eitaa logo
یاران ولیعصر
194 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
21.9هزار ویدیو
503 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️داستانهایی از امام علی (ع) قطع دست سارق و اتصال مجدد يكى از اصحاب خاصّ امام علىّ صلوات اللّه و سلامه عليه به نام اصبغ بن نباته حكايت نمايد: روزى در محضر امام عليه السلام نشسته بودم كه ناگهان غلام سياهى را آوردند؛ كه به سرقت متّهم بود. هنگامى كه نزد حضرت قرار گرفت ، از او سؤال شد: آيا اتّهام خود را قبول دارى ؟؛ و آيا سرقت كرده اى ؟ غلام اظهار داشت : بلى اى سرورم ! قبول دارم ، حضرت فرمود: مواظب صحبت كردن خود باش و دقّت كن كه چه مى گوئى ، آيا واقعا سرقت كرده اى ؟ غلام عرضه داشت : آرى ، من دزد هستم و سرقت كرده ام . امام عليه السلام غلام را مخاطب قرار داد و فرمود: واى به حال تو، اگر يك بار ديگر اعتراف و اقرار كنى ؛ دستت قطع خواهد شد، باز دقّت كن و مواظب گفتارت باش ، آيا اتّهام را قبول دارى ؟ و آيا سرقت كرده اى ؟ در اين مرحله نيز بدون آن كه تهديد و زورى باشد، گفت : آرى من سرقت كرده ام ؛ و عذاب دنيا را بر عذاب آخرت مقدّم مى دارم . در اين لحظه حضرت دستور داد كه حكم خداوند سبحان را جارى كنند؛ و دست او را قطع نمايند. اصبغ گويد: چون طبق دستور حضرت ، دست راست غلام را قطع كردند، دست قطع شده خود را در دست چپ گرفت و در حالى كه از دستش خون مى ريخت ، بلند شد و رفت ؛ در بين راه شخصى به نام ابن الكوّاء به او برخورد و گفت : چه كسى دستت را قطع كرده است ؟ غلام در پاسخ چنين اظهار داشت : سيّد الوصيّين ، امير المؤ منين ، حجّت خداوند، شوهر فاطمه زهراء سلام اللّه عليها، پسر عمو و خليفه رسول اللّه صلوات اللّه عليه (1) دست مرا قطع نمود. ابن الكوّاء گفت : اى غلام ! دست تو را قطع كرده است و اين همه از او تعريف و تمجيد مى كنى و ثناگوى او گشته اى ؟! غلام در حالتى كه خون از دستش مى ريخت گفت : چگونه از بيان فضايل مولايم لب ببندم و ثناگوى او نباشم ؛ و حال آن كه گوشت و پوست و استخوان من با ولايت و محبّت او آميخته است ؛ و دست مرا به حكم خدا و قرآن قطع كرده است . وقتى اين جريان را براى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام مطرح كردند، به فرزند خود حضرت مجتبى سلام اللّه عليه فرمود: بلند شو و برو آن غلام را پيدا كن و خود بياور. پس امام مجتبى عليه السلام طبق دستور پدر حركت نمود و غلام را پيدا كرده و نزد آن حضرت آورد؛ و حضرت به او فرمود: دست تو را قطع كرده ام و از من تعريف و تمجيد مى كنى ؟! غلام عرضه داشت : بلى ، چون گوشت ، پوست و استخوانم به عشق ولايت و محبّت شما آميخته است ؛ مى دانم كه دست مرا طبق فرمان خداوند متعال قطع كرده اى تا از عذاب و عقاب الهى در آخرت در امان باشم . اصبغ افزود: حضرت با شنيدن سخنان غلام ، به او فرمود: دستت را بياور؛ و چون دست قطع شده او را گرفت ، آن را با پارچه اى پوشاند و دو ركعت نماز خواند؛ و سپس اظهار نمود: آمّين ، بعد از آن ، دست قطع شده را برگرفت و در محلّ اصلى آن قرار داد و فرمود: اى رگ ها! همانند قبل به يكديگر متّصل شويد و به هم بپيونديد. پس از آن ، دست غلام خوب شد؛ و ديگر اثرى از قطع و جراحت در آن نبود؛ و غلام شكر و سپاس خداوند متعال را بجاى آورد و دست و پاى امام عليه السلام را مى بوسيد و مى گفت : پدر و مادرم فداى شما باد كه وارث علوم پيامبران الهى هستيد.((2) ✾📚 @Dastan 📚✾
🌺 شیطان با این پنج نفر مشکل دارد! 🌷 امام صادق (عليه السّلام) می فرمایند : ✅ ابليس گفت: پنج نفر هستند که هيچ چاره اي براي آنها ندارم اما ديگر مردمان در مشت من هستند : 1⃣ هر که با نيت درست به خدا پناه برد و در همه کارهايش به او تکيه کند 2⃣ کسي که شب و روز بسيار تسبيح خدا گويد 3⃣ کسي که براي برادر مؤمنش آن پسندد که براي خود مي پسندد 4⃣ کسي که هر گاه مصيبتي به او مي رسد، بي تابي نمي کند 5⃣ و هر کسي که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزيش را نمي خورد. 📙 الخصال، ج ۱، ص ۲۸۵ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼 🔆امتحان !! 🔸به نقل ابو بصير، امام باقر (ع ) فرمود: بعد از رحلت رسول خدا (ص ) جمعى از مهاجران و انصار و غير آنها به حضور على (ع ) آمده و گفتند: 🔸سوگند به خدا تو اميرمؤمنان هستى ، سوگند به خدا تو از همه مقدمتر و شايسته تر نزد پيامبر مى باشى ، دستت را بگشا تا با تو بيعت كنيم بيعت جان نثارى كه تا حد مرگ بپاى اين بيعت ايستادگى كنيم . 🔸على (ع ) به آنها فرمود: اگر راست مى گوئيد فردا با سر تراشيده نزد من بيائيد. 🔸فردا كه شد، خود على (ع ) سرش را تراشيد و بعد تنها سلمان و ابوذر و مقداد با سر تراشيده آمدند و به قول بعضى عمار و ابو سنان و شتير و ابو عمر و نيز با سر تراشيده آمدند (جمعا 7 نفر) سپس متفرق شدند، على (ع ) بار ديگر اعلام كرد، باز جز همين افراد ياد شده كسى سرش را نتراشيد چرا كه با تراشيدن سر، شناخته مى شدند و به اين ترتيب از اين آزمايش ، شرمنده بيرون آمدند. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆ارزش حب على (ع) در بهشت عبداللّه بن عباس گويد: سلمان را در عالم خواب ديدم ، به او گفتم : آيا تو غلام آزاد كرده رسول خدا (ص ) نبودى ؟ گفت : آرى بودم ، ديدم تاج ياقوتى بر سر دارد و لباسهاى عالى بهشتى بر تن پوشيده ، گفتم : اى سلمان ، اين منظره حكايت از مقام عالى تو مى كند كه خداوند به تو عطا كرده ، گفت : آرى ، گفتم : تو در بهشت ، بعد از ايمان به خدا و ايمان به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) چه چيز را بهتر از همه چيز ديدى ؟ در پاسخ گفت : ليس فى الجنة بعد الايمان باللّه و رسوله شى ء هو افضل من حب على بن ابيطالب (ع ). ترجمه : در بهشت ، بعد از ايمان به خدا و رسولش ، چيزى بهتر از دوستى على (ع ) نيست . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خاطره ای شنیدنی و پند آموز از مرحوم آیت الله رضوان الله علیه از لسان استاد ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از هوالله
وَمَنۡ أَحسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ ٱلمُسلِمِينَ و كيست نيكوسخن تر از كسى كه به سوى خداوند دعوت كند، كارى شايسته در پيش گيرد و بگويد كه من از مسلمانانم اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی حاصل عمر آن دم‌ است باقی ایّام رفت •┈┈••✾🍀🕊🍀✾••┈┈• کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
هدایت شده از هوالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بالا رو ببینید حتما رودر یخچال رو کیسه برنج وهرجای دیگه ..... ( اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان ) روبنویسید و بچسبانید آثارش رو می بینید ان شاءالله •┈┈••✾🍀🕊🍀✾••┈┈• کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
هدایت شده از هوالله
33.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💬شرح - جلسه دوم- کلیپ سوم https://eitaa.com/matalebevijeh/10052 B2n.ir/s68696 💎موضوع: اول الدین معرفت الله 💬شارح: •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از هوالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خاطرخواهی خدا 👤 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
هدایت شده از هوالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•ا﷽ا• 📜«کرامات شیخ» •قسمت سوم• 🔻راه خدا نزدیک است🔻 ✍🏻 استاد شیخ عبدالقائم شوشتری •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🌺 💠در چه مواردی قرآن خواندن از نظر شرعی و احکام ،بر انسان واجب است؟ 🔹در چه صورت انسان به عهد،نَذر یا قَسَم خود در مورد خواندن قرآن، باید عمل کند؟ 🔹اگر شخصی وصیّت کند بعد از فوتش برای او از اموال خودش قرآن بخوانند، آیا از نظر شرعی قابل اجراست؟ 💠 📕@ahkamsistani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 لزوم پاک بودن قسمت‌هایی از بدن در تیمم 💬چیزی که در آن تیمم می شود باید پاک باشد، آیا پشت دست ها و پیشانی هم باید پاک باشند؟ 🔹اگر اعضای تیمم نجس باشد، تکلیف چیست؟ 💠 استاد وحیدپور 📖@ahkamsistani
🔰 شش نكته درباره زينت زنان‏ 🖌 يكى ازپيام‏هاى قرآنى به بانوان آشكار نكردن زينت در برابر نامحرمان است. (1) ✅ 1. هر چيزى كه عرفاً زينت محسوب شود مانند النگو، انگشتر، گردن‏بند، لاك زدن به ناخن‏ها، سرمه كشيدن و ... پوشاندن آن واجب است. (2) ✅ 2. زن بايد چهره آرايش كرده خود را از نامحرمان بپوشاند. (3) ✅ 3. نگاه به زنان كهنسالى كه چهره و موهاى خود را آرايش كرده‏اند جايز نيست. (4) ✅ 4. اگر در جايى شك پيدا شود كه چيزى زينت است، پوشاندن آن واجب نيست. مانند ساعت زنانه. (5) ✅ 5. پوشش ابروهاى اصلاح شده در صورتى كه زينت محسوب شود و يا آشكار شدن آن مفسده‏اى براى بينندگان دارد، لازم است. ✅ 6. زنى كه در عده وفات مى‏باشد، حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بكشد همچنين كارهاى ديگرى كه زينت حساب مى‏شود، بر او حرام است. (6) 📚1.نور/ 31. 📚2.استفتائات امام خمينى، ج 3، س 256 و 257. جامع المسائل فاضل، ج 1، س 1707؛ استفتائات مكارم، ج 1، س 802؛ اجوبة الاستفتائات، س 562 .. 📚3.استفتائات امام خمينى( ره)، ج 2، س 32؛ اجوبة الاستفتائات، س 1220؛ جامع المسائل فاضل، ج 2، س 1328. 📚4.منهاج الصالحين، سيستانى، ج 3، نكاح، م 18؛ حاشيه‏آية الله مكارم بر عروة الوثقى، نكاح، م 35. 📚5.احكام نگاه و پوشش، نشر معارف، ص 105. 📚6.توضيح المسائل مراجع، ج 2، م 2518. 📖@ahkamsistani
♦️عکس قابل تأمل... 🔹این عکس برای ۱۹۴۷ در بندر حیفا‌ است. ۴۵۰۰ پناه‌جوی یهودی در خاکِ فلسطین (تحت قیمومیت انگلیس) با پارچه‌نوشتی که روی آن نوشته: آلمان‌ خانه و خانواده ما را نابود کرد، شما امید ما را نابود نکنید. 🔹امروز اما همین‌ها منکر وجودِ فلسطین هستند و با تجاوز و اشغال و آدم‌کشی جبران می‌کنند... 🔸@ahkamsistani
♦️ ماه گرفتگی: 📚اعضای محترم سلام علیکم همانطور که مستحضر هستید امشب ماه گرفتگی داشتیم و ماه گرفتگی هم کامل نبود به همین خاطر لازم دانستم یکی از مسائل مورد ابتلا را به دوستان گوش زد کنم. 📒چنانچه تمام خورسید یا ماه گرفته باشد و فرد در آن زمان، از گرفتن خورشید یا ماه با خبر نشده باشد، باید قضای نماز آیات را بخواند؛ ولی اگر بخشی از خورشید یا ماه گرفته باشد و فرد از گرفتن خورشید یا ماه با خبر نشده باشد لازم نیست پس از آن نماز آیات را قضا کند. 📕آیت الله سیستانی، رساله جامع، ج۱، ص ۷۱۹. 🔸@ahkamsistani
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱ ⁉️ راه شرعی محو کاغذهای باطله که دارای اسماء متبرکه است، چیست؟ آیا سوزاندن آنها اشکال دارد؟🧐 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ✅ آیت‌الله خامنه‌ای: لازم است از هر کاری که عرفاً موجب بی‌احترامی به اسماء متبرکه می‌شود، اجتناب شود مثل سوزاندن یا انداختن در سطل زباله؛ لکن دفن در خاک یا تبدیل به خمیر، اشکال ندارد. اگر با تحویل این اوراق به بازیافت تبدیل به خمیر می‌شوند، اشکال ندارد. ✅ آیت‌الله سیستانی: حفظ احترام اسماء متبرّکه واجب است و قراردادن آن‌ها در مکان‌هایی که عرفاً هتک حرمت و اهانت به حساب می‌آید، جایز نیست. بنابراین، بهترین راه این است که ظرف یا محلّی برای نگهداری این گونه اسماء و کلمات در نظر گرفته شود و بعد از مدّتی، محتوای آن را در گوشه‌ای از بیابان یا در مکان پاک، دفن ‌کنند یا اینکه در دریا یا آب‌ روان بریزند. همچنین محو نوشته‌ها، هرچند با بعضی از مواد شیمیایی پاک، جایز است، ولی سوزاندن آیات قرآن یا قرآن‌های ورق ورق شده یا اسامی متبرّکه‌ی خداوند متعال یا معصومین علیهم‌السلام به‌طور کلّی جایز نیست. ✅ آیت‌الله مکارم: می‌توان آن را در جايی دفن کرد، يا به رودخانه‌ای ريخت، يا با قلم و ماژيک و مانند آن، آن را محو کرد. و از همه بهتر تحويل به مراکزی است که آن را خمير کرده، و با آن مقوا و مانند آن می‌سازند. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📚 منابع: استفتائات سایت دفتر رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله مکارم، رساله جامع آیت‌الله سیستانی، ج۱ مسئله ۴۲۷ 🔸@ahkamsistani
◾️كیفیت نماز احتیاط 🔹 فرق نماز احتیاط با سایر نمازها:👇 ۱- نیت نمازاحتیاط نباید به زبان بیاید. ۲- سوره و قنوت ندارد. ۳- حمد را به احتیاط واجب آهسته بخواند. 🔷 و لذا اینگونه خوانده می شود:👇 کسی که نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از سلام نماز باید فورا نیت نماز احتیاط کند و تکبیر بگوید و حمد را بخواند و به رکوع رود و دو سجده نماید. پس اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد، و اگر دو رکعت نماز احتیاط بر او واجب است، بعد از دو سجده یک رکعت دیگر مثل رکعت اول بجا آورد و بعد از تشهد سلام دهد. 📖@ahkamsistani
♨️کنترل زبان و خشم، اولین شرط رسیدن به درجات معنوی 💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله علیه: تا خودت پاکیزه نباشی، پاکیزه بهت نمی‌دهند. ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می‌کنی باید پاک باشد. اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم. حالا چه کار کنیم در قدم اول باطنمان پاک شود؟ با خودت قرار بگذار به کسی پرخاش نکنی. ما زیارت می‌رویم، نماز جماعت می‌خوانیم، ماه رمضان روزه می‌گیریم، پس چه می‌شود که توفیق نداریم و پیشرفت نمی‌کنیم؟ وقتی بررسی کنیم می‌بینیم ریشه تمام مشکلات است. با حرف کسی را می‌زنیم یا غضب و پرخاش می‌کنیم. آیت الله بهاءالدینی می‎فرمودند: پرخاش برکات زندگی را می‌برد. کسی به خواجه نصیر نامه نوشته بود. اول نامه خطاب به خواجه نصیر گفته بود: ایها الکلب، یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، یا ای سگ فرزند سگ) فلان مسأله علمی چه طور است؟ 🔹 خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود كه جواب مسأله این است و در آخر نامه نوشت: اما صحبت تو درباره سگ؛ سگ حیوانی است که چهاردست و پا راه می‌رود و بدنش از پشم پوشیده است. من دو پا هستم و آن طور نیستم و... والسلام. تمام! نه پرخاشی نه غضبی! ما بودیم حداقل می‌نوشتیم خودتی! پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم... ✾📚 @Dastan 📚✾
📚داستان زیبا رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨✨✨✨✨✨✨ 🔆اهل فضل ، كيانند؟ ابوحمزه ثمالى گويد: از امام سجاد (ع ) شنيدم فرمود: وقتى كه روز قيامت بر پا مى شود، خداوند متعال ، انسانهاى قبل و بعد را در يك سرزمين ، جمع مى نمايد، سپس منادى (حق ) فرياد مى زند: اهل فضل كجايند؟!. جماعتى از مردم برخيزند، و فرشتگان از آنها استقبال نمايند و مى پرسند فضل شما چه بود؟ در پاسخ گويند: 1- ما به كسى كه قطع رابطه با ما مى كرد، رابطه دوستى برقرار مى كرديم ، 2- و به كسى كه ما را محروم مى كرد، عطا مى كرديم 3- و به كسى كه به ما ستم مى كرد، عفو و بخشش ‍ داشتيم ، به آنها گويند: راست گفتيد، داخل بهشت شويد. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆پابرهنه در ميان آتش !  ماءمون رقى نقل مى كند: روزى خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: - يابن رسول الله ، امامت حق شماست زيرا شما خانواده راءفت و رحمتيد، از چه رو براى گرفتن حق قيام نمى كنيد، در حالى كه يكصدهزار تن از پيروانتان با شمشيرهاى بران حاضرند در كنار شما با دشمنان بجنگند! امام فرمود: - اى خراسانى ! بنشين تا حقيقت بر تو آشكار شود. به كنيزى دستور دادند، تنور را آتش كند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طورى كه شعله هاى آن ، قسمت بالاى تنور را سفيد كرد. به سهل فرمود: - اى خراسانى ! برخيز و در ميان اين تنور بنشين ! خراسانى شروع به عذر خواهى كرد و گفت : - يابن رسول الله ! مرا به آتش نسوزان و از اين حقير بگذر! امام فرمود: - ناراحت نباش ! تو را بخشيدم . در همين هنگام ، هارون مكى ، در حالى كه نعلين خود را به دست گرفته بود، با پاى برهنه وارد شد و سلام كرد. امام پاسخ سلام او را داد و فرمود: - نعلين را بيانداز و در تنور بنشين ! هارون نعلينش را انداخت و بى درنگ داخل تنور شد! امام با خراسانى شروع به صحبت كرد و از اوضاع بازار و خصوصيات خراسان چنان سخن مى گفت كه گويا سال هاى دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببيند وضع تنور چگونه است . سهل مى گويد، بر سر تنور كه رسيدم ، ديدم هارون در ميان خرمن آتش دو زانو نشسته است . همين كه مرا ديد، از تنور بيرون آمد و به ما سلام كرد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر از اينان پيدا مى شود؟ عرض كرد: - به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. آن جناب نيز فرمودند: آرى ! به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان اين مرد يافت مى شد، ما قيام مى كرديم . 📚بحارالانوار، ج 47، ص 123 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ”دزدی که از مال دیگران انفاق میکرد” 🎥سخنران شهید کافی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌✾📚 @Dastan 📚✾