هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#پندانه 🌹
عادتهایى كه معجزه میکند:
با ملايمت ، سخن بگوئيد،
عميق ، نفس بكشيد،
شيک ، لباس بپوشيد،
صبورانه ، كار كنيد،
نجيبانه ، رفتار كنيد،
همواره ، پس انداز كنيد،
عاقلانه ، بخوريد،
كافى ، بخوابيد،
بى باكانه ، عمل كنيد،
خلاقانه ، بينديشيد،
صادقانه ، عشق بورزید،
هوشمندانه ، خرج كنيد،
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد. هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد. زندگی کنید و از حال لذت ببرید...
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از درس اخلاق
✨﷽✨
#پندانه
✍ ارزشت را بالا ببر
یک شمش آهن را در نظر بگیرید که ارزش آن حدود 5 دلار است.
اگر با این شمش در کوره نعل اسبی ساخته شود، تقریبا 20 دلار میشود.
چنانکه همین شمش آهن را به یک کارگاه سوزنسازی دهید، ارزشی حدود 2800 دلار به خود میگیرد.
ولی اگر آن را به یک کارخانه ساعتسازی دهید که از آن چرخدنده و فنر و... بسازند که مورد استفاده قرار بگیرد، حدود 5000 دلار ارزش میگیرد.
حال شما با خود چه میکنید؟ با مطالعه و کسب مهارت و آموزش ارزشت را بالا میبری؟
═══✼🍃🔳🍃✼══
◾️کــانال درس اخلاق◾️
✨✨✨✨
🆔 @dars_akhlaq
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#پندانه💖🌷
نصيحتی دلنشین و زیبا👌
در اين عمری که ميدانی
فقط چندی تو مهمانی!
به جان و دل، تو عاشق باش
رفيقان را مراقب باش!
مراقب باش ﺗﻮ به آنی
دل موری نرنجانی
که در آخر تو ميمانی و
مشتی خاک که از آنی
دلا ياران سه قسمند گر بدانی
زبانیاند و نانیاند و جانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به ياران زبانی
وليکن يار جانی را نگه دار
به پايش جان بده تا ميتوانی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از کشکول
#پندانه
یادتان باشد که
تنها چیزی که همیشه با خودتان به هر جایی حمل میکنید،
خودتان است.
قبل از تعویض
دوست،
شغل یا
همسر و
آدرستان،
خودتان را عوض کنید.
نوع نگاه و توجه تان را عوض کنید تا شرایط تغیبر کند.
🌐@kashkool_et
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
2.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانه 🌹🙏
✨﷽✨
🎬 کلیپ #استاد_عالی
" جذبه های مجلس اباعبدالله "
ماجرای مقام کسی که فقط به خاطر چایی مجلس روضه میرفت...
#چای_روضه
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#پندانه 🌹
✨﷽✨
💠 پنج راه خونه تکونی ذهن
1. از هیچکس متنفر نباشید. تنفر هاله انرژی شمارو خراب میکنه!
2. الکی نگران نباشید و استرس بی مورد نداشته باشید.
3. آدم هارو ببخشید. بخشش هاله انرژی شمارو به شدت تقویت میکنه.
4. از هییییچکس از هییییچکس هییییچ توقعی نداشته باشید!
5. ساده زندگی کنید. چشم و هم چشمی و نگاه کردن به دست و زندگی این و اون هیچ وقت اجازه نمیده شما احساس خوشبختی کنید.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
#پندانه💖🌷
✍ طناب من کدام است؟
🔹مردی کنار بيراههای ايستاده بود. ابليس را ديد که با انواع طنابها به دوش در گذر است.
🔸کنجکاو شد و پرسيد:
ای ابليس، اين طنابها برای چيست؟
🔹جواب داد:
برای اسارت آدميزاد. طنابهای نازک برای افراد ضعيفالنفس و سست ايمان، طنابهای محکمتر هم برای آنانی که دير وسوسه میشوند.
🔸سپس از کيسهای طنابهای پارهشده را بيرون ريخت و گفت:
اينها را هم انسانهای با ايمان که راضی به رضای خدايند و اعتمادبهنفس داشتند، پاره کردهاند و اسارت را نپذيرفتند.
🔹مرد گفت:
طناب من کدام است؟
🔸ابليس گفت:
اگر کمکم کنی که اين ريسمانهای پاره را گره زنم، خطای تو را به حساب ديگران میگذارم.
🔹مرد قبول کرد.
🔸ابليس خندهکنان گفت:
عجب، پس با اين ريسمانهای پاره هم میشود انسانهايی چون تو را به بندگی گرفت!
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
هدایت شده از کشکول مطالب ناب🌱
#کلام_بزرگان
🔹مرحوم آیت الله احمدی میانجی
🔸نفهمیهای دوران جوانی🔸
یکی از علمای بزرگ می فرمود:
از نفهمی های دوران جوانی من این بود که ساعتها زیر کرسی کتاب معراج السعاده نراقی را می خواندم و از اینکه به جایی نرسیده ام گریه می کردم ولی وقتی پدرم با من کاری داشت و صدایم می کرد و کمک می طلبید، جواب نمی دادم و اطاعتش نمی کردم!
#دوران_جوانی
#پندانه
#تلنگر
🥀@KASHKOOLMAAREFAT🥀
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
✨﷽✨
#پندانه 🌹👌
اﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﮒ ﺑﻮﺩﯼ ، ﭼﻪ ﻛﺎﺭ میکرﺩﯼ ؟
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﻒ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ،
ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ!
ﺍﺯ ﮔﺮﮔﯽ ﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﮔﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﻮﺩﯼ ، ﭼﻪ ﻛﺎﺭ میکرﺩﯼ ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﻣﯽ آﻣﻮﺧﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﻋﻘﺒﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺑﺰﻧﻨﺪ،
ﻭ آﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ ،
ﺫﺍﺕ ﻫﯿﭻ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ نمیتوان ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩ،
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﺫﺍﺗﺸﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ نمیکند!
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🔅#پندانه
✍ کار خوبه برای رضای خدا باشه
🔹راننده آمبولانسی که بازنشسته شده، تعریف میکند سالیان دور تماس گرفتند و آمبولانسی برای حمل جسد درخواست دادند. تماس از منطقه ارمنینشین شهر بود.
🔸وقتی به آدرس رسیدم نزدیک درب منزل متوفی تراکم جمعیت با خودروی پلیس را شاهد بودم. پلیس مرا با دست به درون خانه راهنمایی کرد. بوی بدی در داخل حیاط خانه بود که با نزدیکترشدن به ساختمان این بو شدیدتر و تهوعآورتر میشد.
🔹جسد را دیدم چند روز از مرگش گذشته و به دمر بر روی زمین خوابیده بود، در حالی که لباسهایش بر اثر تورم بدن پاره شده بود.
🔸به پلیس گفتم:
من مأموریت حمل جنازه با ماشین را دارم. حمل جنازه تا ماشین، با صاحب میت است و این فرد گویی بیوارث است.
🔹پلیس نگاهی به نماینده دادستان کرد و نماینده دادستان هم کلام مرا تأیید کرد. با شهرداری تماس گرفتند، کارگری برای این امر بفرستد.
🔸در این زمان من برای رضای خدا مانع شدم و داوطلب شدم جنازه را در آمبولانس قرار دهم ولی نیاز به یک نفر برای کمک داشتم. از شدت بوی تعفن جسد کسی حاضر به کمک نشد.
🔹برای رضای خدا و حفظ آبروی میت دستمالی بر دماغ و دهان خود بستم و داخل خانه شدم.
🔸تا خواستم جنازه را بلند کنم ناگاه کیسه پلاستیکی سفیدی که با چسب بههم پیچیده شده بود توجه مرا جلب کرد. از صدایش فهمیدم محتوای آن سکه است.
🔹برای اینکه کسی را متوجه امر نکنم، بیرون آمدم و از سر خیابان به منزل زنگ زدم و از همسرم خواستم خود را به آدرس برساند.
🔸به همسرم وقتی وارد منزل شد، گفتم:
طوری خم شو چادرت دید پشتسرت را بپوشاند تا از بیرون چیزی دیده نشود.
🔹با مهارت تمام بدون اینکه از تماشاگران کسی به آن بسته در زیر شکم جنازه پی ببرد، بسته را همسرم در درون پیراهن خود جای داد و با کمک او جنازه را به آمبولانس انداختیم و من سمت گورستان شهر حرکت کردم.
🔸شب که به منزل رسیدم دیدم بسته بیش از ۱۰۰ سکه طلا دارد. در حلالوحرامبودن آن ماندیم و منتظر شدیم تنها ورثه پسر او از خارج از کشور به ایران برگردد.
🔹دو ماه بعد داستان را به ورثه گفتم و سکهها را به او تقدیم کردم و امید داشتم چند سکه به من از آنها برگرداند، اما داستان بهتر از انتظار من پیش رفت.
🔸پسر مرحوم گفت:
میدانی چرا پدرم روی سکهها خوابیده بود؟! این از طمع او نبود، بلکه میدانست ممکن است بعد از مرگش وقتی پیکر او متعفن شده است به جنازه او دسترسی پیدا کنند و کسی حاضر به نزدیکشدن و بلندکردن او نباشد.
🔹پس قبل از جاندادنش روی این سکهها افتاده بود تا پاداشی دهد بر کسی که جنازه او را از زمین بلند میکند، و تمام این سکهها پاداش اخلاص تو از نزد خدا برای کاری است که برای رضای او کردی.
🔸راننده میگوید: در آن روز در جلوی منزل دوستی داشتم که خیلی فقیر بود. هر کاری کردم حاضر نشد مرا کمک کند که اگر کمک میکرد بیتردید ۵۰ سکه خدا به او رسانده بود که بهراحتی میتوانست برای خود خانه جمع و جوری بخرد و از مستأجری برای ابد رها شود.
💢آری! گاهی آدمی یک بار برای رضای خدا کاری میکند و خداوند آن بنده را با بخشش خود از دنیا برای ابد راضی میگرداند.
✾📚 @Dastan 📚✾