هدایت شده از روزی حلال
🌹داستانی پندآموز درزمان پیامبر(ص)🌹
✍قحطی و کمبود غذا شهرمدینه را فرا گرفته بود، گرسنگی و تهی دستی ، فشار سختی بر مردم مدینه وارد ساخته بود، در این صورت اگر کاروانی آذوقه و غذا به مدینه می آوردند، روشن بود که مردم از هر سو هجوم می آوردند تا برای خود غذا تهیه کنند.
🌾 معمول بود وقتی کاروان تجارتی می آمد مردم مشتاق ، طبل کوبان به استقبال آن می رفتند. دختران از خانه ها بیرون آمده ، صف می کشیدند و طبل ها را به صدا در می آوردند.
☀️روز جمعه بود، مسلمانان برای نماز جمعه پشت سر پیامبر صلی الله علیه وآله جمع شدند و پیامبر صلی الله علیه وآله مشغول ایراد خطبه های نماز جمعه شد.
خبر آمد که یک قافله تجارتی به مدینه آمده است که بلافاصله مسلمانان برای تهیه طعام از مسجد بیرون آمدند و تنها چند نفر (8یا 11یا 12یا 40نفر) پیامبر (ص ) ماندند
مسلمانان فکر می کردند که اگر دیر بجنبید، دیگران طعام را تمام کرده و برای آنها چیزی باقی نمی ماند، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: سوگند به خدایی که جانم در اختیار او است اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتند، و کسی در #مسجد نمی ماند آتش (#قهر_الهی ) سراسر بیابان را فرا می گرفت و شما را به کام خود فرو می کشید و به نقل دیگر فرمود: اگر اینها نمی ماندند، از آسمان سنگ بر سر آنها می بارید.
👈در این وقت بود که آیه 11 سوره جمعه نازل گردید: و اذا راو تجاره اولهوا انفصوالیها وترکوک قائماقل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره و الله خیر الرازقین
🌱وهنگامی که آنها #تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند #بهترین_روزی_دهندگان است🌱
📚 اقتباس از تفسیر کشاف جلد 4 ص 329
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از روزی حلال
💫کار و تجارت
قالَ الاِمام عَلی علیه السلام:
یا مَعْشَرَ الْتُّجارِ اَلْفِقْهَ ثُمَّ الْمُتْجَرَ، اَلْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ، اَلْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ.
الکافی ج 5/305/5
🍃🍂حضرت علی علیه السلام فرمودند: ای جماعت تاجران، ابتدا نسبت به احکام دین آگاهی پیدا کنید سپس به #تجارت بپردازید! ابتدا نسبت به احکام دین آگاهی پیدا کنید سپس به تجارت بپردازید!...
🌱* امیرالمؤمنین علیه السلام سه مرتبه این مطلب را تکرار فرموده تا اهمیّت آن را برساند، چرا که بدون آگاهی از احکام دین انسان در هر کاری وارد شود #خسارت و خرابی های زیادی به بار می آورد هم خسارت های دنیایی و هم دینی و آخرتی.
🌱این سخن شریف از کسی است که به تمام اسرار و احوالات دنیا و اهل دنیا، آفت ها و خطرها، خیرات و #برکات آگاهی دارد و مؤمنین باید پیرو امیرالمؤمنین علیه السلام باشند تا از خیرات دنیا و آخرت بهره مند شوند.
📚 حق الناس در محیط کار و زندگی« از دیدگاه قرآن و روایات»/ گردآوری صادق میرشفیعی.ص: 7
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از روزی حلال
🌳💫بيدستها، كالائى بسر نهاده و #عزتمندانه زندگى كنند
✨مردى به حضور حضرت محمد الصادق عليه السلام رسيد، فقال : اننى لا احسن ان اعمل عملا بيدى و لا احسن ان اتجر و انا محارف محتاج ، فقال : اعمل و اجمل على راءسك و استغن عن الناس .
🌟مرد عرض كرد يا بن رسول الله : من انسانى هستم كه نمى توانم با دستم كار كنم (گوئى دستش عيبى كه فاقد #قدرت_كار بود) و گفت سرمايه اى هم ندارم كه #تجارت كنم و نيازمند و محتاجم . حضرت فرمود: عمل كن كار كن و كالائى بسر نهاده خود حمل نما و از مردم بى نياز باش و نان با عزت بخور و با عرق جبينى ادامه حيات بده .
با كار و تجارت يا صنعت ، عزت خود را حفظ كن
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در اشعار خود فرمود:
لنقل الصخر من قلل الجبال
احب الى من منن الرجال
🍃هر گاه تخته هاى بزرگ سنگ را از قله هاى كوهها حمل و نقل نمايم براى من محبوبتر از منتهاى مردم است (كه دست نياز و احتياج به سوى ايشان دراز نمايم )
در بيابانها اگر صد قرن سرگردان شوى
بهتر است اندر وطن #محتاج نامردان شوى
روايت شده كه : الفقر سواد الوجه فى دارين . #فقر موجب رو سياهى در دنيا و آخرت است .
📚اخلاق از ديدگاه قرآن پيامبر و عترت، سيد حسين موسوى راد لاهيجى
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از روزی حلال
گاهی ثروت مانع تکامل است
در زمان صلى الله عليه و آله مؤ منى از اهل صفه (10) سخت فقير و مستمند بود. وى تمام نمازها را پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله مى خواند. رسول خدا صلى الله عليه و آله بر او ترحم مى كرد و به نيازمندى و غريبى او توجه داشت و مى فرمود:
اى سعد! اگر چيزى به دستم برسد تو را بى نياز مى سازم .
مدتى گذشت چيزى به دست پيغمبر نيامد. حضرت به حال سعد بيشتر اندوهگين شد. خداوند سبحان به اندوه پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئيل را با دو درهم خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله فرستاد.
جبرئيل به حضرت عرض كرد: اى محمد! خدا از اندوه تو براى سعد آگاه است . آيا دوست دارى او را بى نياز سازى ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله : آرى !
جبرئيل : اين دو درهم را به او مرحمت كن و دستور بده با آن تجارت كند. پيامبر صلى الله عليه و آله دو درهم را گرفت . وقتى كه براى نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را ديد كه در خانه ايستاده و منتظر آن حضرت است .
فرمود: اى سعد! آيا تجارت خوب بلدى ؟
عرض كرد: سرمايه اى ندارم كه با آن تجارت كنم .
پيامبر صلى الله عليه و آله دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت كن و روزى خدا را به دست آور.
سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا صلى الله عليه و آله خواند. آن گاه حضرت فرمود:
- برخيز به دنبال روزى برو! همواره به حال تو غمگين بودم .
سعد مشغول #تجارت شد خداوند بركتى به او داد. هر چه مى خريد به دو برابر مى فروخت . دنيا به سعد روى آورد. كم كم سرمايه اش ترقى كرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت . به طورى كه در كنار در مسجد دكانى گرفت و سرمايه و كالاى خود را در آنجا جمع كرده ، تجارتش را انجام مى داد.
وقتى كه بلال اذان مى گفت و رسول خدا صلى الله عليه و آله به سوى نماز حركت مى كرد، سعد را مى ديد كه سرگرم خريد و فروش بوده ، مشغول دنيا است . هنوز وضو نگرفته و خود را براى نماز مهيا نكرده است . با اينكه قبل از اين پيش از اذان مهياى نماز مى شد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود:
اى سعد! دنيا تو را از نماز باز داشته است ؟
سعد مى گفت : چه كنم ؟ #سرمايه ام را تلف كنم ؟ به اين مرد #جنسى فروخته ام ، مى خواهم پولم را از او بگيرم و از آن ديگرى كالايى خريده ام بايد پول او را بدهم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله به آن حال سعد بيشتر از #فقرش غمگين شد. جبرئيل محضر آن جناب رسيد، عرض كرد: اى پيامبر! خداوند از غم تو براى سعد آگاه است . كدام يك را بيشتر دوست دارى ؟ حالت اول يا حالت فعلى او را؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل ! حالت اول (تنگدستى ) او را دوست دارم . زيرا دنيا آخرت او را از دستش گرفته است .
جبرئيل عرض كرد به راستى محبت و اموال دنيا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت مى باشد.
آن گاه عرض كرد:
- يا رسول الله ! به سعد بگو آن دو درهمى كه به او داده اى به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول برمى گردد.
پيامبر به سعد فرمود: آيا آن دو درهم را به من باز مى گردانى ؟
عرض كرد: به جاى دو درهم ، دويست درهم مى دهم .
حضرت فرمود: نه ! همان دو درهم را مى خواهم .
سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چيزى نگذشت كه دنيا از وى روى گرداند و هر چه داشت از دستش رفت . سعد دوباره به حال فقر و ندارى افتاد
بحارالانوار جلد ۶ ص ۲۵۴
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از 🌹 رساله تمام مراجع🌹
🔷🔹 قرارداد تجاری 📝
⁉️ برای تقسیم #سود در پایان یک #قرارداد_تجاری، قرار گذاشتیم که معادل ده درصدِ اصل سرمایه از مجموع سودها، متعلق به #سرمایه_گذار بوده و بقیه به #کارگزار داده شود و اگر سود حاصل، کمتر از ده درصدِ اصل #سرمایه بود، همۀ سود به سرمایه گذار تعلق گیرد و اگر سودی حاصل نشد، مبلغی داده نخواهد شد؛ آیا این شکل از قرارداد صحیح می باشد؟
✅ اگر قرارداد، ضمن #عقد_وکالت باشد، اشکال ندارد بدین صورت که کارگزار از طرف سرمایه گذار #وکیل شود که مبلغ را صرف #تجارت کرده و مقداری از سود را به شیوه یاد شده به سرمایه گذار بدهد و باقی را به عنوان #اجرت بردارد.
هدایت شده از روزی حلال
🌱🍃🌱🍃🍃🌱🍃🌱🍃🌱
🔆چرا #تجارت راه دور؟
⚡️علّت توبهی شقیق بلخی را (که از شاگردان حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام بود) اینگونه نقل کردهاند که پدرش تاجر و پولدار بود، خودش هم برای تجارت به بعضی شهرهای ترکیه در نوجوانی (یا جوانی) رفت.
⚡️روزی به بتخانهای رفت و دید خادم بتخانه، ریش خود را تراشیده است. شقیق به آن خادم گفت: «بدان تو خالقی داری که زنده و عالم است. او را عبادت کن، نه این بتهایی را که نفع و ضرر ندارند.»
⚡️خادم بتخانه گفت: «اگر اعتقاد تو این است پس خداوند قادر بود، رزق تو را در شهر خودت بدهد، چرا زحمت به خود دادی و از راه دور برای تجارت به این شهر آمدی؟»
⚡️شقیق متنبه شد و طریق زهد را پیشه گرفت و وقتی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد: فتوت و جوان مردی به چه صفات است؟
⚡️فرمود: «اگر خداوند به ما چیزی عطا فرماید، ایثار میکنیم و اگر چیزی به ما ندهد شکر میکنیم.»
⚡️شقیق را به خاطر تشیّع (شیعه بودن) در سال 194 در محل ختلان، نزدیک سمرقند در ماوراءالنهر شهید کردند.
📚(منتخب التواریخ، ص 444 -روضات الجنات)
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از 📚 داستان های آموزنده 📚
🌱🍃🌱🍃🍃🌱🍃🌱🍃🌱
🔆چرا #تجارت راه دور؟
⚡️علّت توبهی شقیق بلخی را (که از شاگردان حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام بود) اینگونه نقل کردهاند که پدرش تاجر و پولدار بود، خودش هم برای تجارت به بعضی شهرهای ترکیه در نوجوانی (یا جوانی) رفت.
⚡️روزی به بتخانهای رفت و دید خادم بتخانه، ریش خود را تراشیده است. شقیق به آن خادم گفت: «بدان تو خالقی داری که زنده و عالم است. او را عبادت کن، نه این بتهایی را که نفع و ضرر ندارند.»
⚡️خادم بتخانه گفت: «اگر اعتقاد تو این است پس خداوند قادر بود، رزق تو را در شهر خودت بدهد، چرا زحمت به خود دادی و از راه دور برای تجارت به این شهر آمدی؟»
⚡️شقیق متنبه شد و طریق زهد را پیشه گرفت و وقتی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد: فتوت و جوان مردی به چه صفات است؟
⚡️فرمود: «اگر خداوند به ما چیزی عطا فرماید، ایثار میکنیم و اگر چیزی به ما ندهد شکر میکنیم.»
⚡️شقیق را به خاطر تشیّع (شیعه بودن) در سال 194 در محل ختلان، نزدیک سمرقند در ماوراءالنهر شهید کردند.
📚(منتخب التواریخ، ص 444 -روضات الجنات)
✾📚 @Dastan 📚✾