eitaa logo
یاران ولیعصر
198 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
29.7هزار ویدیو
602 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نماز شب
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷سخنان حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی ره و آیت الله ناصری ره درباره نمازشب و فضائل آن کانال معرفتی و اخلاقی نمازشب 🆔️ @namazeshab_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا ۶۳۰ وقتی اون بعثی رزمنده چهارده ساله ما رو به اسارت گرفت؛ با طعنه بهش گفت مگه سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ نکنه خمینی سن سربازی رو پایین آورده؟ جواب داد نه؛ سن سربازی همون هجده ساله خمینی سن عشق و عاشقی رو پایین آورده! https://eitaa.com/oshaghalhosein_313
25.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹خدای متعال در دنیا هم به عبد صالح وعده داده است که «اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحون»؛ این اجر دنیوی عبد صالح است. در آخرت هم «مَعَ الَّذینَ اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبییّنَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفیقاً»؛ 🔻 آنجا هم عبد صالح در ردیف پیامبران است، در ردیف صدّیقین است، در ردیف شهدا است. ماه رمضان یک چنین قدرتی دارد، یک چنین هنری دارد که انسان آگاه را، متوجّه را، غیر غافل را در این مراتب معنوی پیش ببرد. ۱۴۰۳/۰۱/۰۱
🔆محبت سرشار پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) به شاعراهل بيت (علیه السلام ) دعبل خزاعى از شاعران آزاده بود كه با اشعار خود از حريم امامان (ع ) دفاع مى كرد و ياد آنها را در خاطره ها زنده مى نمود. پسرش علىّ بن دعبل مى گويد: لحظات آخر عمر پدرم دعبل فرا رسيد ديدم در حال جان دادن است ، در آن حال رنگش تغيير كرد و صورتش سياه شد و زبانش گرفت و با اين حال مرد، من درباره حقانيت مذهب او (مذهب تشيّع ) در شك افتادم كه آيا حق است يا نه ، اگر حق است پس چرا پدرم در حال جان دادن اين گونه بد حال گرديد؟ (كه نشانه عاقبت بد است )، همچنان اين شك و ترديد در من بود و حيران بودم تا اينكه پس از سه روز پدرم را در عالم خواب ديدم كه لباس سفيد در تن داشت و كلاه سفيد بر سرش بود، گفتم : اى پدر، خدا با تو چه كرد؟ گفت : پسرم ! آنچه را هنگام جان كندن از من ديدى كه صورتم سياه شد و زبانم گرفت به خاطر آن بود كه من در دنيا شراب خورده بودم ، و همچنان در آن حال بودم تا اينكه رسول خدا (ص ) ملاقات نمودم كه لباس سفيد در تن داشت و كلاه سفيد بر سرش بود، به من فرمود: تو دعبل هستى ؟ گفتم : آرى اى رسول خدا. فرمود: از اشعارى را كه در شاءن فرزندان من سروده اى بخوان ، من اين دو شعر را خواندم : لا اضحك اللّه سنّ الدّهر ان ضحكت و آل احمد مظلومون قد قهروا مشرّ دون نقوا عن عقر دارهم كانّهم قد جنوب ماليس يغتفر اى دندان روزگار، خداوند تو را نخنداند، اگر روزى خنديد، با اينكه آل محمّد (ص ) مظلوم واقع شده و توسط دشمنان مورد خشم قرار گرفتند. آنها طرد شده و از خانه هاى خود تبعيد گرديدند به گونه اى كه گويا گناه نابخشودنى نموده اند. پيامبر (ص ) فرمود: احسنت ، سپس از من شفاعت كرد و لباس و كلاه خود را به من داد، همين لباس و كلاهى كه مى بينى ، اهدائى آنحضرت است . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊روایــتی عجـیب و شــنیدنی دربـاره صـلوات برمحمد وآل محمد🖤 🎙 حجت‌الاسلام عالی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🤲🏻 ✾📚 @Dastan 📚✾
حجت الاسلام شیخ احمد کافیکمک رسانی امام زمان(عج) - مرحوم کافی.mp3
زمان: حجم: 2.92M
⭕️ کمک رسانی امام زمان(عج الله تعالی فرجه) به در راه مانده 🎙مرحوم کافی (ره) 🏷 عجل الله تعالی فرجه ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 شتری که به دست پیامبر آزاد شد 🟢 پیامبر صلى‌الله‌علیه‌و‌آله همراه اصحابش بود كه دیدند شترى نزد آنها آمد، لب‌هایش را حركت داد و همهمه كرد. آن حضرت به آن حیوان نزدیک شده و همهمه شتر را گوش دادند، سپس اصحاب دیدند خنده‌اى بر لب‌هاى پیامبر نشست، اصحاب منتظر بودند كه بشنوند آن حضرت درباره او چه مى‌فرماید. شنیدند كه آن حضرت فرمود: این شتر از گرسنگى و سنگینى بارش، شكایت مى‌كند. 🔻 آنگاه پیامبر به جابر كه در آنجا بود فرمودند: نزد صاحب این شتر برو و او را نزد من بیاور. جابر: به خدا صاحب شتر را نمى‌شناسم. پیامبر: با همین شتر حركت كن، این شتر تو را به صاحبش راهنمایى مى‌كند. جابر: همراه شتر حركت کرد تا اینكه شتر به در خانه صاحبش آمد و به این ترتیب صاحب شتر شناخته شد. جابر از او خواست تا نزد پیامبر بیاید، او همراه بستگانش به حضور پیامبر آمد. 🔻 پیامبر به او فرمود: این شتر به من خبر داد كه برایش علوفه اندک فراهم مى‌كنى و بار سنگین بر پشتش مى‌نهى. صاحب شتر: اى رسول خدا! دو شب است که در مورد علوفه و حمل بار، بر او سخت گرفته‌ام. 🔻پیامبر به شتر رو كرد و فرمود: همراه صاحبت و همراهانش برو. شتر كه از صاحبش قهر كرده بود، رام گردید و با كمال فروتنى در پیشاپیش صاحب و همراهانش حركت كرد. در این هنگام صاحب شتر و همراهانش تحت تاثیر شدید قرار گرفتند و به رسول خدا عرض كردند: به خاطر احترام و قداست شما، این شتر را آزاد كردیم. 🔻 از آن پس، آن شتر در بازار و راه‌ها بدون مزاحم حركت مى‌كرد، مردمى كه او را مى‌دیدند مى‌گفتند: هذا عتیق رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این شتر آزاد شده رسول خداست. 📚 بحارالانوار، ج۱۷، ص۴۱۸. 📎 📎 📎 ✾📚 @Dastan 📚✾
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک معلم روز اول کلاس کتابهای درسی را معرفی کرد و چقدر زیبا قرآن را معرفی کرد... کاش یاد بگیریم چراغ راه ما، نه کتب درسی و دانشگاهی، بلکه قرآن است از علوم مختلف باید بهره برد، اما مبنای زندگی و اعتقادات ما باید قرآن باشد. همان قرآنی که چه بسا مدت‌هاست لای آن را باز نکردیم 😔 الله تعالی فرجه ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆پاداش رسيدگى به امور نيازمندان مرحوم آيت اللّه سيد جواد سيد بروجردى (برادر علامه بحرالعلوم ) جد سوّم آيت اللّه العظمى بروجردى بود كه داراى شخصيتى بلند مقام و نافذ در سطح غرب ايران و بروجرد بود و در رسيدگى به امور محتاجين و مستمندان ، جديت فراوان داشت ، وى بسال 1242 ه‍‍ق در بروجرد وفات كرد و قبرش در همانجا مزار معروف مؤ منين است . از آيت اللّه بروجردى (قدس سره ) نقل شده است : ...در ايّام اقامتم در بروجرد، شبى در خواب ديدم به خانه اى وارد شدم ، گفتند رسول اكرم (صل الله علیه وآله و سلم ) آنجا تشريف دارند، به آنجا وارد شدم و به حاضران سلام كردم و در آخر مجلس نشسته ، و بزرگان سلسله علماء و زهاد در كنار ايشان به ترتيب (ص ) نشسته اند، و مقدم بر نزديكتر از همه به رسول اكرم (ص ) سيد جواد نشسته بود فكر فرو رفتم كه در ميان نشسته گان كسانى هستند كه آقاى سيد جواد، هم عالمتر هستند و هم زاهدتر مى باشند، بنابر اين چرا سيد جواد از همه آنها نزديكتر به رسول خدا (ص ) است ؟! در اين فكر بودم كه رسول اكرم (ص ) با عبارتى به اين مضمون فرمودند: سيّد جواد در رسيدگى به كار مردم و جواب مثبت دادن به نيازمندان از همه كوشاتر بود! 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾