eitaa logo
یاران ولیعصر
194 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
21.9هزار ویدیو
503 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
ای که می پرسی نشان چيست ♥️ ؟ عشق چيزی جز ظهور مهر نيست عشق يعنی مشکلی آسان کنی دردی از در مانده ای درمان کنی در ميان اين همه غوغا و شر عشق يعنی کاهش رنج بشر عشق يعنی گل به جای خار باش پل به جای اين همه ديوار باش عشق يعنی تشنه ای خود نيز اگر واگذاری آب را ، بر تشنه تر عشق يعنی دشت گل کاری شده در کويری چشمه ای جاری شده عشق يعنی ترش را شيرين کنی عشق يعنی نيش را نوشين کنی هر کجا عشق آيد و ساکن شود هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از ملانصرالدین👳‍♂️
ای که می پرسی نشان چيست ♥️ ؟ عشق چيزی جز ظهور مهر نيست عشق يعنی مشکلی آسان کنی دردی از در مانده ای درمان کنی در ميان اين همه غوغا و شر عشق يعنی کاهش رنج بشر عشق يعنی گل به جای خار باش پل به جای اين همه ديوار باش عشق يعنی تشنه ای خود نيز اگر واگذاری آب را ، بر تشنه تر عشق يعنی دشت گل کاری شده در کويری چشمه ای جاری شده عشق يعنی ترش را شيرين کنی عشق يعنی نيش را نوشين کنی هر کجا عشق آيد و ساکن شود هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود 👳 @mollanasreddin 👳
🌷مرحــوم مقــدس اردبیلی: مقدس اردبیلی از دنیا رفت عالمی ایشان را در خواب دید پرسید چه چیزی شما را در آن دنـیا گــرفت؟ مقدس اردبیلی به حرم علیه السلام اشاره ڪرد و گفت: اول به این آقا و نماز شبها آن نماز شب ها هم به آبـروی آقا امیرالمــومنین علیه ‌السلام قبول شــــده. 🌙کانال معرفتی 👇 https://eitaa.com/joinchat/3463250005Ca6b1a984ed
هدایت شده از شهید شیخ احمد کافی
🔴خدایا دیر آمدم اما... دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «قاسم! تو مرا دوست داری؟» در حالی که با خود فکر می‌کردم چرا این سؤال را می‌پرسد، گفتم: «آقا بر منکرش لعنت.» به دیوار تکیه داد و گفت: «من اگر چیزی بگویم قول می‌دهی عمل کنی؟» با سرعت گفتم: «آقا شما جان بخواهید.» گفت: « از امشب بلند شو و بخوان.» نفسم در سینه حبس شد. پس از بهتی طولانی گفتم: «آقا شما می‌دانید که من اصلا نماز نمی‌خوانم! چه رسد به اینکه بخواهم نماز شب بخوانم... تا دیروقت در قهوه‌خانه هستم و صبح اصلا بیدار نمی‌شوم...» گفت: «هر ساعتی که نیت کنی، من بیدارت می‌کنم.» .. برخلاف هرروز که تا بعد از طلوع آفتاب می‌خوابیدم، در نیمه‌ی شب بیدار شدم. از جایم بلند شدم، دمپایی را پا کردم و به‌سوی حوض آب در وسط حیاط رفتم. خدایا این چه انقلابی بود که در من به‌پا شده بود؟ من که بودم؟ که بود؟ چشمانم را رو به آسمان گرفتم و از سویدای دلم جوشش چشمه‌ای را احساس کردم که با حقیقت لایزالی و آسمانیِ تکلم می‌کرد و می‌گفت: «خداوندا قاسم دیر آمده ولی مردانه چاکر درگاهت خواهد بود.» 📚 از کتاب | داستانی بر اساس زندگی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از کانال امام مهدی (عج)
🌷مرحــوم مقــدس اردبیلی: مقدس اردبیلی از دنیا رفت عالمی ایشان را در خواب دید پرسید چه چیزی شما را در آن دنـیا گــرفت؟ مقدس اردبیلی به حرم علیه السلام اشاره ڪرد و گفت: اول به این آقا و نماز شبها آن نماز شب ها هم به آبـروی آقا امیرالمــومنین علیه ‌السلام قبول شــــده. کانال امام مهدی(عج) @imammahdii313
هدایت شده از هوالله
Gholamreza Sanatgar - Eshgh.mp3
10.79M
❤️ 🎙 اللهم صل علی محمدوآل محمد,وعجل فرجهم💚🌹 کانال هوالله 💐🌈 https://eitaa.com/joinchat/4060807235C35b3c5af23
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی در زمان کریمخان زند مرد سیه چرده و قوی هیکلی در شیراز زندگی میکرد که در میان مردم به سیاه خان شهرت داشت. وقتی که کریمخان میخواست بازار وکیل شیراز را بسازد ،او جزء یکی از بهترین کارگران آن دوران بود... در آن زمان چرخ نقاله و وسایل مدرن امروزی برای بالا بردن مصالح ساختمانی به طبقات فوقانی وجود نداشت بنابراین استادان معماری به کارگران تنومند و قوی و با استقامت نیاز داشتند تا مصالح را به دوش بکشند و بالا ببرند وقتی کار ساخت بازار وکیل شروع شد و نوبت به چیدن آجرهای سقف رسید سیاه خان تنها کسی بود که میتوانست آجر را به ارتفاع ده متری پرت کند و استاد معمار و ور دستانش آجرها را در هوا می قاپیدند و سقف را تکمیل میکردند روزی کریمخان برای بازدید از پیشرفت کار سری به بازار زد و متوجه شد که از هر ده آجری که سیاه خان به بالا پرت میکند شش یا هفت آجر به دست معمار نمی رسید و می افتد و می شکند کریمخان از سیاه پرسید چه شده نکنه نون نخوردی؟؟!! قبلا حتی یک آجر هم به هدر نمی رفت و همه به بالا میرسید! سیاه خان ساکت ماند و چیزی نگفت اما استاد معمار پایین آمد و یواشکی بیخ گوش کریمخان گفت : قربان تمام زور و قدرت سیاه خان و دلگرمی او زنش بود چند روزست که زن سیاه خان قهر کرده و به خانه ی پدرش رفته ، سیاه خان هم دست و دل کار کردن ندارد اگر چاره ای نیاندیشید کار ساخت بازار یک سال عقب می افتد او تنها کسی است که میتواند آجر را تا ارتفاع ده متری پرت کند کریمخان فورا به خانه پدر زن او رفت و زنش را به خانه آورد بعد فرستاد دنبال سیاه خان و وقتی او به خانه رسید با دیدن همسرش از شدت خوشحالی مثل بچه ها شروع به گریه کرد کریمخان مقدار پول به آنها داد و گفت امروز که گذشت اما فردا میخواهم همان سیاه خان همیشگی باشی این را گفت و زن و شوهر را تنها گذاشت فردا کریمخان مجددا به بازار رفت و دید سیاه خان طوری آجر را به بالا پرت میکند که از سر معمار هم رد میشود بعد رو به همراهان کرد و گفت : ببینید عشق چه قدرتی دارد آنکه آجرها را پرت میکرد بود نه سیاه خان. ✾📚 @Dastan 📚✾
💎 راز قبولی خدمت به اهل بیت علیهم السلام 💡 اهل بیت (ع) دغدغه شیعیان و مؤمنین را دارند و زود از آنها دستگیری می‌کنند؛ با این وجود روی بعضی مسائل حساس هستند و سخت خدمتها را می‌پذیرند؛ اکثرا بجای پذیرش خدمت، آن خدمت را با برگرداندنِ بهتر از آن به شخص خدمت کننده جبران می‌کنند. 🕯 هرگز هیچ خدمتی را بی پاسخ نمی‌گذارند؛ حتی شاید خدمتمان را با دعا برای شهادتمان جبران کنند. اما اگر بخواهیم که بجای ثواب و پاداش دادن در ازای خدمتمان، خود خدمت را از ما بپذیرند و ما را خادم خود محسوب کنند، سالها گریه و توبه از گناهان لازم است. ❤️ اهل بیت علیهم السلام تنها خدمتی را به عنوان یک خادم از ما می‌پذیرند که عاشقانه و همراه عشق به آن بزرگواران انجام دهیم. 🌸 هر خدمتی که برایشان انجام دهیم، حتما مزدش را می‌دهند؛ اما تا عاشقانه نباشد، حتی اگر خالصانه باشد، خود عمل را از ما نمی‌پذیرند بلکه آنرا با بهتر از خودش جبران می‌کنند؛ 💕 اما از عاشق حقیقی، خود عمل را می‌پذیرند؛ این اوج محبت است. 🏷 علیهم السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از محمد جوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️❤️دست خودم نیست، علی مجنون و رسوایم کرده... 🌹اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌹اللهم‌احفظ‌قائدناالخامنه‌ای 🖋 🔴@Cwarfare