرد، حکم قتل درآمد و شروع به گریه نمود. جوانی که ناظر او بود و مجازاتش تازیانه بود و خوشحال به نظر میرسید، از وی سؤال کرد: «چرا گریه میکنی و اضطراب داری؟
🍂 در راه دین این مسائل مشکل نیست!» گفت: «ما در راه دینمان خدمت کردیم و از مرگ هم ترس نداریم ولکن من مادری پیر دارم که تنها فرزندش من هستم و زندگانی او به من وابسته است؛ چون خبر کشته شدن من به وی برسد قالب تهی میکند و از بین میرود.»
🍂چون آن جوان این ماجرا را بشنید، بعد از کمی تأمّل گفت: «بدان من مادر ندارم و علاقه نیز به کسی ندارم، حکم کاغذت را به من بده و من نیز حکم تازیانه خود را به تو میدهم تا من کشته شوم و تو با خوردن تازیانه نزد مادرت بروی.»
🍂پس از عوض کردن حکمها جوان کشته شد و آن مرد بهسلامت نزد مادرش رفت.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅
🔆از خلق به حق
🍃شیخ بهایی در کتاب کشکول گوید: حکایت شده است دو تن از عارفان دو کاروانسرا برای استراحت مسافران راه ساختند و خود نیز به خدمت در ایستادند. کسی از هدف آن دو پرسید.
🍃 اولی گفت: «دامی گستردهام شاید که شکاری بگیرم.»
🍃دومی گفت: «من در پی صید شکار نبودم.»
👈شیخ بهایی گفت که اولی خواسته است از آفریدگان (خلق) به آفریدگار (حق) برسد و دومی خواسته است از آفریدگار (حق) به آفریدگان (خلق) برسد.
📚کشکول شیخ بهایی، ص 663
✨✨پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «سه خصلت از صفت اولیاء خدا است: وثوق به خدا داشتن در هر چیزی و بینیازی از هر چیزی بهوسیلهی او و احتیاج به خدا در هر چیزی.»
📚بحار الانوار، ج 100، ص 20 -آثار الصادقین، ج 27، ص 489
✾📚 @Dastan 📚✾